عناوین موضوعات
نماز
۱- حقیقت نماز
اَللهُ تَعالی: وَ أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْرِی.(طه / ۱۴)
و نماز را برای یاد کردن من به پا دار.
اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَ حَقُ الصَّلَاهِ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا وِفَادَهٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۴)
و حق نماز این است که بدانی که آن وارد شدن به پیشگاه خدای عزیز و بزرگوار است.
۲- اهمیت نماز
اَللهُ تَعالی: إِنَ الصَّلاهَ کانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً.(نساء/ ۱۱۳)
همانا که نماز بر ایمان آورندگان، در اوقات معین مقرر شده است.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَثَلُ الصَّلَاهِ مَثَلُ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ نَفَعَتِ الْأَطْنَابُ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ وَ إِذَا انْکَسَرَ لَمْ یَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاءٌ.(بحار الأنوار ج ۷۹ ص ۲۱۸)
مَثل نماز مثل ستون خیمه است. آن هنگام که ستون ثابت باشد؛ طنابها و میخها و پوشش خیمه نیز سودی دهد. و هنگامی که ستون بشکند؛ نه طنابی سود دهد و نه میخی و نه پوشش خیمه .
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أُوصِیکُمْ بِالصَّلَاهِ وَ حِفْظِهَا فَإِنَّهَا خَیْرُ الْعَمَلِ وَ هِیَ عَمُودُ دِینِکُمْ الْخَبَرَ. (بحار الأنوار ج ۷۹ ص ۲۰۹)
شما را به نماز و حفظ آن سفارش میکنم. چرا که آن بهترین عمل است. و آن ستون دین شماست.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاهِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ. (بحار الأنوار ج ۴۲ ص ۲۵۶)
از خدای در باره نماز بهراسید. زیرا که آن ستون دین شماست.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص نَصِباً بِالصَّلَاهِ بَعْدَ التَّبْشِیرِ لَهُ بِالْجَنَّهِ لِقَوْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ { وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها } فَکَانَ یَأْمُرُ بِهَا وَ یَصْبِرُ عَلَیْهَا نَفْسَهُ. (نهج البلاغه خطبه ۱۹۹)
رسول خدا صلی الله علیه و آله خود را برای نماز به رنج و زحمت می افکند؛ با اینکه پروردگار به بهشتش مژده داده بود. چرا که خدای سبحان فرموده بودند: { اهل خویش را امر کن تا نماز خوانند. و خود بر آن شکیبایی ورز .}
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: عَلَیْکَ بِالصَّلَاهِ فَإِنَّ آخِرَ مَا أَوْصَى بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ حَثَ عَلَیْهِ الصَّلَاه. (بحار الأنوار ج ۸۱ ص ۲۳۶)
بر تو باد نماز؛ زیرا که آخرین چیزی که رسول الله صلی الله علیه و آله به آن سفارش فرمودند و بر انجام آن تأکیدکرد ؛ نماز بود.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الصَّلَاهُ وَ هِیَ آخِرُ وَصَایَا الْأَنْبِیَاءِ. (کافی ج ۳ ص ۲۶۴)
دوست ترین عمل ها نزد خدای عزوجل نماز باشد. و آن آخرین سفارش پیامبران علیهم السلام است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَوَّلُ مَا یُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ عَلَى الصَّلَاهِ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَیْهِ رُدَّ عَلَیْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ. (من لا یحضره الفقیه ج ۱ ص ۲۰۸)
نخستین چیزی که بنده را بدان محاسبه کنند نماز باشد. پس اگر نمازش پذیرفته شود دیگر اعمالش نیز به او ردّ شود.
۳- آثار نماز
۳-۱- باز داشتن از گناه
اَللهُ تَعالی: وَ أَقِمِ الصَّلاهَ إِنَ الصَّلاهَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر.(عنکبوت/۴۵)
و بر پای دار نماز را؛ چه نماز آدمی را از کارهای بسیار زشت و ناپسند باز دارد.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَعْلَمَ أَ قُبِلَتْ صَلَاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ. (بحار الأنوار ج ۷۹ ص ۱۹۸)
هر کس دوست دارد بداند که آیا نمازش او را از کارهای بسیار زشت و ناپسند باز داشته یا نه؟ پس به هر اندازه که نمازش او را باز داشته؛ به همان اندازه نیز از او پذیرفته شده است.
۳-۲- پاکیزگی از گناه
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنَّمَا مَثَلُ هَذِهِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ مَثَلُ نَهَرٍ جَارٍ بَیْنَ یَدَیْ بَابِ أَحَدِکُمْ یَغْتَسِلُ مِنْهُ فِی الْیَوْمِ خَمْسَ اغْتِسَالاتٍ فَکَمَا یَنْقَى بَدَنُهُ مِنَ الدَّرَنِ بِتَوَاتُرِ الْغَسْلِ فَکَذَا یَنْقَى مِنَ الذُّنُوبِ مَعَ مُدَاوَمَتِهِ الصَّلَاهَ فَلَا یَبْقَى مِنْ ذُنُوبِهِ شَیْء. (مستدرک الوسائل ج ۳ ص ۱۵)
جز این نیست که مَثَلِ این نمازهای پنجگانه، مَثَل چشمهای روان است بر در سرای هریک از شما که در روز پنج بار خویشتن را بدان بشوید. پس همانگونه که با شستنهای پیاپی بدنش از چرک پاک شود، همچنان با مداومت بر نماز از گناهان پاک گردد و هیچ گناهی بر او باقی نماند.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ الْمُسْلِمَ إِذَا تَوَضَّأَ وَ صَلَّى الْخَمْسَ تَحَاتَّتْ خَطَایَاهُ کَمَا تَتَحَاتُّ الْوَرَقُ. (بحار الأنوار ج۷۹ ص ۲۵۳)
براستی هر گاه مسلمان وضو گیرد و نمازهای پنجگانه را بخواند، گناهانش فرو ریزد، چنانکه برگ از درخت بریزد.
۳-۳- نزول رحمت
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الصَّلَاهُ تَسْتَنْزِلُ [تُنْزِلُ] الرَّحْمَهَ. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص ۱۷۵)
نماز رحمت و آمرزش خدای را فرود میآورد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَوْ یَعْلَمُ الْمُصَلِّی مَا یَغْشَاهُ مِنْ جَلَالِ اللَّهِ مَا سَرَّهُ أَنْ یَرْفَعَ رَأْسَهُ مِنَ السُّجُودِ.(بحار الأنوار ج ۷۹ ص ۲۰۷)
اگر نمازگزار از آن رحمتی که او را فرو میگیرد؛ آگاه گردد، هر آینه سرِ خود را از سجده بر ندارد.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا قَامَ الْمُصَلِّی إِلَى الصَّلَاهِ نَزَلَتْ عَلَیْهِ الرَّحْمَهُ مِنْ أَعْنَانِ السَّمَاءِ إِلَى أَعْنَانِ الْأَرْضِ وَ حَفَّتْ بِهِ الْمَلَائِکَهُ وَ نَادَاهُ مَلَکٌ لَوْ یَعْلَمُ هَذَا الْمُصَلِّی مَا فِی الصَّلَاهِ مَا انْفَتَلَ. (کافی ج ۳ ص ۲۶۵)
آنگاه که نمازگزار به نماز ایستد؛ از کرانههای آسمان تا نواحی زمین رحمت بر او فرود آید و فرشتگان او را احاطه کنند و فرشتهای به او ندا دهد: اگر این نماز گزار بداند آنچه را که در نماز است، از نماز روی بر نگرداند و به آن ادامه دهد.
۳-۴- نزدیکی به خدا
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الصَّلَاهُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِیٍّ. (بحار الأنوار ج ۷۵ ص ۶۰)
نماز وسیلهی تقرّب هر تقوا پیشه به خدا است.
۳-۵- رسیدن به درجات عالی
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: الصَّلَاهُ مِعْرَاجُ المُؤْمِنِ. (سفینه البحار ج ۲ ص ۲۶۸)
نماز وسیلهی معراج مؤمن است.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: بِالصَّلَاهِ یَبْلُغُ الْعَبْدُ إِلَى الدَّرَجَهِ الْعُلْیَا. (بحار الأنوار ج ۷۹ ص ۲۳۲)
با نماز بنده به رتبه بالاتر (درجات بالای بهشت) میرسد.
۳-۶- اخلاص و پاکی از تکبّر
فِی خُطْبَهِ فَاطِمَهَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا: فَرَضَ اللَّهُ الصَّلَاهَ تَنْزِیهاً مِنَ الْکِبْرِ. (بحار الأنوار ج ۷۹ ص ۲۰۹)
خدای نماز را برای منزه ساختن از کِبر و خود بزرگ بینی واجب ساخت.
اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الصَّلَاهُ تَثْبِیتٌ لِلْإِخْلَاصِ وَ تَنْزِیهٌ عَنِ الْکِبْر. (أمالی طوسی ص ۲۹۶)
نماز تثبیت کنندهی اخلاص و پاککنندهی آدمی از خودبزرگبینی است.
۳-۷- نماز اول وقت
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: صَلِ الصَّلَاهَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا وَ لَا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ وَ لَا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ وَ اعْلَمْ أَنَّ کُلَّ شَیْءٍ مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلَاتِک. (نهج البلاغه نامه ۲۷)
نماز را در آن وقتی بخوان که برای آن مقرر گشته است. و از بیکاری آن را از وقت خود تأخیر مینداز؛ و بدان که هر چیز از عمل تو تابع نماز توست.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لِکُلِّ صَلَاهٍ وَقْتَانِ أَوَّلُ الْوَقْتِ أَفْضَلُهُمَا. (کافی ج ۳ ص ۲۷۴)
برای هر نمازی دو وقت باشد؛ اول وقت، برترین آنها است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ کَفَضْلِ الْآخِرَهِ عَلَى الدُّنْیَا. (کافی ج ۳ ص ۲۷۴)
برتری اول وقت بر آخر آن، برتری آخرت بر دنیا است.
۴- تفکر در نماز
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: رَکْعَتَانِ مُقْتَصَدَتَانِ فِی التَّفَکُّرِ خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَهٍ وَ الْقَلْبُ سَاهٍ. (مکارم الأخلاق ص ۴۶۵)
دو رکعت نماز معتدل همراه با تفکر؛ بهتر است از یک شب به نماز ایستادن، در حالی که دل در غفلت باشد.
۵- حضور قلب در نماز
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: لَا یَقْبَلُ اللَّهُ صَلَاهَ امْرِئٍ لَا یَحْضُرُ فِیهَا قَلْبُهُ.(مستدرک الوسائل ج ۳ ص ۵۹ )
خداوند نماز کسی را که در آن حضور قلب نداشته باشد، نپذیرد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا یَقُومَنَّ أَحَدُکُمْ فِی الصَّلَاهِ مُتَکَاسِلًا وَ لَا نَاعِساً وَ لَا یُفَکِّرَنَّ فِی نَفْسِهِ فَإِنَّهُ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا لِلْعَبْدِ مِنْ صَلَاتِهِ مَا أَقْبَلَ عَلَیْهِ مِنْهَا بِقَلْبِه.(بحار الأنوار ج ۱۰ ص ۹۱)
هیچ کس از شما با حالت کسالت و خواب آلودگی به نماز نایستید؛ چرا که نمازگزار در برابر پروردگار عزیز و بلندمرتبه است. و جز این نیست که از نماز بنده؛ اندازهای او را سود دهد که قلبش در آن به خدای روی کرده باشد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا قَامَ أَحَدُکُمْ إِلَى الصَّلَاهِ فَلْیُصَلِ صَلَاهَ مُوَدِّع.(خصال ج ۲ ص۶۲۹ )
چون یکی از شما به نماز ایستد؛ پس نماز بگزارد بسان کسی که میخواهد دنیا را وداع کند.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: فَإِذَا صَلَّیْتَ فَأَقْبِلْ بِقَلْبِکَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ یُقْبِلُ بِقَلْبِهِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی صَلَاتِهِ وَ دُعَائِهِ إِلَّا أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ بِقُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ إِلَیْهِ وَ أَیَّدَهُ مَعَ مَوَدَّتِهِمْ إِیَّاهُ بِالْجَنَّهِ.(بحار الأنوار ج ۸۱ ص۲۶۰ )
چون هنگامی که نماز بگزاری؛ با قلبت به خدای عزیز و بلندمرتبه رو کن. چرا که هیچ بنده مؤمنی در نمازش با قلبش به خدای عزیز و بزرگوار روی نکند؛ جز آنکه خدای عزیز و بلندمرتبه نیز با محبوب ساختن او در دلهای مؤمنان؛ به او روی کند و افزون بر دوستی مؤمنان؛ او را برای بهشت تأیید کند.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا قُمْتَ فِی الصَّلَاهِ فَاعْلَمْ أَنَّکَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ فَإِنْ کُنْتَ لَا تَرَاهُ فَاعْلَمْ أَنَّهُ یَرَاکَ فَأَقْبِلْ قَبْلَ صَلَاتِک. (وسائل الشیعه ج ۵ ص۴۶۵ )
چون در نماز ایستادی؛ بدان که در برابر خداوند ایستادهای و اگر تو او را نمیبینی، بدان که او تو را میبیند؛ پس به سمت نمازت روی کن و متوجه نماز خود باش.
۶- خشوع در نماز
اَللهُ تَعالی: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ.(مومنون/۲-۱)
به راستی مؤمنان رستگارند؛ آنان که در نمازشان خاضع و خاشعند.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لِیَخْشَعِ الرَّجُلُ فِی صَلَاتِهِ فَإِنَّهُ مَنْ خَشَعَ قَلْبُهُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ خَشَعَتْ جَوَارِحُهُ فَلَا یَعْبَثْ بِشَیْء.(خصال ج ۲ ص ۶۲۸)
آدمی باید در نمازش خاشع باشد. چه هر که قلبش برای خدای عزیز و بزرگوار خاشع باشد، اعضا و جوارح او نیز خاشع باشد و به چیزی مشغول نشود.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا کُنْتَ دَخَلْتَ فِی صَلَاتِکَ فَعَلَیْکَ بِالتَّخَشُّعِ وَ الْإِقْبَالِ عَلَى صَلَاتِکَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ { الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ.} (مؤمنون/ ۳) .(کافی ج ۳ ص ۳۰۰)
هر گاه داخل نماز شدی؛ بر تو باد که خود را به خضوع واداری و به نمازت توجه کنی؛ زیرا که خدای عزیز و بزرگوار میفرماید: { آنان که در نماز شان خاضع و خاشع هستند.}
اَلجَوادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْخُشُوعُ زِینَهُ الصَّلَاه.(کشف الغمه ج ۲ ص۳۴۷ )
خشوع، زینت نماز است.
۷- شرایط قبولی نماز
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِنَّمَا أَقْبَلُ الصَّلَاهَ لِمَنْ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِی وَ یَکُفُّ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ مِنْ أَجْلِی وَ یَقْطَعُ نَهَارَهُ بِذِکْرِی وَ لَا یَتَعَاظَمُ عَلَى خَلْقِی وَ یُطْعِمُ الْجَائِعَ وَ یَکْسُو الْعَارِیَ وَ یَرْحَمُ الْمُصَابَ وَ یُؤْوِی الْغَرِیبَ فَذَلِکَ یُشْرِقُ نُورُهُ مِثْلَ الشَّمْسِ أَجْعَلُ لَهُ فِی الظُّلُمَاتِ نُوراً وَ فِی الْجَهَالَهِ عِلْماً أَکْلَؤُهُ بِعِزَّتِی وَ أَسْتَحْفِظُهُ بِمَلَائِکَتِی یَدْعُونِی فَأُلَبِّیهِ وَ یَسْأَلُنِی فَأُعْطِیه. (محاسن ج۱ ص۲۹۴)
به راستی نماز را از کسی میپذیرم که برای عظمت من تواضع کند و برای من، نفس خویش را از شهوتها و خواستههای نامشروع باز دارد و روز خود را با یاد من سر کند و بر آفریدگان من بزرگی نکند و گرسنگان را طعام دهد و برهنگان را لباس دهد و به مصیبت زدگان رحم آورَد و غریبان را پناه دهد. نور آن کس همچون آفتاب عالمتاب بدرخشد و من برای او در تاریکیها نوری، و در نادانیها، دانشی قرار دهم و او را به عزتم نگه دارم و فرشتگانم او را محافظت کنند. او مرا بخواند و من لبیکاش گویم؛ و از من حاجت بخواهد و من عطایش کنم.
۸- سبک شماری نماز
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: لَیْسَ مِنِّی مَنِ اسْتَخَفَ بِصَلَاتِه.(کافی ج ۳ ص ۲۶۹)
از من نیست آن که نماز را سبک شمارد.
*به گواهی حضرت باقر علیه السلام؛ این حدیث را حضرت رسول صلی الله علیه و آله به هنگام وفات فرموده است.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: لَا یَنَالُ شَفَاعَتِی مَنْ أَخَّرَ الصَّلَاهَ بَعْدَ وَقْتِهَا. (محاسن ج ۱ ص ۸۰)
شفاعتم نائل کسی نشود که نماز را پس از وقت آن به تأخیر اندازد.
*به گواهی حضرت صادق علیه السلام این حدیث را حضرت رسول صلی الله علیه و آله در آخرین لحظات زندگانی خود فرموده است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَیْسَ عَمَلٌ أَحَبَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الصَّلَاهِ فَلَا یَشْغَلَنَّکُمْ عَنْ أَوْقَاتِهَا شَیْءٌ مِنْ أُمُورِ الدُّنْیَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذَمَّ أَقْوَاماً فَقَالَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ یَعْنِی أَنَّهُمْ غَافِلُونَ اسْتَهَانُوا بِأَوْقَاتِهَا.(بحار الأنوار ج ۸۰ ص ۱۳)
نزد خدای عزیز و بزرگوار عملی دوست داشتنیتر از نماز نباشد. پس چیزی از امور دنیا شما را از اوقات نماز به خود مشغول نکند. چه خدای عزیز و جلیل، اقوامی را نکوهش کرده و فرموده است: {آنان که از نماز شان غافلند.} (ماعون/۵) یعنی: آنان غفلت ورزند و به اوقات آن اهمیت ندهند.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: قَالَ إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاهِ. (بحار الأنوار ج ۸۰ ص ۱۹)
براستی شفاعت ما نمیرسد به کسی که نماز را سبک شمارد.
۹- بی نمازی
اَللهُ تَعالی: یَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِینَ. ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّین.(مدثر/۴۳ -۴۰)
از یکدیگر مىپرسند،درباره مجرمان:که چه چیز شما را به جهنم کشانید؟گویند: از نمازگزاران نبودیم.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: الصَّلَاهُ عِمَادُ الدِّینِ فَمَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِینَهُ. (بحار الأنوار ج ۷۹ ص ۲۰۲)
نماز ستون دین است. هر که نمازش را از روی عمد ترک کند؛ دینش را ویران کرده است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا حَظَّ فِی الْإِسْلَامِ لِمَنْ تَرَکَ الصَّلَاهَ. (بحار الأنوار ج ۷۹ ص ۲۳۲)
بهره ای در اسلام کسی نباشد برای آن که نماز را ترک کند.
۱۰- تعلیم نماز به کودک
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: عَلِّمُوا صِبْیَانَکُمُ الصَّلَاهَ وَ خُذُوهُمْ بِهَا إِذَا بَلَغُوا الْحُلُمَ. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص ۱۷۵)
نماز را به کودکانتان بیاموزید. و هرگاه که بالغ شوند؛ آنان را برای ادای نماز مؤاخذه کنید و به خود وامگذارید.
اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مُرُوا صِبْیَانَکُمْ بِالصَّلَاهِ إِذَا کَانُوا بَنِی سَبْعِ سِنِینَ. (کافی ج ۳ ص ۴۰۹)
کودکانتان را به نماز فرمان دهید، آن هنگام که هفت ساله شوند.
۱۱- نماز نافله
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ الْعَبْدَ لَیُرْفَعُ لَهُ مِنْ صَلَاتِهِ نِصْفُهَا أَوْ ثُلُثُهَا أَوْ رُبُعُهَا أَوْ خُمُسُهَا فَمَا یُرْفَعُ لَهُ إِلَّا مَا أَقْبَلَ عَلَیْهِ بِقَلْبِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرْنَا بِالنَّافِلَهِ لِیَتِمَّ لَهُمْ بِهَا مَا نَقَصُوا مِنَ الْفَرِیضَهِ. (کافی ج ۳ ص ۳۶۳)
براستی از نماز بنده نصف یا یکسوم یا یکچهارم و یا یکپنجم آن بالا رود. و برای او از نماز بالا نرود، جز آن مقدار که با قلبش بر آن روی کند. و جز این نیست که خداوند ما را به نافله امر فرموده است، از آن رو که برای نماز گزاران کامل کند آنچه را که از نمازهای واجب دچار کاستی شده است.
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: صَلَاهُ النَّوَافِلِ قُرْبَانُ کُلِّ مُؤْمِنٍ. (بحار الأنوار ج ۸۴ ص ۳۶)
نمازهای نافله وسیلهی تقرّب هر مؤمن است.
۱۲- نماز جماعت
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الصَّلَاهُ فِی جَمَاعَهٍ أَفْضَلُ مِنْ صَلَاهِ الْفَذِّ بِأَرْبَعٍ وَ عِشْرِینَ صَلَاهً. (بحار الأنوار ج ۸۵ ص ۱۷)
نماز در جماعت، بیست و پنج برابر از نماز فُرادی برتر است.
اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ صَلَّى الْخَمْسَ فِی جَمَاعَهٍ فَظُنُّوا بِهِ خَیْراً. (کافی ج ۳ ص ۳۷۱)
هر که نمازهای پنجگانه را به جماعت خواند؛ به او ظنّ نیک داشته باشید.
اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ تَرَکَ الْجَمَاعَهَ رَغْبَهً عَنْهَا وَ عَنْ جَمَاعَهِ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ غَیْرِ عِلَّهٍ فَلَا صَلَاهَ لَهُ. (محاسن ج۱ ص ۸۴)
هر که نماز جماعت را بدون عذر از روی بی اعتنایی به آن و به جماعت مؤمنان رها کند؛ نماز کامل برای او نباشد.
۱۳- نمازهای نمونه
جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ الْقُمِّیُ : کَانَ النَّبِیُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاهِ یَرْبَدُّ وَجْهُهُ خَوْفاً مِنَ اللَّهِ تَعَالَى. (بحار الأنوار ج۸۱ ص ۲۴۸)
جعفر بن احمد قمی : چون پیامبر (صلی الله علیه و آله) به نماز میایستاد؛ رخسار مبارکش از خوف خداوند تعالی دگرگون میگشت.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:… مَتَى قَامَتْ(فَاطِمَه) فِی مِحْرَابِهَا بَیْنَ یَدَیْ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ ظَهَرَ نُورُهَا لِمَلَائِکَهِ السَّمَاءِ کَمَا یَظْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلَائِکَتِهِ یَا مَلَائِکَتِی انْظُرُوا إِلَى أَمَتِی فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ إِمَائِی قَائِمَهً بَیْنَ یَدَیَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِیفَتِی وَ قَدْ أَقْبَلَتْ بِقَلْبِهَا عَلَى عِبَادَتِی. (امالی صدوق ص ۱۳۳)
… هر گاه فاطمه در محرابش مقابل پروردگارش جل و جلاله بایستد فرشتگان آسمان را نور افشانی کند؛ آن گونه که ستارگان آسمان؛ اهل زمین را نورافشانی کنند. و خدای عزیز و بلندمرتبه به فرشتگان فرماید: فرشتگان من! بنگرید کنیزم فاطمه، سیده کنیزانم را که در برابر من به عبادت ایستاده بدنش از خوف من میلرزد، در حالی که از جان و دل به عبادت من روی آورده است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ:کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) إِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاهُ اقْشَعَرَّ جِلْدُهُ وَ اصْفَرَّ لَوْنُهُ وَ ارْتَعَدَ کَالسَّعَفَهِ. (بحار الأنوار ج۸۱ ص ۲۴۷)
علی بن حسین (علیه السلام) چون نماز میخواند، پوستش میلرزید، رنگش زرد میشد و مانند شاخه خرما به خود میلرزید.
ثبت دیدگاه