عناوین موضوعات
والدین
۱- آداب نیکی به والدین
اللهُ تَعالى: اذ أَخَذْ نا میثاقَ بنیاسرائیل لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ أللهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً. (بقره/۸۳)
چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که: جز خدا را نپرستید، و به پدر و مادر، احسان کنید.
اللهُ تَعالى: قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً. (انعام/۱۵۱)
بگو: بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده براى شما بخوانم: چیزى را با او شریک قرار مدهید؛ و به پدر و مادر احسان کنید.
اللهُ تَعالى: وَ وَصَّینَا الانسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً. (عنکبوت/۸)
و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکى کند.
اللهُ تَعالى: وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فی عامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصیرُ. (لقمان/ ۱۴)
و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش به او باردار شد، سستى بر روى سستى. و از شیر باز گرفتنش در دو سال است. [آرى، به او سفارش کردیم] که شکرگزارِ من و پدر و مادرت باش که بازگشت [همه] به سوى من است.
اللهُ تَعالى: وَ قَضى رَبُّکَ أَلّا تَعْبُدُوا إِلّا إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لاتَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً. (اسراء/۲۳)
و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگى رسیدند، به آنها [حتى] «اوف» مگو و به آنان پَرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى.
اللهُ تَعالى: وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وبلغ اربعین سَنَهً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى والِدَیَّ .َ (احقاف/۱۵)
و انسان را در مورد پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم. مادرش با تحمّل رنج به او باردار شد و با تحمّل رنج او را به دنیا آورد. و باربرداشتن و از شیرگرفتن او سى ماه است، تا آنگاه که به رشد کامل خود برسد و به چهل سال برسد، مىگوید: پروردگارا، بر دلم بیافکن تا نعمتى را که به من و به پدر و مادرم ارزانى داشتهاى، سپاس گویم.
تفسیر القمی: { وَ قَضى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍ. } قَالَ: وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّ شَیْئاً أَقَلَّ مِنْ أُفٍّ لَقَالَهُ {وَ لا تَنْهَرْهُما } أَیْ لَا تُخَاصِمْهُمَا. (بحار الأنوار ج۷۱ ص۶۷)
{و پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه تا تو زنده هستی هر دو یا یکی از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتی خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگوی.} فرمود: اگر چیزی را کمتراز «اُف» میدانست، آن را فرموده بود. { و آنها را از خود مران.} یعنی با آنها ستیزه مکن.
اَلْعَسْکَرِیُّ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَخَذْنَا مِیثَاقَهُمْ بِأَنْ یَعْمَلُوا بِوَالِدَیْهِمْ إِحْسَاناً مُکَافَاهْ عَنْ إِنْعَامِهِمَا عَلَیْهِمْ وَ إِحْسَانِهِمَا إِلَیْهِمْ وَ احْتِمَالِ الْمَکْرُوهِ الْغَلِیظِ لِتَرْفِیهِهِمَا وَ تَوْدِیعِهِمَا. (بحارالأنوار ج۶۸ ص۱۸۳)
ما از آنها پیمان گرفتیم که به پدر و مادر خود نیکی کنند[تا شاید به این طریق] پاداش احسان آنها و روزیدادن به فرزند و برطرفکردن و دورکردن بلاها و مشکلات سخت از فرزند را به والدین بدهند؛ تا به این ترتیب آن دو را حفظ کرده و در رفاه آنها بکوشند.
منصور بن حازم عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) قَالَ: قُلْتُ أَیُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ قَالَ الصَّلَاهُ لِوَقْتِهَا وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۸۵ )
منصور بن حازم: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: کدام کردار بهتر است؟ فرمود: نماز سرِ وقت، نیکی به والدین، و جهاد در راه خدا.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: یُقَالُ لِلْعَاقِّ اعْمَلْ مَا شِئْتَ فَإِنِّی لَا أَغْفِرُ لَکَ وَ یُقَالُ لِلْبَارِّ اعْمَلْ مَا شِئْتَ فَإِنِّی سَأَغْفِرُ لَکَ.(بحار الأنوار ج۷۱ ص۸۰)
به عاق والدین میگویند: هر چه خواهی انجام ده که من تو را نمیآمرزم. و به خوش رفتار گفته میشود: هر چه خواهی بکن که من تو را خواهم آمرزید.
ابْنِ مَسْعُودٍ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ): أَیُّ الْأَعْمَالِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ قَالَ :الصَّلَاهُ لِوَقْتِهَا قُلْتُ :ثُمَّ أَیُّ شَیْءٍ؟ قَالَ :بِرُّ الْوَالِدَیْنِ قُلْتُ: ثُمَّ أَیُّ شَیْءٍ؟ قَالَ: الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ: فَحَدَّثَنِی بِهَذَا وَ لَوِ اسْتَزَدْتُهُ لَزَادَنِی. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۷۰)
ابن مسعود: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسیدم: کدام عمل نزد خدای عزیز و بلندمرتبه محبوبتر است؟ فرمود: نماز به وقت. گفتم: از آن پس چه چیز؟ فرمود: نیکی به والدین. گفتم: پس از آن چه چیزی؟ فرمود: جهاد در راه خدای عزیز و بلندمرتبه. راوی گوید: اینها را به من بازگفت، و اگر فزونتر خواسته بودم، برایم افزون میکرد.
إِبْرَاهِیمَ بْنِ مِهْزَمٍ: خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) لَیْلَهً مُمْسِیاً فَأَتَیْتُ مَنْزِلِی بِالْمَدِینَهِ وَ کَانَتْ أُمِّی مَعِی فَوَقَعَ بَیْنِی وَ بَیْنَهَا کَلَامٌ فَأَغْلَظْتُ لَهَا فَلَمَّا أَنْ کَانَ مِنَ الْغَدِ صَلَّیْتُ الْغَدَاهَ وَ أَتَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَیْهِ فَقَالَ لِی مُبْتَدِئاً یَا بَا مِهْزَمٍ مَا لَکَ وَ لِخَالِدَهَ أَغْلَظْتَ فِی کَلَامِهَا الْبَارِحَهَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ بَطْنَهَا مَنْزِلٌ قَدْ سَکَنْتَهُ وَ أَنَّ حَجْرَهَا مَهْدٌ قَدْ غَمَزْتَهُ وَ ثَدْیَهَا وِعَاءٌ قَدْ شَرِبْتَهُ قَالَ قُلْتُ بَلَى قَالَ فَلَا تُغْلِظْ لَهَ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۷۶ )
ابراهیم بن مهزم : شبانگاه از نزد امام صادق (علیه السلام) بیرون آمدم و به خانهام در مدینه رسیدم. مادرم همراهم بود. سخنی میان ما درگرفت و به او درشت گفتم. بامدادان، پس از نماز، نزد آن حضرت رفتم. چون به حضورش رسیدم، بدون سابقه به من فرمود: ای ابامهزم! چه پیش آمد که دیشب با والده درشت سخن گفتی؟ نمیدانی شکم او منزلی بوده که در آن جا گرفتی، و آغوشش گهواره ای که تو را درآن فشرد، و سینهاش ظرفی که تو از آن نوشیدی؟ گفتم: آری. فرمود: با او درشتی نکن!
اَلرَسُولُ(صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ): رَأَیْتُ بِالْمَنَامِ رَجُلًا مِنْ أُمَّتِی قَدْ أَتَاهُ مَلَکُ الْمَوْتِ لِقَبْضِ رُوحِهِ فَجَاءَهُ بِرُّهُ بِوَالِدَیْهِ فَمَنَعَهُ مِنْهُ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۸۰)
مردی از امّتم را در خواب دیدم، که فرشته مرگ آمده بود جانش را بگیرد، و (عمل) “نیکی به والدینِ” او آمد و او را نگهداشت.
اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا مِنْ عَمَلٍ قَبِیحٍ إِلَّا قَدْ عَمِلْتُهُ فَهَلْ لِی مِنْ تَوْبَهٍ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَهَلْ مِنْ وَالِدَیْکَ أَحَدٌ حَیٌّ قَالَ أَبِی قَالَ فَاذْهَبْ فَبَرَّهُ قَالَ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) لَوْ کَانَتْ أُمُّهُ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۸۲ )
مردی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: ای رسول خدا، هیچ کار زشتی نیست که انجامش نداده باشم! آیا برای من جای توبه وجود دارد؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: آیا پدر و مادرت زندهاند؟ گفت: پدرم زنده است. فرمود: برو و به او نیکی کن. چون آن مرد دور شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: کاش مادرش زنده بود. (چون در آن صورت خوشرفتاری او به توبه نزدیکتر بود).
اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِخَمْسِ خِصَالٍ هُنَّ مِنَ الْبِرِّ وَ الْبِرُّ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّهِ قُلْتُ بَلَى قَالَ إِخْفَاءُ الْمُصِیبَهِ وَ کِتْمَانُهَا وَ الصَّدَقَهُ تُعْطِیهَا بِیَمِینِکَ وَ لَا تُعْلِمُ بِهَا شِمَالَکَ وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ فَإِنَ بِرَّهُمَا لِلَّهِ رِضًا وَ الْإِکْثَارُ مِنْ قَوْلِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ فَإِنَّهُ مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّهِ وَ الْحُبُّ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.(بحار الأنوار ج۹۰ ص ۱۸۸)
آیا شما را به پنج خصلت خبر ندهم که از نیکیها هستند در حالی که نیکی، دعوت به بهشت می کند؟ گفتم: بله. فرمود: مخفی کردن مصیبت و کتمان کردن آن، و صدقهای که با دست راستت میدهی؛ در حالی که دست چپت از آن با خبر نمی شود. و نیکی به والدین که نیکی به آن دو موجب رضایت خداست و زیاد «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» گفتن که از گنجهای بهشت است و دوستی محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین).
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أُوصِی الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِی وَ الْغَائِبَ وَ مَنْ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ بِبِرِّ الْوَالِدَیْنِ وَ إِنْ سَافَرَ أَحَدُهُمْ فِی ذَلِکَ سَنَتَیْنِ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ أَمْرِ الدِّینِ. (مشکاه الأنوار ص ۱۶۳)
من حاضرین از امّت خود را به غایبین آنها و کسانى که در پشت پدرها و رحم مادرها مىباشند تا روز قیامت وصیت مىکنم که به مادر و پدر خود نیکى کنند، اگر چه دو سال راه بروند تا خود را به والدین برسانند، زیرا نیکى به پدر و مادر از امور دینى است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: برُّ الْوَالِدَیْنِ أَکْبَرُ فَرِیضَهٍ. (عیون الحکم و المواعظ ص ۱۹۵ )
نیکی به والدین، بزرگترین واجب است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَ أَفْضَلَ الْخَیْرِ صَدَقَهُ السِّرِّ وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ صِلَهُ الرَّحِمِ . (تصنیف غرر الحکم ص ۳۹۵)
برترین نیکی، صدقه نهانی ونیکی به والدین است .
۱-۱- اولویت مادر در نیکی به والدین
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ أَبَرُّ قَالَ أُمَّکَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أُمَّکَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أُمَّکَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أَبَاکَ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۴۹)
مردی نزد پیغمبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: ای رسول خدا، به چه کسی احسان کنم؟ فرمود: مادرت. گفت: سپس به چه کسی؟ فرمود: مادرت. آن مرد گفت: از آن پس به چه کسی ؟ فرمود: مادرت. پرسید: پس از آن به چه کسی ؟ فرمود: پدرت.
مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: یَا رَبِّ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِی فَقَالَ یَا رَبِّ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِی ثَلَاثاً فَقَالَ یَا رَبِّ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِأُمِّکَ قَالَ یَا رَبِّ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِأُمِّکَ قَالَ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِأَبِیکَ قَالَ فَکَانَ یُقَالُ لِأَجْلِ ذَلِکَ إِنَّ لِلْأُمِّ ثلثا [ثُلُثَیِ] الْبِرِّ وَ لِلْأَبِ الثُّلُثَ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص۶۷)
موسی بن عمران گفت: پروردگارا، به من سفارشی کن. فرمود: تو را به خودم سفارش میکنم. بار دیگر درخواست کرد؛ تا سه بار فرمود: به خودم سفارش میکنم. بار دیگر درخواست. فرمود: تو را به مادرت سفارش میکنم. و در بار دیگر هم فرمود: تو را به مادرت سفارش میکنم. و در بار دیگر فرمود: تو را به پدرت سفارش میکنم. امام فرمود: برای همین است که میگویند مادر دو سوم حق احسان دارد و پدر، یک سوم.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: جَاءَ رَجُلٌ وَ سَأَلَ النَّبِیَّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) عَنْ بِرِّ الْوَالِدَیْنِ فَقَالَ :ابْرَرْ أُمَّکَ ابْرَرْ أُمَّکَ ابْرَرْ أُمَّکَ ابْرَرْ أَبَاکَ ابْرَرْ أَبَاکَ ابْرَرْ أَبَاکَ وَ بَدَأَ بِالْأُمِّ قَبْلَ الْأَبِ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص۵۸)
مردی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و ازنیکی به والدین پرسید. حضرت تا سه بار پاسخش داد: به مادرت نیکی کن. و سپس تا سه بار فرمود: به پدرت نیکی کن. و مادر را پیش از پدر آغاز کرد.
حَمَّادِ بْنِ حَیَّانَ : أَخْبَرَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) بِبِرِّ ابْنِهِ إِسْمَاعِیلَ لَهُ وَ قَالَ لَقَدْ کُنْتُ أُحِبُّهُ وَ قَدِ ازْدَادَ إِلَیَّ حُبّاً إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) أَتَتْهُ أُخْتٌ لَهُ مِنَ الرَّضَاعَهِ فَلَمَّا أَنْ نَظَرَ إِلَیْهَا سُرَّ بِهَا وَ بَسَطَ رِدَاءَهُ لَهَا فَأَجْلَسَهَا عَلَیْهِ ثُمَّ أَقْبَلَ یُحَدِّثُهَا وَ یَضْحَکُ فِی وَجْهِهَا ثُمَّ قَامَتْ فَذَهَبَتْ ثُمَّ جَاءَ أَخُوهَا فَلَمْ یَصْنَعْ بِهِ مَا صَنَعَ بِهَا فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ صَنَعْتَ بِأُخْتِهِ مَا لَمْ تَصْنَعْ بِهِ وَ هُوَ رَجُلٌ فَقَالَ لِأَنَّهَا کَانَتْ أَبَرَّ بِأَبِیهَا مِنْهُ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص۸۱ )
حماد بن حیان: امام صادق (علیه السلام) از خوشرفتاری پسرش اسماعیل با او، به من گزارش داد و گفت: من او را دوست میداشتم و بیشتر دوستش دارم. خواهر رضاعی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نزد آن حضرت آمد، و چون حضرت او را دید، شاد شد و رواندازش را برایش پهن کرد و او را بر آن نشاند؛ آنگاه با او به گفتگو پرداخت و بر روی او خندید. سپس او برخاست و رفت و برادرش آمد، اما با او چنین رفتار نکرد و پذیرایی به عمل نیاورد. گفتند: ای رسول خدا، با خواهرش چنان کردی که با او نکردی، با اینکه مرد است؟ فرمود: برای اینکه آن خواهر از او نسبت به پدرش خوشرفتارتر است.
۱-۲- احسان و نیکی به والدین سالمند
إِبْرَاهِیمَ بْنِ شُعَیْبٍ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ(عَلَیْهِ السَّلَامُ): إِنَّ أَبِی قَدْ کَبِرَ جِدّاً وَ ضَعُفَ فَنَحْنُ نَحْمِلُهُ إِذَا أَرَادَ الْحَاجَهَ فَقَالَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَلِیَ ذَلِکَ مِنْهُ فَافْعَلْ وَ لَقِّمْهُ بِیَدِکَ فَإِنَّهُ جُنَّهٌ لَکَ غَداً. ( بحار الأنوار ج۷۱ ص ۵۶)
ابراهیم بن شعیب: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: همانا پدرم بسیار پیر و ناتوان شده و ما او را برای قضای حاجت به دوش میگیریم. فرمود: اگر میتوانی، خود این کار را بکن و با دست خودت لقمه اش بده، زیرا فردا سپر تو در مقابل دوزخ خواهد بود.
الصادق علیه السلام قَالَ : جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی رَاغِبٌ فِی الْجِهَادِ نَشِیطٌ قَالَ فَجَاهِدْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِنَّکَ إِنْ تُقْتَلْ کُنْتَ حَیّاً عِنْدَ اللَّهِ تُرْزَقُ وَ إِنْ مِتَّ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُکَ عَلَى اللَّهِ وَ إِنْ رَجَعْتَ خَرَجْتَ مِنَ الذُّنُوبِ کَمَا وُلِدْتَ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ لِی وَالِدَیْنِ کَبِیرَیْنِ یَزْعُمَانِ أَنَّهُمَا یَأْنَسَانِ بِی وَ یَکْرَهَانِ خُرُوجِی فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) أَقِمْ مَعَ وَالِدَیْکَ فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَأُنْسُهُمَا بِکَ یَوْماً وَ لَیْلَهً خَیْرٌ مِنْ جِهَادِ سَنَهٍ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۸۱)
مردی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا، همانا من شیفته جهادم و توانایی این کار را دارم. حضرت فرمود: جهاد کن در راه خدا؛ چون اگر کشته شوی، نزد خدا زندهای و روزی خواهی خورد؛ و اگر در راه جهاد بمیری، اَجرت با خدا است؛ و اگر برگردی، از گناهان به در میآیی، چنانچه زاده شدهای. گفت: ای رسول خدا، پدر و مادر پیری دارم که میپندارند با من مانوسند و از دور شدن من بدشان میآید. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: همراه پدر و مادرت باش! زیرا قسم به آن کسی که جانم به دست او است، انس یک روز و شب آنها با تو، بهتر است از جهاد یک سال.
قَالَ رَجُلٌ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ(عَلَیْهِ السَّلَامُ): إِنَّ أَبِی قَدْ کَبِرَ فَنَحْنُ نَحْمِلُهُ إِذَا أَرَادَ الْحَاجَهَ فَقَالَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَلِیَ ذَلِکَ مِنْهُ فَافْعَلْ فَإِنَّهُ جُنَّهٌ لَکَ غَداً. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۸۵)
مردی به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: پدرم چنان پیر شده که ما برای قضای حاجتش او را به دوش میکشیم. حضرت فرمود: اگر میتوانی خودت این کار را بکن، زیرا سِپَر تو است در فردای قیامت.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: رَغِمَ أَنْفُ رَجُلٍ ذُکِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیَّ رَغِمَ أَنْفُ رَجُلٍ أَدْرَکَ أَبَوَیْهِ عِنْدَ الْکِبَرِ فَلَمْ یُدْخِلَاهُ الْجَنَّهَ رَغِمَ أَنْفُ رَجُلٍ دَخَلَ عَلَیْهِ شَهْرُ رَمَضَانَ ثُمَّ انْسَلَخَ قَبْلَ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۸۶)
خاک بر بینی آن کسی که نام مرا نزد او ببرند و بر من صلوات نفرستد. خاک بر بینی آن کسی که پدر و مادرش نزد او پیر شوند و او را به بهشت نبرند. خاک بر بینی مردی که ماه رمضان بر او بگذرد، پیش از آنکه آمرزیده شود.
۱-۳- رفتار فرزندان با والدین در آخر الزمان
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: ییجفوُا الرّجلُ والدیه و یبرُّ صدیقه.(وسائل الشیعه ج ۱۵ص ۳۴۸)
فرزند به پدر و مادرش جفا میکند، ولی با دوستانش از راه وفا و صفا وارد میشود!
۱-۴- نیکی به والدین پس از مرگ
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَا یَمْنَعُ الرَّجُلَ مِنْکُمْ أَنْ یَبَرَّ وَالِدَیْهِ حَیَّیْنِ أَوْ مَیِّتَیْنِ یُصَلِّی عَنْهُمَا وَ یَتَصَدَّقُ عَنْهُمَا وَ یَحُجُّ عَنْهُمَا وَ یَصُومُ عَنْهُمَا فَیَکُونَ الَّذِی صَنَعَ لَهُمَا وَ لَهُ مِثْلُ ذَلِکَ فَیَزِیدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِبِرِّهِ وَ صَلَاتِهِخَیْراً کَثِیراً. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۴۶)
چه باز میدارد یکی از شماها را که احسان کند به پدر و مادرش -زنده باشند یا مرده- و از طرف آنها نماز بخواند، صدقه بدهد، حج به جا بیاورد، و روزه بدارد؟ زیرا آنچه میکند، برای آنها است، و خودش هم مانندِ آن را دارد؛ و خدای عزیز و بلندمرتبه به سبب این نیکی و نماز او، خیر بسیار زیادی برایش میافزاید.
عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جُنْدَبٍ: کَتَبْتُ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى (عَلَیْهِ السَّلَامُ) أَسْأَلُهُ عَنِ الرَّجُلِ یُرِیدُ أَنْ یَجْعَلَ أَعْمَالَهُ مِنَ الصَّلَاهِ وَ الْبِرِّ وَ الْخَیْرِ أَثْلَاثاً ثُلُثاً لَهُ وَ ثُلُثَیْنِ لِأَبَوَیْهِ أَوْ یُفْرِدَهُمَا مِنْ أَعْمَالِهِ بِشَیْءٍ مِمَّا یَتَطَوَّعُ بِهِ بِشَیْءٍ مَعْلُومٍ وَ إِنْ کَانَ أَحَدُهُمَا حَیّاً وَ الْآخَرُ مَیِّتاً قَالَ فَکَتَبَ إِلَیَّ أَمَّا لِلْمَیِّتِ فَحَسَنٌ جَائِزٌ وَ أَمَّا لِلْحَیِّ فَلَا إِلَّا الْبِرُّ وَ الصِّلَهُ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۶۷)
عبدالله بن جندب: به امام کاظم (علیه السلام) نامه نوشتم و از ایشان درباره کسی پرسیدم که میخواهد کارهایش را، نماز و احسان و هر خیر دیگر سه بخش کند؛ یک سوم از خودش باشد، دو سوم از پدر و مادرش، یا بخشی از کارهای مستحبیاش را به چیزی معین به آنها اختصاص بدهد؛ در صورتی که یکی زنده و دیگری مُرده است. راوی میگوید: آن حضرت در پاسخ من نوشت: برای مُرده خوب است و جایز، اما برای زنده نه؛ مگر انجام احسان و بخشش.
اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا مِنْ عَمَلٍ قَبِیحٍ إِلَّا قَدْ عَمِلْتُهُ فَهَلْ لِی مِنْ تَوْبَهٍ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَهَلْ مِنْ وَالِدَیْکَ أَحَدٌ حَیٌّ قَالَ أَبِی قَالَ فَاذْهَبْ فَبَرَّهُ قَالَ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) لَوْ کَانَتْ أُمُّهُ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص۸۲)
مردی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا، هیچ کار زشتی نیست که انجامش نداده باشم؛ آیا برای من جای توبه وجود دارد؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: آیا پدر و مادرت زندهاند؟ گفت: پدرم زنده است. فرمود: برو و به او نیکی کن. چون آن مرد دور شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: کاش مادرش زنده بود.
۱-۵- نیکی به والدینِ مُشرک و حد اطاعت از آنان
اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: ثَلَاثٌ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِیهِنَّ رُخْصَهً أَدَاءُ الْأَمَانَهِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ بَرَّیْنِ کَانَا أَوْ فَاجِرَیْنِ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص۵۶)
سه چیز است که خدای عزیز و بلندمرتبه برای هیچ کس در آنها رخصتی قرار نداده است: پرداخت امانت به خوشکردار و بدکار؛ وفای به عهد، چه خوب باشند و چه بد و احسان به والدین، چه خوب باشند و چه بد.
فِیمَا کَتَبَ الرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ لِلْمَأْمُونِ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَاجِبٌ وَ إِنْ کَانَا مُشْرِکَیْنِ وَ لَا طَاعَهَ لَهُمَا فِی مَعْصِیَهِ الْخَالِقِ.(بحار الأنوار ج۷۱ ص۷۲)
درنامهای که امام رضا علیه السلام به مأمون نوشت: احسان به والدین واجب است، و اگر در معصیت خدا مشرک باشند، اطاعت از آنان واجب نیست.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَاجِبٌ فَإِنْ کَانَا مُشْرِکَیْنِ فَلَا تُطِعْهُمَا وَ لَا غَیْرَهُمَا فِی الْمَعْصِیَهِ فَإِنَّهُ لَا طَاعَهَ لِمَخْلُوقٍ فِی مَعْصِیَهِ الْخَالِقِ.(بحار الأنوار ج۷۱ص ۷۱)
احسان به والدین واجب است؛ اما اگر آنها در نافرمانی خدا مشرکند، از آنها و غیر ایشان پیروی مکن؛ زیرا آنجا که معصیت خالق وجود دارد، از طاعت مخلوق نشانی نیست.
مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ : قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (عَلَیْهِ السَّلَامُ) أَدْعُو لِوَالِدَیَّ إِذَا کَانَا لَا یَعْرِفَانِ الْحَقَّ قَالَ ادْعُ لَهُمَا وَ تَصَدَّقْ عَنْهُمَا وَ إِنْ کَانَا حَیَّیْنِ لَا یَعْرِفَانِ الْحَقَّ فَدَارِهِمَا فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) قَالَ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَنِی بِالرَّحْمَهِ لَا بِالْعُقُوقِ.(بحارالأنوار ج۷۱ ص۴۷)
معمر بن خلاد: به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: آیا در حق پدرومادرم، که مذهب حق را نمیشناسند، دعا کنم ؟ فرمود: برایشان دعا کن و به خاطر آنها صدقه بده، و اگر زنده اند و شناسای حق نیستند، با آنها مدارا کن، زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: همانا خدا مرا برای رحمت فرستاده است، نه برای عقوق و ناسپاسی.
جَابِرٍ: سَمِعْتُ رَجُلًا یَقُولُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) إِنَّ لِی أَبَوَیْنِ مُخَالِفَیْنِ فَقَالَ بَرَّهُمَا کَمَا تَبَرُّ الْمُسْلِمِینَ مِمَّنْ یَتَوَلَّانَا. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۵۶)
جابر: شنیدم مردی به امام صادق (علیه السلام) میگفت: پدر و مادری دارم که مخالف حق و شیعهاند. فرمود: همان طور که به مسلمانانِ دوستدارِ ما احسان میکنی، به آنها هم احسان کن.
عَلِیٌّ بن جعفر عَنْ أَخِیهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ): سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ مُسْلِمٍ وَ أَبَوَاهُ کَافِرَانِ هَلْ یَصْلُحُ أَنْ یَسْتَغْفِرَ لَهُمَا فِی الصَّلَاهِ قَالَ قَالَ إِنْ کَانَ فَارَقَهُمَا وَ هُوَ صَغِیرٌ لَا یَدْرِی أَسْلَمَا أَمْ لَا فَلَا بَأْسَ وَ إِنْ عَرَفَ کُفْرَهُمَا فَلَا یَسْتَغْفِرْ لَهُمَا وَ إِنْ لَمْ یَعْرِفْ فَلْیَدْعُ لَهُمَا. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۶۷)
علی بن جعفر از برادرش امام کاظم (علیه السلام) : درباره کسی که مسلمان است و پدر و مادرش کافرند، از امام پرسیدم: آیا میشود در نماز برایشان آمرزش بخواهد؟ فرمود: اگر در خردسالی از آنها جدا شده و نمیداند که مسلمان شدهاند یا نه، اشکالی ندارد؛ ولی اگر میداند که کافر ماندهاند، برایشان آمرزش نخواهد؛ و اگر نمیداند، برایشان دعا کند.
بکْرِ بْنِ صَالِحٍ : کَتَبَ صِهْرٌ لِی إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی (عَلَیْهِ السَّلَامُ) أَنَّ أَبِی نَاصِبٌ خَبِیثُ الرَّأْیِ وَ قَدْ لَقِیتُ مِنْهُ شِدَّهً وَ جَهْداً فَرَأْیُکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ فِی الدُّعَاءِ لِی وَ مَا تَرَى جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ فَتَرَى أَنْ أُکَاشِفَهُ أَمْ أُدَارِیَهُ فَکَتَبَ قَدْ فَهِمْتُ کِتَابَکَ وَ مَا ذَکَرْتَ مِنْ أَمْرِ أَبِیکَ وَ لَسْتُ أَدَعُ الدُّعَاءَ لَکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ الْمُدَارَاهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْمُکَاشَفَهِ وَ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرٌ {فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَهَ لِلْمُتَّقِینَ.}(هود/۴۹) ثَبَّتَکَ اللَّهُ عَلَى وَلَایَهِ مَنْ تَوَلَّیْتَ نَحْنُ وَ أَنْتُمْ فِی وَدِیعَهِ اللَّهِ الَّتِی لَا یَضِیعُ وَدَائِعُهُ قَالَ بَکْرٌ فَعَطَفَ اللَّهُ بِقَلْبِ أَبِیهِ حَتَّى صَارَ لَا یُخَالِفُهُ فِی شَیْءٍ. (بحارالانوار ج۷۱ ص ۷۹)
بکربن صالح : دامادم به امام هادی (علیه السلام) نوشت: پدرم ناصبیِ بداندیشی است و از جانب او دچار سختی و مشقت هستم. قربانت گردم، نظر شما درباره دعای برای من چیست و در مورد من چه میفرمایی، جانم به قربانت! آیا میفرمایید که رودررویش بایستم، یا با او مدارا کنم؟ آن حضرت در پاسخ نوشت: نامه ات و آنچه را که درباره پدرت بود، فهمیدم؛ من دعای درباره تو را وانمینهم، انشاءالله؛ و مدارا کردن تو بهتر است از رودررو ایستادن؛ و به دنبال هر سختی، همواری است؛ {شکیبا باش، البته سرانجام خوب از آن مردم باتقوا است.} خدا تو را پایدار کند بر وابستگی به کسی که پیرو او هستی؛ ما و شما به خدایی سپرده هستیم که سپرده هایش ضایع نمیشوند. بکر میگوید: خدا دل پدرش را چنان پُرعطوفت کرد که دیگر در هیچ موردی با او مخالفت نمیکرد.
۲- آثار نیکی به والدین
۲-۱- قرار گرفتن در زیر سایه عرش الهی
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: بَیْنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ علیه السلام یُنَاجِی رَبَّهُ تَعَالَى إِذْ رَأَى رَجُلًا تَحْتَ ظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ فَقَالَ یَا رَبِّ مَنْ هَذَا الَّذِی قَدْ أَظَلَّهُ عَرْشُکَ فَقَالَ هَذَا کَانَ بَارّاً بِوَالِدَیْهِ وَ لَمْ یَمْشِ بِالنَّمِیمَهِ.(روضه الواعظین ج۲ ص۳۶۷ )
در حالى که موسى بن عمران علیه السلام با خداوند متعال مناجات مىکرد، مردى را در سایه عرش خدا دید. عرضه داشت: پروردگارا! این کیست که عرش تو بر او سایه افکنده است؟ فرمود: این نسبت به پدر و مادرش مهربان و نیکوکار بود و سخنچینى نمىکرد.
۲-۲- نیکی کردن دیگران به ما
عَمَّارِ بْنِ حَیَّانَ: خَبَّرْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) بِبِرِّ إِسْمَاعِیلَ ابْنِی بِی فَقَالَ لَقَدْ کُنْتُ أُحِبُّهُ وَ قَدِ ازْدَدْتُ لَهُ حُبّاً إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) أَتَتْهُ أُخْتٌ لَهُ مِنَ الرَّضَاعَهِ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهَا سُرَّ بِهَا وَ بَسَطَ مِلْحَفَتَهُ لَهَا فَأَجْلَسَهَا عَلَیْهَا ثُمَّ أَقْبَلَ یُحَدِّثُهَا وَ یَضْحَکُ فِی وَجْهِهَا ثُمَّ قَامَتْ فَذَهَبَتْ وَ جَاءَ أَخُوهَا فَلَمْ یَصْنَعْ بِهِ مَا صَنَعَ بِهَا فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ صَنَعْتَ بِأُخْتِهِ مَا لَمْ تَصْنَعْ بِهِ وَ هُوَ رَجُلٌ فَقَالَ لِأَنَّهَا کَانَتْ أَبَرَّ بِوَالِدَیْهَا مِنْهُ.(بحار الأنوار ج۷۱ ص ۵۵۹ )
عمار بن حیان: به امام صادق (علیه السلام) از نیکی کردن پسرم اسماعیل، به خودم گزارش دادم. فرمود: من دوستش میداشتم و دوستیام به او افزوده شد. همانا خواهر رضاعی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نزد آن حضرت آمد. چون حضرت او را دید، از دیدنش شاد شد و رواندازش را برای او پهن کرد و او را بر آن نشاند. آنگاه با او به گفتگو پرداخت و بر رویش خندید. سپس او برخاست و رفت و برادرش آمد. اما با او چنین رفتاری نکرد و پذیرایی به عمل نیاورد. گفتند: ای رسول خدا، با خواهرش چنان کردی که با او نکردی، با اینکه او مرد است؟ فرمود: برای اینکه آن خواهر با والدینش از او بیشتر خوش رفتارتری میکند.
۲-۳- آسان شدن مرگ و دفع فقر
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُخَفِّفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ فَلْیَکُنْ لِقَرَابَتِهِ وَصُولًا وَ بِوَالِدَیْهِ بَارّاً فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ هَوَّنَ اللَّهُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ لَمْ یُصِبْهُ فِی حَیَاتِهِ فَقْرٌ أَبَداً. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۸۱)
هر کس که میخواهد خدای عزیز و بلندمرتبه، سختیهای مرگ را برایش سبک بسازد، باید با خویشانش صله رحم کند و نیکی به والدین داشته باشد؛ و چون چنین باشد، خدا سختیهای مرگ را برای او آسان میکند، و تا زنده است هرگز فقر به او نمیرسد.
۲-۴- طول عمر و افزایش روزی
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ یَزِیدَ اللَّهُ فِی عُمُرِکَ فَسُرَّ أَبَوَیْکَ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۸۱)
اگر میخواهی خدا بر عمرت بیفزاید، پدر و مادرت را شاد کن.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: صَدَقَهُ السِّرِّ تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ صِلَهُ الرَّحِمِ یَزِیدَانِ فِی الْأَجَلِ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص۸۲)
صدقه نهانی، خشم پروردگار را خاموش میکند، و نیکی به والدین و صله رحم، بر عمر میافزایند.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: رَأَیْتُ فِی الْمَنَامِ رَجُلًا قَدْ أَتَاهُ مَلَکُ الْمَوْتِ لِقَبْضِ رُوحِهِ فَجَاءَهُ بِرُّ وَالِدَیْهِ فَمَنَعَهُ مِنْهُ. (روضه الواعظین ج۲ ص۳۶۷)
در خواب کسى را دیدم که فرشته مرگ براى گرفتن جانش آمد و نیکى کردن و مهربانى به پدر و مادر آمدند و او را از آن شخص باز داشتند.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَنْ سَرَّهُ أَنْ یُمَدَّ لَهُ فِی عُمُرِهِ وَ یُبْسَطَ لَهُ فِی رِزْقِهِ فَلْیَصِلْ أَبَوَیْهِ فَإِنَّ صِلَتَهُمَا مِنْ طَاعَهِ اللَّهِ. (عده الداعی ج۲ ص ۳۶۷)
هر کس دوست دارد که عمرش دراز شود و روزى او زیاد شود، پس با والدین صله رحم کند، زیرا ارتباط با آن دو اطاعت خداست.
۲-۵- رسیدن به خیر زیاد و درجات عالی
ابْنُ أَبِی الْبِلَادِ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ: رَأَى مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) رَجُلًا تَحْتَ ظِلِّ الْعَرْشِ فَقَالَ یَا رَبِّ مَنْ هَذَا الَّذِی أَدْنَیْتَهُ حَتَّى جَعَلْتَهُ تَحْتَ ظِلِّ الْعَرْشِ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَا مُوسَى هَذَا لَمْ یَکُنْ یَعُقُّ وَالِدَیْهِ وَ لَا یَحْسُدُ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَالَ یَا رَبِّ فَإِنَّ مِنْ خَلْقِکَ مَنْ یَعُقُّ وَالِدَیْهِ فَقَالَ إِنَّ مِنَ الْعُقُوقِ لَهُمَا أَنْ یَسْتَسِبَّ لَهُمَا. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۸۳)
موسی بن عمران (علیه السلام) مردی را زیر سایه عرش دید و گفت: پروردگارا، او چه کسی است که این اندازه به خود نزدیکش کردهای و در سایه عرش جایش دادهای؟ خداوند بزرگ و برتر فرمود: ای موسی، این فرد نسبت به پدر و مادر خود ناسپاس نبوده، و حسد نمیبرد. به مردم، در آنچه خدا از فضل خود به آنها داده است گفت: پروردگارا، از خلق تو، هستند کسانی که عاق والدینشان گردند؟ فرمود: همانا از دلایل عاق شدن آنان این است که به والدین دشنام میدهند.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَا یَمْنَعُ الرَّجُلَ مِنْکُمْ أَنْ یَبَرَّ وَالِدَیْهِ حَیَّیْنِ أَوْ مَیِّتَیْنِ یُصَلِّی عَنْهُمَا وَ یَتَصَدَّقُ عَنْهُمَا وَ یَحُجُّ عَنْهُمَا وَ یَصُومُ عَنْهُمَا فَیَکُونَ الَّذِی صَنَعَ لَهُمَا وَ لَهُ مِثْلُ ذَلِکَ فَیَزِیدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِبِرِّهِ وَ صَلَاتِهِ خَیْراً کَثِیراً. (بحارالانوار ج۷۱ ص ۴۶ )
چه باز میدارد یکی از شماها را که احسان کند به پدر و مادرش، زنده باشند یا مرده و از طرف آنها نماز بخواند، صدقه بدهد، حج به جا بیاورد، و روزه بدارد. زیرا آنچه میکند، برای آنها است، و خودش هم مانندِ آن را دارد، و خداوند عزیز و بلندمرتبه به سبب این نیکی و نماز او، خیر بسیار زیادی برایش میافزاید.
۲-۶- بهشت وپاداش در روز قیامت
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ صِلَهُ الرَّحِمِ تُهَوِّنَانِ الْحِسَابَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَهَ {الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ.}. (رعد /۲۱) (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۸۵)
نیکی به والدین و صله رحم، حساب را آسان میکنند. و سپس این آیه را خواند: {آنان که آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده پیوند می دهند و از پروردگارشان می ترسند و از سختیِ بازخواست خداوند بیمناکند }.
إِبْرَاهِیمَ بْنِ شُعَیْبٍ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) إِنَّ أَبِی قَدْ کَبِرَ جِدّاً وَ ضَعُفَ فَنَحْنُ نَحْمِلُهُ إِذَا أَرَادَ الْحَاجَهَ فَقَالَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَلِیَ ذَلِکَ مِنْهُ فَافْعَلْ وَ لَقِّمْهُ بِیَدِکَ فَإِنَّهُ جُنَّهٌ لَکَ غدا. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۵۶)
ابراهیم بن شعیب: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: همانا پدرم بسیار پیر و ناتوان شده و ما او را برای قضای حاجت به دوش میگیریم. فرمود: اگر میتوانی، خود این کار را بکن و با دست خودت لقمه اش بده؛ زیرا فردا سپر تو در مقابل دوزخ خواهد بود.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: کُنْ بَارّاً وَ اقْتَصِرْ عَلَى الْجَنَّهِ وَ إِنْ کُنْتَ عَاقّاً فَظّاً فَاقْتَصِرْ عَلَى النَّارِ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۶۰)
خوش رفتار باش، و بهشت برای تو است؛ و اگر عاق (بدرفتار) باشی، آتش دوزخ برای تو است.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: سَیِّدُ الْأَبْرَارِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ رَجُلٌ بَرَّ وَالِدَیْهِ بَعْدَ مَوْتِهِمَا. (بحار الانوارج۷۱ ص ۸۶)
سرور نیکوکاران در روز قیامت، مردی است که به والدین خود پس از مرگ آنها نیکی کردهاست.
۲-۷- آمرزش گناهان
وَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ قَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ لَمْ أَتْرُکْ شَیْئاً مِنَ الْقَبِیحِ إِلَّا وَ قَدْ فَعَلْتُهُ فَهَلْ لِی مِنْ تَوْبَهٍ فَقَالَ لَهُ هَلْ بَقِیَ مِنْ وَالِدَیْکَ أَحَدٌ فَقَالَ نَعَمْ أَبِی فَقَالَ(صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ): اذْهَبْ وَ ابْرَرْهُ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ النَّبِیُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) لَوْ کَانَتْ أُمُّهُ. (عده الداعی ص ۸۵ )
و مردى به نزد پیامبر (صلی الله و علیه وآله) آمد و عرضه داشت: اى رسول خدا، هیچ کار بدى نبود که انجام نداده باشم. آیا توبهی من قبول است؟ آن حضرت به او فرمود: آیا از پدر و مادرت کسى باقى مانده است؟ عرض کرد: آرى پدرم. فرمود: برو با او به نیکویى رفتار کن. وقتى بازگشت، حضرت فرمود: اى کاش مادرش زنده بود.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَنْ أَدْرَکَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَدْرَکَ وَالِدَیْهِ فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ وَ مَنْ ذُکِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیَّ فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ. (بحار الانوار ج ۷۱ ص ۷۴)
هر کس ماه رمضان را دریابد و آمرزیده نشود، خدا او را دور میسازد. هر کس که پدر و مادرش را درمییابد و آمرزیده نمیشود، خدا دورش میسازد. هر کس که نزد او نام مرا میبرند و بر من صلوات نمیفرستد، خدا او را دور میسازد.
۲-۸- استجابت دعا
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: ثَلَاثُ دَعَوَاتٍ لَا یُحْجَبْنَ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ إِذَا بَرَّهُ وَ دَعْوَتُهُ عَلَیْهِ إِذَا عَقَّهُ وَ دُعَاءُ الْمَظْلُومِ عَلَى ظَالِمِهِ وَ دُعَاؤُهُ لِمَنِ انْتَصَرَ لَهُ مِنْهُ وَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ دَعَا لِأَخٍ لَهُ مُؤْمِنٍ وَاسَاهُ فِینَا وَ دُعَاؤُهُ عَلَیْهِ إِذَا لَمْ یُوَاسِهِ مَعَ الْقُدْرَهِ عَلَیْهِ وَ اضْطِرَارِ أَخِیهِ إِلَیْهِ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۷۲)
سه دعا از خدای بزرگ، بازداشته نمیشود: دعای پدر در حق فرزند حقشناس خود، و نفرینش بر او، اگر نسبت به پدرش ناسپاس باشد. و دیگری، نفرین مظلوم بر ظالمش، و دعای وی برای کسی که انتقام او را از آن ظالم بگیرد و دیگری، دعای مؤمن برای مؤمنی که به سبب محبت ما با هم رفیق شدهاند، و نفرینش بر او، هر گاه با او همدردی نکند، در حالی که میتواند، و برادر او نزدش به اضطرار افتاده است.
۳- عقوق والدین
مُوسَى بْنِ بَکْرٍ الْوَاسِطِیِّ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) الرَّجُلُ یَقُولُ لِابْنِهِ أَوْ لِابْنَتِهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَوْ بِأَبَوَیَّ أَ تَرَى بِذَلِکَ بَأْساً فَقَالَ إِنْ کَانَ أَبَوَاهُ حَیَّیْنِ فَأَرَى ذَلِکَ عُقُوقاً وَ إِنْ کَانَا قَدْ مَاتَا فَلَا بَأْسَ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۶۹ )
موسی بن بکر واسطی : به امام کاظم (علیه السلام) عرض کردم: مردی به پسرش یا دخترش میگوید: پدر و مادرم به قربانت. آیا در این اشکالی میبینی؟ فرمود: اگر پدر و مادر زنده باشند، ناسپاسی به آنها است؛ و اگر مردهاند، اشکالی ندارد.
اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ أَبِی نَظَرَ إِلَى رَجُلٍ وَ مَعَهُ ابْنُهُ یَمْشِی وَ الِابْنُ مُتَّکِئٌ عَلَى ذِرَاعِ الْأَبِ قَالَ فَمَا کَلَّمَهُ أَبِی مَقْتاً لَهُ حَتَّى فَارَقَ الدُّنْیَا. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۶۴)
پدرم به مردی که پسرش با او راه میرفت و بر بازوی پدرش تکیه کرده بود، نگاه کرد. و فرمود: پدرم از نفرت با او سخنی نگفت تا از دنیا رفت.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: خَمْسٌ مِنَ الْکَبَائِرِ الْإِشْرَاکُ بِاللَّهِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ وَ… (جامع الأخبار ص ۸۴)
پنج چیز از گناهان کبیره است شرک آوردن به خدا و آزردن پدر و مادر و…
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَرَبَ وَالِدَهُ أَوْ وَالِدَتَهُ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ عَقَّ وَالِدَیْهِ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ قَاطِعُ رَحِمٍ. (بحار الأنوار ج۷۱ص۸۵)
ملعون است، ملعون، کسی که پدر یا مادرش را بزند! ملعون است، ملعون، کسی که عاق والدین است. ملعون است، ملعون، قطع کننده صله رحم.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: ثَلَاثَهٌ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَیْهِمْ الْمَنَّانُ بِالْفِعْلِ وَ الْعَاقُّ وَالِدَیْهِ وَ مُدْمِنُ خَمْرٍ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۸۴)
سه کس هستند که خدا به آنان نظر نمیکند : منت گذار به کار خود، عاق والدین خود، و دائم الخمر.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِیَّاکُمْ وَ دَعْوَهَ الْمَظْلُومِ فَإِنَّهَا تُرْفَعُ فَوْقَ السَّحَابِ حَتَّى یَنْظُرَ اللَّهُ إِلَیْهَا فَیَقُولُ ارْفَعُوهَا حَتَّى أَسْتَجِیبَ لَهُ وَ إِیَّاکُمْ وَ دَعْوَهَ الْوَالِدِ فَإِنَّهَا أَحَدُّ مِنَ السَّیْفِ. (بحار الأنوار ج۹۰ ص ۳۶۱)
بپرهیزید از نفرین پدر، زیرا تا بالای ابرها میرسد؛ تا آنجا که خدای بزرگ به آن نظر میکند و میفرماید: آن را به سوی من برآورید تا اجابتش کنم. پس بپرهیزید از نفرین پدر، که از شمشیر تیزتر و بُرنده تر است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَ مِنَ الْعُقُوقِ أَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى وَالِدَیْهِ یُحِدُّ النَّظَرَ إِلَیْهِمَا. (مشکاه الأنوار ص۱۶۳)
از جمله موارد عاق شدن این است که کسی با تندى به پدر و مادر نگاه کند.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَدْنَى الْعُقُوقِ أُفٍّ وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ شَیْئاً أَهْوَنَ مِنْهُ لَنَهَى عَنْهُ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۵۹)
کمترین عقوق «اُف» است؛ و اگر خدای عزوجل چیزی سبکتر از آن میدانست، آن را نهی میکرد.
أَبِی جَعْفَرٍ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فِی قَوْلِ اللَّهِ {إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما.}(أسرى/ ۲۳) قَالَ هُوَ أَدْنَى الْأَذَى حَرَّمَ اللَّهُ فَمَا فَوْقَهُ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۷۸)
امام باقر (علیه السلام) در تفسیر قول خداوند : {هر گاه تا تو زنده هستی هر دو یا یکی از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتی خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگو.} فرمود: این کمترین آزار است که آن را و بالاتر از آن را حرام کرده است.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بَرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ وَ إِنَّ فَوْقَ کُلِّ عُقُوقٍ عُقُوقاً حَتَّى یَقْتُلَ الرَّجُلُ أَحَدَ وَالِدَیْهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِکَ فَلَیْسَ فَوْقَهُ عُقُوقٌ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۶۰)
بالای هر کار نیک، کار نیکی است؛ اما اگر کسی در راه خدا کشته شود، بالای آن، کار نیک دیگری نیست؛ و بالای هر عاق شدنی، عاق شدنی است، تا اینکه کسی یکی از والدین خود را میکشد، و چون چنین کند، عاق شدنی بالاتر از آن وجود ندارد.
اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: حَرَّمَ اللَّهُ عُقُوقَ الْوَالِدَیْنِ لِمَا فِیهِ مِنَ الْخُرُوجِ مِنَ التَّوْفِیقِ لِطَاعَهِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ التَّوْقِیرِ لِلْوَالِدَیْنِ وَ تَجَنُّبِ کُفْرِ النِّعْمَهِ وَ إِبْطَالِ الشُّکْرِ وَ مَا یَدْعُو مِنْ ذَلِکَ إِلَى قِلَّهِ النَّسْلِ وَ انْقِطَاعِهِ لِمَا فِی الْعُقُوقِ مِنْ قِلَّهِ تَوْقِیرِ الْوَالِدَیْنِ وَ الْعِرْفَانِ بِحَقِّهِمَا وَ قَطْعِ الْأَرْحَامِ وَ الزُّهْدِ مِنَ الْوَالِدَیْنِ فِی الْوَلَدِ وَ تَرْکِ التَّرْبِیَهِ بِعِلَّهِ تَرْکِ الْوَلَدِ بِرَّهُمَ . (بحار الأنوار ج۷۱ص ۷۴)
خدا عقوق والدین را حرام کرد، چون مایه بی توفیقی در اطاعت خدای عزیز و بلندمرتبه و احترام به والدین میشود؛ و از ناسپاسی نعمت و عدم تشکر برحذر کرده است، چون این خود موجب کمبود نسل و قطع آن میشود؛ زیرا عقوق، مایه کمبود احترام به والدین و حق ناشناسی نسبت به آنها است، و سبب قطع رحِم و بیرغبتی پدر و مادر به فرزند و ترک پرورش او میشود؛ برای اینکه فرزند، نیکی به آنان را وامیگذارد.
۳-۱- آثارعقوق والدین
۳-۱-۱- عدم قبولی نماز
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ نَظَرَ إِلَى أَبَوَیْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ صَلَاهً . (بحارالانوار ج ۷۱ ص۶۱)
هر کس که به چشم دشمنی به پدر و مادرش بنگرد، با اینکه به او ستمکارند، خدا نمازش را قبول نمیکند.
۳-۱-۲- عدم بهره مندی از بهشت
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ کُشِفَ غِطَاءٌ مِنْ أَغْطِیَهِ الْجَنَّهِ یَجِدُ رِیحَهَا مَنْ کَانَتْ لَهُ رُوحٌ مِنْ مَسِیرَهِ خَمْسِمِائَهِ عَامٍ إِلَّا صِنْفٌ وَاحِدٌ قُلْتُ مَنْ هُمْ قَالَ الْعَاقُّ لِوَالِدَیْهِ. (إرشاد القلوب ج۱ص۱۷۹)
در قیامت، پردهاى از پردههاى بهشت برداشته شود، و به این سبب اگر کسى مشامى (سالم) داشته باشد، از پانصد سال راه بوى آن را احساس مىکند، مگر یک گروه! عرض شد: کدام گروه؟ فرمود: عاق شدهی والدین.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِیَّاکُمْ وَ عُقُوقَ الْوَالِدَیْنِ فَإِنَّ رِیحَ الْجَنَّهِ تُوجَدُ مِنْ مَسِیرَهِ أَلْفِ عَامٍ وَ لَا یَجِدُهَا عَاقٌّ وَ لَا قَاطِعُ رَحِمٍ وَ لَا شَیْخٌ زَانٍ وَ لَا جَارٌّ إِزَارَهُ خُیَلَاءَ إِنَّمَا الْکِبْرِیَاءُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۶۱)
بپرهیزید از عقوق والدین! زیرا بوی بهشت از مسافت هزار سال دریافت میشود. بوی بهشت را عاق شده، قطع کننده رحم، پیرِ زناکار، و آن کسی که از روی بزرگبینی دامنش را میکشد، درنمییابند. کبریا، فقط از آن پروردگار جهانیان است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا یَدْخُلُ الْجَنَّهَ الْعَاقُّ لِوَالِدَیْهِ وَ الْمُدْمِنُ الْخَمْرِ وَ الْمَنَّانُ بِالْفِعَالِ لِلْخَیْرِ إِذَا عَمِلَهُ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۷۴ )
عاق والدین و دائم الخمر، و آن کسی که به سبب کار خیر خود زیاد منت مینهد، به بهشت نمیروند.
۳-۱-۳- تعجیل درعقوبت
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: ثَلَاثَهٌ مِنَ الذُّنُوبِ تُعَجَّلُ عُقُوبَتُهَا وَ لَا تُؤَخَّرُ إِلَى الْآخِرَهِ عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ وَ الْبَغْیُ عَلَى النَّاسِ وَ کُفْرُ الْإِحْسَانِ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۷۴)
سه گناه وجود دارد که عقوبتشان زود فرا میرسد و به آخرت نمیافتد: عقوق والدین، ستم بر مردم، و ناسپاسی از احسان.
۳-۱-۴- دوزخ
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: کُنْ بَارّاً وَ اقْتَصِرْ عَلَى الْجَنَّهِ وَ إِنْ کُنْتَ عَاقّاً فَظّاً فَاقْتَصِرْ عَلَى النَّار. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۶۰)
خوش رفتار باش، و بهشت برای تو است و اگرعاق شده باشی، آتش دوزخ برای تو است.
۳-۱-۵- تیره و تار شدن هوا
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الذُّنُوبُ الَّتِی تُظْلِمُ الْهَوَاءَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۷۴)
از گناهانی که هوا را تیره و تار میکند، ناسپاسی نسبت به پدر و مادر است.
۳-۱-۶- ذلت وخواری
اَلهادی عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْعُقُوقُ یُعْقِبُ الْقِلَّهَ وَ یُؤَدِّی إِلَى الذِّلَّهِ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۸۴)
عقوق به دنبال خود کاستی دارد، و به خواری میکشاند.
۴- حقوق والدین
اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) مَنْ أَعْظَمُ حَقّاً عَلَى الرَّجُلِ قَالَ وَالِدَاهُ.(مشکاه الأنوار ص۱۵۸ )
از حضرت رسول (صلى اللَّه علیه و آله) سؤال شد: کدام کس حقش بر مرد بزرگتر است؟ فرمود: پدر و مادر.
اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَ حَقُ أُمِّکَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا حَمَلَتْکَ حَیْثُ لَا یَحْتَمِلُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَعْطَتْکَ مِنْ ثَمَرَهِ قَلْبِهَا مَا لَا یُعْطِی أَحَدٌ أَحَداً وَ وَقَتْکَ بِجَمِیعِ جَوَارِحِهَا وَ لَمْ تُبَالِ أَنْ تَجُوعَ وَ تُطْعِمَکَ وَ تَعْطَشَ وَ تَسْقِیَکَ وَ تَعْرَى وَ تَکْسُوَکَ وَ تَضْحَى وَ تُظِلَّکَ وَ تَهْجُرَ النَّوْمَ لِأَجْلِکَ وَ وَقَتْکَ الْحَرَّ وَ الْبَرْدَ لِتَکُونَ لَهَا فَإِنَّکَ لَا تُطِیقُ شُکْرَهَا إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ تَعَالَى وَ تَوْفِیقِهِ … ( الخصال ج۲ ص۵۶۴)
و حق مادرت این است که بدانى او آنگاه که هیچ کس را توانایى حمل تو نبوده، حمل کرده و میوه دلش که کسى به او نمىدهد به تو ارزانى داشته و با همه اعضایش از تو مواظبت کرده است. او باکى نداشته که خود گرسنه مانده تا تو را غذا دهد. خود تشنه مانده و تو را سیراب کند. و خود برهنه مانده و تو را بپوشاند. خود آفتاب خورده تا تو در سایه باشی. او به جهت تو بىخوابى کشیده و تو را از گرما و سرما نگهدارى کرده است تا تو فرزندى براى او باشى. از این رو، تو جز با یارى و توفیق خداوند توانایى سپاسگزارى از او را ندارى.
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: سَأَلَ رَجُلٌ رَسُولَ اللَّه (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) مَا حَقُّ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ قَالَ لَا یُسَمِّیهِ بِاسْمِهِ وَ لَا یَمْشِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لَا یَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لَا یَسْتَسِبُّ لَهُ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص۴۴)
مردی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسید: پدر را چه حقی است بر فرزندش؟ فرمود: اینکه پدر را به نام نخواند و جلوی او راه نرود و پیش (جلو) او ننشیند و دشنامگیرش نکند.
اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَ أَمَّا حق أَبِیکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ أَصْلُکَ وَ أَنَّهُ لَوْلَاهُ لَمْ تَکُنْ فَمَهْمَا رَأَیْتَ فِی نَفْسِکَ مِمَّا یُعْجِبُکَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاکَ أَصْلُ النِّعْمَهِ عَلَیْکَ فِیهِ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلَى قَدْرِ ذَلِکَ وَ لا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّه .( الخصال ج۲ص۵۶۸)
و حق پدرت این که بدانى او ریشه و اساس توست. که اگر او نبود تو نیز نبودى، پس هر گاه در وجود خود شگفتیهایى دیدى، بدان که پدرت اصل نعمت بر توست. پس خدا را به همان اندازه ستایش کرده و سپاسگزارى کن و هیچ نیرویى جز از خدا نیست.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ مِنْ حَقِّ الْوَالِدَیْنِ عَلَى وَلَدِهِمَا أَنْ یَقْضِیَ دُیُونَهُمَا وَ یُوفِیَ نُذُورَهُمَا وَ لَا یَسْتَسِبَّ لَهُمَا فَإِذَا فَعَلَ ذَلِکَ کَانَ بَارّاً وَ إِنْ کَانَ عَاقّاً لَهُمَا فِی حَیَاتِهِمَا وَ إِنْ لَمْ یَقْضِ دُیُونَهُمَا وَ لَمْ یُوفِ نُذُورَهُمَا وَ اسْتَسَبَّ لَهُمَا کَانَ عَاقّاً وَ إِنْ کَانَ بَارّاً فِی حَیَاتِهِمَا. (مشکاه الأنوار ص ۱۶۳)
حق والدین بر فرزند این است که قرضهاى والدین را پرداخت کند و نذر آنها را انجام دهد وباعث دشنام مردم به آنها نشود. پس هر گاه این اعمال را انجام داد، نیکوکار هست، گرچه در حیاتشان موردعاق آنها بوده باشد و اگر پس از مرگ آنها این کارها را نکرد، عاق مىباشد، اگر چه درحیاتشان به آنها نیکی کرده باشد.
اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: عَلَیْکَ بِطَاعَهْ الْأَبِ وَ بِرِّهِ وَ التَّوَاضُعِ وَ الْخُضُوعِ وَ الْإِعْظَامِ وَ الْإِکْرَامِ لَهُ … وَ قَدْ قَرَنَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ حَقَّهُمَا بِحَقِّهِ فَقَالَ اللَّهُ {اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ.}(لقمان/۱۴) وَ رُوِیَ أَنَّ کُلَّ أَعْمَالِ الْبِرِّ یُبَلِّغُ الْعَبْدَ الذِّرْوَهْ مِنْهَا إِلَّا ثَلَاثَهْ حُقُوقٍ حَقُّ اللَّهِ وَ حَقُّ رَسولُ الله (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ حَقُّ الْوَالِدَیْنِ. (فقه الرضاعلیه السلام ص۸۶)
از پدرت اطاعت کن و نسبت به او مراتب نیکی و تواضع و خضوع و بزرگداشت و تکریم را معمولدار. و به سخنان خود ادامه داد تا آنجا که فرمود: خداوند عزیز و بلندمرتبه در قرآن شریف حقّ پدر و مادر را قرین حقّ خود قرار داده و فرموده است: { و سفارش کردیم که مرا و پدر و مادرت را شکر گوى که سرانجام تو نزد من است، }.
در روایت است همهی کارهای نیک بنده را به اوج میرساند، جز سه حق: حق خدا و حقّ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حقّ والدین.
۵- وظایف والدین
۵-۱- دعوت به آیین اهل بیت علیهم السلام
سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) إِنَّ لِی أَهْلَ بَیْتٍ وَ هُمْ یَسْمَعُونَ مِنِّی أَ فَأَدْعُوهُمْ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ فَقَالَ نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ {یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ.} (تحریم:۶ ).(بحارالأنوارج۷۱ ص۸۶ )
سلیمان بن خالد: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: همانا من خانواده ای دارم که از من حرفشنوی دارند؛ آیا آنها را به این روش و مکتب فرا بخوانم؟ فرمود: آری، همانا خدای عزیز و بلندمرتبه در کتابش میفرماید: {ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خود را از آتشی که هیزم آن مردم و سنگها هستند، نگهدارید.}
۵-۲- یاری دادن فرزندان در نیکی به آنان
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: رَحِمَ اللَّهُ وَالِداً أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى الْبِرِّ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۷۷ )
خداوند رحمت کند پدری را که به فرزندش، در احسان کردن کمک میکند.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ قَالَ قُلْتُ کَیْفَ یُعِینُهُ عَلَى بِرِّهِ قَالَ یَقْبَلُ مَیْسُورَهُ وَ یَتَجَاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ وَ لَا یُرْهِقُهُ وَ لَا یَخْرَقُ بِهِ.(کافی ج۶ ص ۴۹ )
رسول خدا فرمود: خداى رحمت کند کسى را که در نیکوکارى به فرزند خود کمک کند. راوى پرسید: چگونه به فرزند خود در نیکى یارى کند؟ حضرت فرمود: آنچه را که کودک در قدرت داشته و انجام داده از او قبول کند، آنچه را که انجامش براى کودک طاقت فرساست از او نخواهد، او را به گناه وادار نکند و در برابر او کار خلاف مرتکب نشود.
۵-۳- دعا برای فرزند
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ کَدُعَاءِ النَّبِیِّ لِأُمَّتِهِ.( مشکاه الأنوار ص۱۶۲)
دعاى پدر براى فرزند، مانند دعاى پیغمبر براى امّت خود مىباشد.
اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ:﴿۱﴾ اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَیَّ بِبَقَاءِ وُلْدِی وَ بِإِصْلَاحِهِمْ لِی وَ بِإِمْتَاعِی بِهِم .
خدایا! به باقی ماندن فرزندانم و به شایسته نمودنشان برای پیروی از من و به بهرهمند شدنم در دنیا و آخرت از ایشان، بر من منّت گذار.
﴿۲﴾ إِلَهِی امْدُدْ لِی فِی أَعْمَارِهِمْ ، وَ زِدْ لِی فِی آجَالِهِمْ ، وَ رَبِّ لِی صَغِیرَهُمْ ، وَ قَوِّ لِی ضَعِیفَهُمْ ، وَ أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ ، وَ عَافِهِمْ فِی أَنْفُسِهِمْ وَ فِی جَوَارِحِهِمْ وَ فِی کُلِّ مَا عُنِیتُ بِهِ مِنْ أَمْرِهِمْ ، وَ أَدْرِرْ لِی وَ عَلَى یَدِی أَرْزَاقَهُمْ .
خدایا! عمر آنان را به سود من طولانی کن و مدّت زندگی آنها به خاطر من بیافزا و خردسالشان را به نفع من تربیت کن و ناتوانشان را برای من نیرومند ساز و بدنها و آیینها و اخلاقشان را برایم به سلامتدار و به آنها در جان و اعضا و هر کارشان که به آن اهتمام دارم، سلامت همه جانبه عنایت کن؛ و برای من و به دست من، روزی آنان را فراوان فرما.
﴿۳﴾ وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً أَتْقِیَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِینَ مُطِیعِینَ لَکَ ، وَ لِأَوْلِیَائِکَ مُحِبِّینَ مُنَاصِحِینَ ، وَ لِجَمِیعِ أَعْدَائِکَ مُعَانِدِینَ وَ مُبْغِضِینَ ، آمِینَ .
و آنان را نیکوکار، پرهیزکار، بصیر و بینا، شنوا و فرمانبُردار خود و نسبت به دوستانت عاشق و خیرخواه و در ارتباط به دشمنانت، سرسخت و کینهورز، قرار ده. آمین
﴿۴﴾ اللَّهُمَّ اشْدُدْ بِهِمْ عَضُدِی ، وَ أَقِمْ بِهِمْ أَوَدِی ، وَ کَثِّرْ بِهِمْ عَدَدِی ، وَ زَیِّنْ بِهِمْ مَحْضَرِی ، وَ أَحْیِ بِهِمْ ذِکْرِی ، وَ اکْفِنِی بِهِمْ فِی غَیْبَتِی ، وَ أَعِنِّی بِهِمْ عَلَى حَاجَتِی ، وَ اجْعَلْهُمْ لِی مُحِبِّینَ ، وَ عَلَیَّ حَدِبِینَ مُقْبِلِینَ مُسْتَقِیمِینَ لِی ، مُطِیعِینَ ، غَیْرَ عَاصِینَ وَ لَا عَاقِّینَ وَ لَا مُخَالِفِینَ وَ لَا خَاطِئِینَ .
خدایا! وجودم را به آنان نیرومند و کجیام را به وسیلۀ آنان راست کن، تبارم را به آنان افزونی ده و مجلسم را به آنان زینت بخش و یادم را به آنان زنده دار و در نبود من کارهایم را به وسیلۀ ایشان کفایت کن و مرا به سبب آنان بر روا شدن نیازم یاری ده، آنان را نسبت به من عاشق و مهربان و روی آورنده و برایم مستقیم و مطیع قرار ده؛ نه عصیان کننده و نه عاق و مخالف و خطاکار.
﴿۵﴾ وَ أَعِنِّی عَلَى تَرْبِیَتِهِمْ وَ تَأْدِیبِهِمْ ، وَ بِرِّهِمْ ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ مَعَهُمْ أَوْلَاداً ذُکُوراً، وَ اجْعَلْ ذَلِکَ خَیْراً لِی ، وَ اجْعَلْهُمْ لِی عَوْناً عَلَى مَا سَأَلْتُکَ.
و مرا در تربیت و ادب کردن و نیکی در حقّشان یاری ده و مرا از سوی خود علاوه بر آنان اولاد پسر بخش و آن را برایم خیر قرار ده و آنان را در آنچه از تو میخواهم یاورم ساز.
﴿۶﴾ وَ أَعِذْنِی وَ ذُرِّیَّتِی مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ ، فَإِنَّکَ خَلَقْتَنَا وَ أَمَرْتَنَا وَ نَهَیْتَنَا وَ رَغَّبْتَنَا فِی ثَوَابِ مَا أَمَرْتَنَا وَ رَهَّبْتَنَا عِقَابَهُ… (صحیفه سجادیه دعای ۲۵)
و مرا و نسلم را از شیطان راندهشده پناه ده؛ چرا که تو ما را آفریدی و به ما امر و نهی فرمودی و ما را در ثواب آنچه به آن امر کردی ترغیب و به عذاب آنچه از آن نهی فرمودی تهدید کردی…
۵-۴- بوسیدن فرزند
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَقَالَ مَا قَبَّلْتُ وَلَداً قَطُّ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ النَّبِیُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) هَذَا رَجُلٌ عِنْدَنَا مِنْ أَهْلِ النَّارِ. (عده الداعی ص۸۹)
و مردى به خدمت پیامبر (صلی الله علیه وآله) آمد، عرض کرد من هرگز فرزندم را نبوسیدم. وقتى بازگشت پیامبر (صلی الله و علیه وآله) فرمود: این فرد در نزد ما مردى اهل آتش است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ کَانَ لَهُ حَسَنَهً…(عده الداعی ص ۸۸)
هر کس فرزندش را ببوسد حسنهاى براى او نوشته مىشود…
وَ قِیلَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) کَانَ یُقَبِّلُ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَقَالَ الْأَقْرَعُ بْنُ حَابِسٍ إِنَّ لِی عَشَرَهً مِنَ الْوَلَدِ مَا قَبَّلْتُ أَحَداً مِنْهُمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) مَنْ لَا یَرْحَمْ لَا یُرْحَمْ. (روضه الواعظین ج۲ص ۳۶۹)
و گفته شده است که پیامبر (صلی الله و علیه وآله) حسن بن على (علیه السلام) را مىبوسید، اقرع بن حابس گفت: من ده پسر دارم و هیچ کدام را نبوسیدهام. پیامبر فرمود: آن کس که رحم و مهربانى نکند به او مهربانى نمىشود
الرَسُولُ صلی الله علیه و آله قال : أَکْثِرُوا مِنْ قُبْلَهِ أَوْلَادِکُمْ فَإِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَهٍ دَرَجَهً فِی الْجَنَّهِ مَسِیرَهَ خَمْسِمِائَهِ عَامٍ. (روضه الواعظین ج۲ص ۳۶۹)
فرزندانتان را بسیار ببوسید که براى شما در قبال هر سه بوسه درجهاى در بهشت است که اندازه آن پانصد سال راه است.
۵-۵- نفرین نکردن
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَیُّمَا رَجُلٍ دَعَا عَلَى وُلْدِهِ أَوْرَثَهُ اللَّهُ الْفَقْرَ. (عده الداعی ص ۸۹)
هر کس بر فرزندش نفرین کند، خداى تعالى او را فقیر کند.
۵-۶- مهرورزی
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ اللَّهَ لَیَرْحَمُ الْوَالِدَ لِشِدَّهِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ. (عده الداعی ص ۸۸)
خداى تعالى به خاطر دوستى فراوان پدر به فرزند به پدر رحم مىکند.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِذَا نَظَرَ الْوَالِدُ إِلَى وَلَدِهِ فَسَرَّهُ کَانَ لِلْوَالِدِ عِتْقُ نَسَمَهٍ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ نَظَرَ سِتِّینَ وَ ثَلَاثَمِائَهِ نَظْرَهٍ قَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۸۰)
هرگاه پدر به فرزندش نگاه کند و شادش گرداند، ثواب آزاد کردن بنده ای را میبرد. گفتند: ای رسول خدا، حتی اگر سیصد و شصت بار نگاه کند؟ فرمود: خداوند بزرگتر است.
۵-۷- نیکی کردن
اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: بَرُّوا أَوْلَادَکُمْ وَ أَحْسِنُوا إِلَیْهِمْ فَإِنَّهُمْ یَظُنُّونَ أَنَّکُمْ تَرْزُقُونَهُمْ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۷۷ )
نیکی کنید به فرزندانتان، و احسان کنید به آنها، زیرا میپندارند که شما روزیشان را میدهید.
اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّمَا سُمُّوا الْأَبْرَارَ لِأَنَّهُمْ بَرُّوا الْآبَاءَ وَ الْأَبْنَاءَ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۷۷)
نیکوکاران، به سبب احسان به پدران و فرزندان به این نام نامیده شدند.
وَ قَالَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) مَنْ أَبَرُّ قَالَ وَالِدَیْکَ قَالَ قَدْ مَضَیَا قَالَ بَرَّ وُلْدَکَ. (عده الداعی ص ۸۸)
و مردى از انصار به ابى عبد الله امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: به چه کسى نیکویى کنم؟ فرمود: به پدر و مادرت. عرض کرد:آن دو مردهاند. فرمود: به فرزندت نیکویى کن.
۵-۸- آموزش قرآن
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ کَانَ لَهُ حَسَنَهً وَ مَنْ فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ مَنْ عَلَّمَهُ الْقُرْآنَ دُعِیَ الْأَبَوَانِ فَکُسِیَا حُلَّتَیْنِ یُضِیءُ مِنْ نُورِهِمَا وُجُوهُ أَهْلِ الْجَنَّه. (عده الداعی ص۸۸)
هر کس فرزندش را ببوسد حسنهاى براى او نوشته مىشود و هر کس او را خوشحال سازد، خداى تعالى او را خوشحال مىکند، و هر کس به او قرآن بیاموزد، پدر و مادرش را بخواهند و به ایشان حلّهای بپوشانند که از نور آن صورت اهل بهشت بدرخشد.
۵-۹- رعایت تساوی
وَ رَأَى (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) رَجُلًا مِنَ الْأَنْصَارِ وَ لَهُ وَلَدَانِ قَبَّلَ أَحَدَهُمَا وَ تَرَکَ الْآخَرَ فَقَالَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) هَلَّا وَاسَیْتَ بَیْنَهُمَا. (عده الداعی ص۸۸)
پیامبر اکرم (صلی اله علیه و آله) مردى از انصار را دید که دو فرزند داشت؛ یکى از فرزندانش را بوسید و دیگرى را ترک کرد. حضرت فرمود. چرا بین آن دو مساوات نکردى؟
۶- وظایف والدین
۶-۱- دعا برای والدین
اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: ﴿۱﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ، وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرِینَ، وَ اخْصُصْهُمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ رَحْمَتِکَ وَ بَرَکَاتِکَ وَ سَلَامِکَ.
بار خدایا، درود بفرست بر بندهات و پیامبرت محمد و خاندان او که همه پاکانند. و برترین صلوات خود و رحمت خود و برکات و سلام خود، خاص آنان گردان.
﴿۲﴾ وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَیَّ بِالْکَرَامَهِ لَدَیْکَ، وَ الصَّلَاهِ مِنْکَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
اى خداوند، پدر و مادر مرا نیز به کرامت خود و رحمت خود مخصوص گردان، اى مهربانترین مهربانان.
﴿۳﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِی عِلْمَ مَا یَجِبُ لَهُمَا عَلَیَّ إِلْهَاماً، وَ اجْمَعْ لِی عِلْمَ ذَلِکَ کُلِّهِ تَمَاماً، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تُلْهِمُنِی مِنْهُ، وَ وَفِّقْنِی لِلنُّفُوذِ فِیمَا تُبَصِّرُنِی مِنْ عِلْمِهِ حَتَّى لَا یَفُوتَنِی اسْتِعْمَالُ شَیْءٍ عَلَّمْتَنِیهِ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْکَانِی عَنِ الْحَفُوفِ فِیمَا أَلْهَمْتَنِیهِ.
بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندانش و وظیفهام را نسبت به پدر و مادرم به من الهام کن و همه دانش خدمتگزارى به آن دو را به من بیاموز و مرا به گزاردن آنچه به من الهام کردهاى برگمار و توفیق ده تا آنچه را که از علم به من ارزانى داشتهاى به کار بندم، تا چیزى از آنچه مرا آموختهاى فرو نگذارم و پیکرم از آنجا آنچه مرا الهام کردهاى، مانده نگردد.
﴿۴﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ کَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کَمَا أَوْجَبْتَ لَنَا الْحَقَّ عَلَى الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ.
بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندانش همچنان که ما را به وجود او شرافت بخشیدى، و درود بفرست بر محمد و خاندانش همچنان که به برکت وجود او براى ما بر دیگر مردم حقى واجب گردانیدى.
﴿۵﴾ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَهَابُهُمَا هَیْبَهَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِی لِوَالِدَیَّ وَ بِرِّی بِهِمَا أَقَرَّ لِعَیْنِی مِنْ رَقْدَهِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِی مِنْ شَرْبَهِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَایَ هَوَاهُمَا، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَایَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَکْثِرَ بِرَّهُمَا بِی وَ إِنْ قَلَّ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّی بِهِمَا وَ إِنْ کَثُرَ.
بار خدایا، چنان کن که هیبت پدر و مادرم در دل من چنان باشد که هیبت پادشاهى سخت مهیب، و به آن دو نیکى و مهربانى کنم آن سان که مادرى مهربان به فرزند خود نیکى و مهربانى کند. خداوندا، فرمانبردارى از پدر و مادر و نیکى و مهربانى مرا در حق ایشان براى من شادى بخشتر گردان از به خواب رفتن بىخوابى کشیدگان و آب سرد نوشیدن جگر سوختگان، تا میل و خواهش ایشان را بر میل و خواهش خویش برترى نهم و خشنودیشان را بر خشنودى خود پیش دارم.
﴿۶﴾ اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِی، وَ أَطِبْ لَهُمَا کَلَامِی، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِیکَتِی، وَ اعْطِفْ عَلَیْهِمَا قَلْبِی، وَ صَیِّرْنِی بِهِمَا رَفِیقاً، وَ عَلَیْهِمَا شَفِیقاً.
خداوندا، آواز مرا در پیشگاه ایشان پست گردان و سخنم را خوشایندشان نماى و با ایشان نرمخویام ده و دل من را بر ایشان مهربان ساز و چنان کن که با آنان به مدارا رفتار کنم و بر آنان مشفق باشم.
﴿۷﴾ اللَّهُمَّ اشْکُرْ لَهُمَا تَرْبِیَتِی، وَ أَثِبْهُمَا عَلَى تَکْرِمَتِی، وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنِّی فِی صِغَرِی.
خداوندا، آن دو را پاداش ده که مرا پروردهاند و از ثواب بهرهمند گردان که مرا گرامى داشتهاند، و حق ایشان نگهدار که مرا در کودکی محافظت کردهاند.
﴿۸﴾ اللَّهُمَّ وَ مَا مَسَّهُمَا مِنِّی مِنْ أَذًى، أَوْ خَلَصَ إِلَیْهِمَا عَنِّی مِنْ مَکْرُوهٍ، أَوْ ضَاعَ قِبَلِی لَهُمَا مِنْ حَقٍّ فَاجْعَلْهُ حِطَّهً لِذُنُوبِهِمَا، وَ عُلُوّاً فِی دَرَجَاتِهِمَا، وَ زِیَادَهً فِی حَسَنَاتِهِمَا، یَا مُبَدِّلَ السَّیِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ.
بار خدایا، هر آزار که از من به آن دو رسیده و هر ناپسندی که از من در حق آن دو سر زده و هر حقى از آن دو که من ضایع کردهام، همه را سبب کاستن از گناهانشان و علوّ درجاتشان و افزونى حسناتشان قرار ده، اى خداوندى که گناهان را به چند برابر حسنات بدل مىفرمایى.
خداوندا، چنان کن که نیکى و مهربانى آن دو را در حق خود بسیار شمرم، هر چند اندک بود و نیکى و مهربانى خود را در حق آن دو اندک شمرم هر چند بسیار بود.
﴿۹﴾ اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّیَا عَلَیَّ فِیهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَیَّ فِیهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَیَّعَاهُ لِی مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرَا بِی عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَیْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِی وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنِّی لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِی، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِی بِرِّی، وَ لَا أَکْرَهُ مَا تَوَلَّیَاهُ مِنْ أَمْرِی یَا رَبِّ.
بار خدایا، هر آزار که از من به آن دو رسیده و هر ناپسند که از من در حق آن دو سر زده و هر حقى از آن دو که من ضایع کردهام، همه را سبب کاستن از گناهانشان و علوّ درجاتشان و افزونى حسناتشان قرار ده، اى خداوندى که گناهان را به چند برابر حسنات بدل مىفرمایى.
﴿۱۰﴾ فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَیَّ، وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَیَّ، وَ أَعْظَمُ مِنَّهً لَدَیَّ مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ، أَوْ أُجَازِیَهُمَا عَلَى مِثْلٍ، أَیْنَ إِذاً- یَا إِلَهِی- طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِیَتِی! وَ أَیْنَ شِدَّهُ تَعَبِهِمَا فِی حِرَاسَتِی! وَ أَیْنَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَهِ عَلَیَّ!
خداوندا، هر تعدّى که در گفتار و هر تجاوز که در رفتار بر من روا داشتهاند و هر حقى که از من تباه کردهاند و هر قصور که در وظایف خود نسبت به من ورزیدهاند، همه را به ایشان بخشیدم و به احسان ارزانى داشتم. از تو خواهم که بار عواقب آن از دوش آن دو بردارى، که مرا به آن دو ادعایى نیست و نمىگویم که در نیکى و مهربانى با من دستخوش مسامحه گشتهاند و از آنچه بر من روا داشتهاند ملول نیستم، اى پروردگار من.
﴿۱۱﴾ هَیْهَاتَ مَا یَسْتَوْفِیَانِ مِنِّی حَقَّهُمَا، وَ لَا أُدْرِکُ مَا یَجِبُ عَلَیَّ لَهُمَا، وَ لَا أَنَا بِقَاضٍ وَظِیفَهَ خِدْمَتِهِمَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِنِّی یَا خَیْرَ مَنِ اسْتُعِینَ بِهِ، وَ وَفِّقْنِی یَا أَهْدَى مَنْ رُغِبَ إِلَیْهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِی فِی أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ یَوْمَ تُجْزى کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ.
اى خداوند، حق ایشان بر من واجب تر است و احسانشان در حق من دیرینهتر و نعمتشان بیش از آن است که من بخواهم به عدالت قصاص کنم یا مقابله به مثل . اى خداوند، اگر چنین کنم، پس آن همه سالها که در پرورش من سر کردند و آن همه رنج که در نگهدارى من بر خود هموار ساختند و آن همه سختى که به جان خریدند تا من در آسایش باشم، چه خواهد شد؟ نه! هرگز نتوانند همه حقى را که بر گردن من دارند به تمامى استیفا کنند و من نیز آن سان که شایسته آنهاست هرگز نتوانم حقشان شناخت و هرگز نتوانم حق خدمتشان را به جاى آورم. پس درود بفرست بر محمد و خاندانش و مرا یارى ده- اى بهتر از هر کس دیگر که از او یارى خواهند- و توفیقم ده- اى راه نمایندهترین کسان که بدو روى مىنهند- و مرا در روزى که هر کس در برابر عملش جزا داده مىشود و بر کس ستم نرود، در شمار آن گروه که پدر و مادر را نافرمانى کردهاند قرار مده.
﴿۱۲﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ، وَ اخْصُصْ أَبَوَیَّ بِأَفْضَلِ مَا خَصَصْتَ بِهِ آبَاءَ عِبَادِکَ الْمُؤْمِنِینَ وَ أُمَّهَاتِهِمْ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
بار خدایا، بر محمد و آل او و ذریّه او درود بفرست و پدر و مادر مرا به برترین موهبتهایى که خاص پدران و مادران بندگان مومن خود گردانیدهاى، مخصوص گردان. اى مهربانترین مهربانان.
﴿۱۳﴾ اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِی ذِکْرَهُمَا فِی أَدْبَارِ صَلَوَاتِی، وَ فِی إِنًى مِنْ آنَاءِ لَیْلِی، وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِی.
خداوندا، پس از هر نماز من و در هر وقت دیگر از اوقات شب و در هر ساعت از ساعات روز، پدر و مادرم را از یاد من مبر.
﴿۱۴﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِی بِدُعَائِی لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِی مَغْفِرَهً حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا بِشَفَاعَتِی لَهُمَا رِضًى عَزْماً، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْکَرَامَهِ مَوَاطِنَ السَّلَامَهِ.
بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندانش و مرا به سبب دعایى که در حق ایشان مىکنم بیامرز و آن دو را به سبب نیکى و مهربانى که در حق من کردهاند به مغفرت خویش بنواز و به شفاعت من از ایشان خشنود شو و نیک خشنود شو. و آنان را گرامىدار و به جایهاى امن و آسایش بهشت رسان.
﴿۱۵﴾ اللَّهُمَّ وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُکَ لَهُمَا فَشَفِّعْهُمَا فِیَّ، وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُکَ لِی فَشَفِّعْنِی فِیهِمَا حَتَّى نَجْتَمِعَ بِرَأْفَتِکَ فِی دَارِ کَرَامَتِکَ وَ مَحَلِّ مَغْفِرَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ، إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ، وَ الْمَنِّ الْقَدِیمِ، وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ. (صحیفه سجادیه دعای ۲۴)
خداوندا، آن دو را شفیع من گردان اگر پیش از من آمرزیدهاى، و مرا شفیع ایشان گردان اگر پیش از ایشان آمرزیدهاى، تا من و پدرم و مادرم در سایه لطف و رأفت تو، در سراى کرامت و جایگاه مغفرت و رحمت تو، همنشین هم گردیم، که تو را بخشایش بزرگ است و نعمت دیر ساله. و تویی مهربانترین مهربانان.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ کَدُعَاءِ النَّبِیِّ لِأُمَّتِهِ. (مشکاه الأنوار ص ۱۶۲)
دعاى پدر براى فرزند، مانند دعاى پیغمبر براى امت مىباشد.
۶-۲- سپاسگزاری
اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَهٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَهٌ أُخْرَى أَمَرَ بِالصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ یُزَکِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاتُهُ وَ أَمَرَ بِالشُّکْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَیْنِ فَمَنْ لَمْ یَشْکُرْ وَالِدَیْهِ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ وَ أَمَرَ بِاتِّقَاءِ اللَّهِ وَ صِلَهِ الرَّحِمِ فَمَنْ لَمْ یَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ یَتَّقِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَ.(عیون أخبار الرضا علیه السلام ج ۱ ص ۲۵۸)
همانا خدای عزیز و بلندمرتبه به سه چیز فرمان داده که سه چیز دیگر مقرون و همراه آن است: امر کرده به نماز و زکات؛ پس هر کس که نماز بخواند و زکات ندهد، نمازش پذیرفته نمیشود. و امر کرده به شکر خودش، به همراه شکر والدین؛ پس هر کس که شکر والدین نکند، شکر خدا را نکرده است. و امر کرده به تقوای خدا و صله رحم؛ پس هر کس صلهرحم نکند، تقوای خدای عزیز و بلندمرتبه را ندارد.
۶-۳- نگاه مهر آمیز
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: النَّظَرُ فِی ثَلَاثَهِ أَشْیَاءَ عِبَادَهٌ النَّظَرُ فِی وَجْهِ الْوَالِدَیْنِ وَ فِی الْمُصْحَفِ وَ فِی الْبَحْرِ. (بحار الأنوار ج۱۰ ص ۳۶۸)
نگاه کردن به سه چیز عبادت است: نگاه به صورت پدر و مادر، نگاه کردن به قرآن و نگاه کردن به دریا.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَا وَلَدٌ بَارٌّ نَظَرَ إِلَى أَبَوَیْهِ بِرَحْمَهٍ إِلَّا کَانَ لَهُ بِکُلِّ نَظْرَهٍ حِجَّهٌ مَبْرُورَهٌ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ نَظَرَ فِی کُلِّ یَوْمٍ مِائَهَ نَظْرَهٍ قَالَ نَعَمْ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ أَطْیَبُ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۷۳)
هیچ فرزند نیکوکاری نیست که به پدر و مادرش نظر رحمت کند، مگر اینکه با هر نگاهی، ثواب حج مقبولی را داشته باشد. گفتند: ای رسول خدا، حتی اگر هر روزی صد بار نگاه کند؟ فرمود: آری، خدا بزرگتر و پاکتر است.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: النَّظَرُ إِلَى الْعَالِمِ عِبَادَهٌ وَ النَّظَرُ إِلَى الْإِمَامِ الْمُقْسِطِ عِبَادَهٌ وَ النَّظَرُ إِلَى الْوَالِدَیْنِ بِرَأْفَهٍ وَ رَحْمَهٍ عِبَادَهٌ وَ النَّظَرُ إِلَى الْأَخِ تَوَدُّهُ فِی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادَهٌ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۷۳)
نگاه به عالم عبادت است؛ نگاه به امام عادل عبادت است؛ نگاه از سر مهرورزی و رأفت به والدین عبادت است و نگاه به برادر دینی، که به خاطر خدا او را دوست دارد، عبادت است.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: نَظَرُ الْوَلَدِ إِلَى وَالِدَیْهِ حُبّاً لَهُمَا عِبَادَهٌ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۸۴)
نظر فرزند به والدینش از روی مهر به آنها، عبادت است.
۶-۴- مهرورزی
اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ … وَ أَشْفَقَ عَلَى وَالِدَیْهِ وَ … (بحار الأنوار ج ۷۱ ص ۷۱)
چهار کار است که هر کس آنها را دارد، خدا خانه ای در بهشت برایش میسازد: … به پدر و مادرش مهر ورزد و…
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ نَشَرَ اللَّهُ عَلَیْهِ کَنَفَهُ وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّهَ فِی رَحْمَتِهِ … وَ شَفَقَهٌ عَلَى الْوَالِدَیْنِ وَ ... (بحار الأنوار ج۷۱ ص۷۱)
چهار [خصلت] وجود دارد که هر کس آنها را داشته باشد، خدا پناهش را بر او میگسترد و او را در بهشت، مشمول رحمت خود میسازد: … مهربانی با والدین، و …
۶-۵- اعمال مستحبی به نیابت از آنان
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَا یَمْنَعُ الرَّجُلَ مِنْکُمْ أَنْ یَبَرَّ وَالِدَیْهِ حَیَّیْنِ أَوْ مَیِّتَیْنِ یُصَلِّی عَنْهُمَا وَ یَتَصَدَّقُ عَنْهُمَا وَ یَحُجُّ عَنْهُمَا وَ یَصُومُ عَنْهُمَا فَیَکُونَ الَّذِی صَنَعَ لَهُمَا وَ لَهُ مِثْلُ ذَلِکَ فَیَزِیدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِبِرِّهِ وَ صَلَاتِهِ خَیْراً کَثِیراً. (بحار الأنوارج۷۱ ص۴۶)
چه باز میدارد یکی از شماها را که احسان کند به پدر و مادرش _ زنده باشند یا مرده _ و از طرف آنها نماز بخواند، صدقه بدهد، حج به جا بیاورد، و روزه بدارد؛ زیرا آنچه میکند، برای آنها است، و خودش هم مانندِ آن را دارد؛ و خدای عزیز و بلندمرتبه به سبب این نیکی و نماز او، خیر بسیار زیادی برایش میافزاید.
۶-۶- دهش مالی، ناراحت نکردن، ادای قضای نماز و روزه و نذر و دیون، باعث نفرین نشدن، فروتنی و…
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: یَکُونُ الرَّجُلُ عَاقّاً لِوَالِدَیْهِ فِی حَیَاتِهِمَا فَیَصُومُ عَنْهُمَا بَعْدَ مَوْتِهِمَا وَ یُصَلِّی وَ یَقْضِی عَنْهُمَا الدَّیْنَ فَلَا یَزَالُ کَذَلِکَ حَتَّى یُکْتَبَ بَارّاً بِهِمَا وَ إِنَّهُ لَیَکُونُ بَارّاً بِهِمَا فِی حَیَاتِهِمَا فَإِذَا مَاتَ لَا یَقْضِی دَیْنَهُمَا وَ لَا یَبَرُّهُمَا بِوَجْهٍ مِنْ وُجُوهِ الْبِرِّ فَلَا یَزَالُ کَذَلِکَ حَتَّى یُکْتَبَ عَاقّاً.(بحار الأنوار ج۷۱ص ۸۴ )
یک مرد، عاق والدین است در حیات آنها، و پس از مرگشان، از طرفشان روزه میگیرد و نماز میخواند و دِین ایشان را میپردازد، و پیوسته چنین میکند تا حقشناس نوشته شود؛ و چه بسا کسی در زندگی والدین، حقشناس آنان است، و چون میمیرند، دین ایشان را نمیپردازد و به هیچ وجه به آنها احسان نمیکند، و پیوسته چنین است، تا عاق نوشته میشود.
اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَسْکَنَهُ اللَّهُ فِی أَعْلَى عِلِّیِّینَ فِی غُرَفٍ فَوْقَ غُرَفٍ فِی مَحَلِّ الشَّرَفِ کُلِّ الشَّرَفِ… وَ مَنْ أَنْفَقَ عَلَى وَالِدَیْهِ وَ رَفَقَ بِهِمَا وَ بَرَّهُمَا وَ لَمْ یَحْزُنْهُمَا … (بحار الأنوار ج۷۱ ص۷۲)
چهار چیز است که هر فرد مومن آن را داشته باشد، خدا او را در اعلی علیین، در بالاترین غرفه ها، در جایگاه شرف کامل جا میدهد: … و هر کس که برای پدر و مادرش هزینه کند، با آنان مدارا و نیکی کند و به آنها اندوه ندهد و…
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ أَحْزَنَ وَالِدَیْهِ فَقَدْ عَقَّهُمَا . (بحارالأنوار ج۷۱ ص ۷۲ )
هر کس پدر و مادرش را اندوهگین کند، البته که عاق آنها میگردد.
أَبِی وَلَّادٍ الْحَنَّاطِ : سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ {وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً) (نساء/۳۶) فَقَالَ الْإِحْسَانُ أَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا وَ لَا تُکَلِّفَهُمَا أَنْ یَسْأَلَاکَ شَیْئاً هُمَا یَحْتَاجَانِ إِلَیْهِ وَ إِنْ کَانَا مُسْتَغْنِیَیْنِ أَ لَیْسَ یَقُولُ اللَّهُ {لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ} (آل عمران/۹۲) ثَّم قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) وَ أَمَّا قَوْلُهُ {إِمَّا یَبْلُغَنَ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍ}(اسراء/۲۳) قَالَ {إِنْ أَضْجَرَاکَ فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما} (اسراء/۲۳) إِنْ ضَرَبَاکَ قَالَ {وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً} (اسراء/۲۳) قَالَ تَقُولُ لَهُمَا عِنْدَ اللَّهِ لَکُمَا فَذَلِکَ مِنْکَ قَوْلٌ کَرِیمٌ وَ قَالَ {وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ} (اسراء/۲۴) قَالَ لَا تَمْلَأْ عَیْنَیْکَ مِنَ النَّظَرِ إِلَیْهِمَا إِلَّا بِرَحْمَهٍ وَ رِقَّهٍ وَ لَا تَرْفَعْ صَوْتَکَ فَوْقَ أَصْوَاتِهِمَا وَ لَا یَدَیْکَ فَوْقَ أَیْدِیهِمَا وَ لَا تَتَقَدَّمْ قُدَّامَهُمَا. (بحار الأنوار ج۷۱ ص۷۹)
ابی ولاد حناط: از امام صادق (علیه السلام) راجع به {و به پدر و مادر نیکی کنید.} پرسیدم، فرمود: احسان این است که همنشینی با ایشان را خوش بداری، واگر چیزی را که نیاز دارند از تو درخواست کردند، آنها را به زحمت نیاندازی، اگرچه خودشان بینیاز باشند. آیا خداوند نفرموده است: {به نیکی نمیرسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید.} سپس امام (علیه السلام) فرمود: این قول خداوند: {اگر در نزد تو یکی از آنها یا هردو آنها به پیری رسیدند، به آنها اُف نگو.} یعنی {اگر به تو سختی دادند به آنها اُف نگو و آنها را از خود مران.} و فرمود اگر تو را زدند {به آنها گفتار کریمانه بگو.}: یعنی به آنها بگو پیش خدا پاداش دارید، که این قول کریم است: {بالهای مذلّت را بر ایشان بگستران.} یعنی به آنها خیره مشو، مگر با نظر رحمت و رقّت. و صدایت را بالای صدای ایشان مبر؛ و دستت را بالای دست ایشان مبر؛ و در مقابلشان راه مرو.
۶-۷- شادکردن
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ یَزِیدَ اللَّهُ فِی عُمُرِکَ فَسُرَّ أَبَوَیْکَ. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۸۱)
اگر میخواهی خدا بر عمرت بیافزاید، پدر و مادرت را شاد کن.
۶-۸- خشنود کردن
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: رِضَى اللَّهِ مَعَ رِضَى الْوَالِدَیْنِ وَ سَخَطُ اللَّهِ مَعَ سَخَطِ الْوَالِدَیْنِ. (بحار الأنوار ج۷۱ص۸۰)
خشنودی خدا در گرو خشنودی والدین و خشم خدا در گرو خشم والدین است.
۷- عاق والدین
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: یَلْزَمُ الْوَالِدَیْنِ مِنَ الْعُقُوقِ لِوَلَدِهِمَا إِذَا کَانَ الْوَلَدُ صَالِحاً مَا یَلْزَمُ الْوَلَدَ لَهُمَا. (بحار الأنوار ج۷۱ص ۷۰)
برگردن پدر و مادر عقوق و ناسپاسی برای فرزندشان قرار داده میشود، اگر که شایسته باشد، همانند آنچه برای آنان به گردن فرزند است.
۸- حقوق فرزندان
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ ثَلَاثَهٌ یُحَسِّنُ اسْمَهُ وَ یُعَلِّمُهُ الْکِتَابَهَ وَ یُزَوِّجُهُ إِذَا بَلَغَ. ( بحار الأنوار ج۷۱ص ۸۰)
حق فرزند بر پدرش سه گونه است: نام نیکو بر او بگذارد، نوشتن به او بیاموزد و چون بالغ شد زنش بدهد.
اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَ أَمَّا حَقُّ وَلَدِکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْکَ وَ مُضَافٌ إِلَیْکَ فِی عَاجِلِ الدُّنْیَا بِخَیْرِهِ وَ شَرِّهِ وَ أَنَّکَ مَسْئُولٌ عَمَّا وُلِّیتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَهِ عَلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَهِ لَهُ عَلَى طَاعَتِهِ فَاعْمَلْ فِی أَمْرِهِ عَمَلَ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ مُثَابٌ عَلَى الْإِحْسَانِ إِلَیْهِ مُعَاقَبٌ عَلَى الْإِسَاءَهِ إِلَیْهِ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص ۶)
و حق فرزندت این است که بدانى او از توست و در آینده دنیا نیکى و بدى او به تو نسبت داده میشود و تو مسئول تربیت خوب او و راهنمایى او به سوى پروردگارعزیز و بلندمرتبهاش هستى، تویى که بایستى او را در اطاعت پروردگارش یارى کنى، پس در باره او همچون کسى رفتار کن که میدانى با احسان کردن به فرزندان پاداش خواهى داشت و با بدى به او کیفر خواهى دید.
قَالَ رَجُلٌ :یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا حَقُّ ابْنِی هَذَا قَالَ: تُحَسِّنُ اسْمَهُ وَ أَدَبَهُ وَ تَضَعُ مَوْضِعاً حَسَناً. (عده الداعی ص۸۶)
مردى عرضه داشت: اى رسول خدا، حق فرزندم چیست؟ فرمود: اسم نیکو بر او بگذارى و خوب تربیتش کنى و موقعیت خوبى به او بدهى.
۹- والدین حقیقی ما
قال أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فِی خَبَرٍ طَوِیلٍ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى {وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ} (البلد/۳) قَالَ أَمَّا الْوَالِدُ فَرَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) {وَ ما وَلَدَ} (بلد/۳) یَعْنِی هَؤُلَاءِ الْأَوْصِیَاءَ (عَلَیْهِمُ السَّلَامُ). (بحار الأنوار ج۲۳ ص ۲۵۷)
امیرالمؤمنین در خبری طولانی راجع به آیه مبارکه {سوگند به پدرى [چنان] و آن کسى را که به وجود آورد.} فرمود: والد، رسول خدا است، {و آن کسى را که به وجود آورد.} یعنی اوصیاء(علیهم السلام).
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَقُولُ أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّهِ وَ لَحَقُّنَا عَلَیْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَیْ وِلَادَتِهِمْ فَإِنَّهَا نُنْقِذُهُمْ إِنْ أَطَاعُونَا مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ وَ نَلْحَقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِیَّهِ بِخِیَارِ الْأَحْرَارِ.(بحارالأنوار ج۲۳ص۲۵۹)
از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شنیدم که می فرمود: من و علی دو پدر این امت هستیم و حق ما بر مردم بزرگتر از حق پدر و مادرِ نسبی آنهاست، زیرا ما آنها را در صورت اطاعت از ما، از جهنم به بهشت برین نجات میدهیم و آنها را از بندگی به بهترین آزادگان ملحق میکنیم.
اَلزّهراءُ عَلَیْهَا السَّلَامُ: أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّهِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ یُقِیمَانِ أَوَدَهُمْ وَ یُنْقِذَانِهِمْ مِنَ الْعَذَابِ الدَّائِمِ إِنْ أَطَاعُوهُمَا وَ یُبِیحَانِهِمُ النَّعِیمَ الدَّائِمَ إِنْ وَافَقُوهُمَا. (بحار الأنوار ج۲۳ص ۲۵۹)
والدین حقیقی این امت محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) هستند، آنها را از انحرافشان به راه راست برمیگردانند و اگر مطیع آنها باشند، از عذاب دائم نجات میدهند و نعمت جاوید را بر ایشان جایز میکنند، اگر با آن دو موافق باشند.
اَلحَسَنُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّهِ فَطُوبَى لِمَنْ کَانَ بِحَقِّهِمَا عَارِفاً وَ لَهُمَا فِی کُلِّ أَحْوَالِهِ مُطِیعاً یَجْعَلُهُ اللَّهُ مِنْ أَفْضَلِ سُکَّانِ جِنَانِهِ وَ یُسْعِدُهُ بِکَرَامَاتِهِ وَ رِضْوَانِهِ. (بحار الأنوار ج۲۳ص ۲۵۹)
دو پدر این امت محمّد و علی هستند. خوشا به حال کسی که عارف به حق آنها باشد و در تمام احوال از ایشان اطاعت کند. خدا او را از بهترین ساکنان بهشت قرار میدهد و او را با کرامات و رضوانش، با سعادت میگرداند.
اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنْ کَانَ الْأَبَوَانِ إِنَّمَا عَظُمَ حَقُّهُمَا عَلَى أَوْلَادِهِمَا لِإِحْسَانِهِمَا إِلَیْهِمْ فَإِحْسَانُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ إِلَى هَذِهِ الْأُمَّهِ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ فَهُمَا بِأَنْ یَکُونَا أَبَوَیْهِمْ أَحَقُّ. (بحار الأنوار ج۲۳ص ۲۶۰)
اگر حق پدر و مادر بر فرزندانش بزرگ است، به واسطه نیکی و احسان آنها به فرزندنشان است، پس احسان و نیکی محمّد و علی به این امت بزرگ تر و عظیمتر از آنها است. پس آن دو شایستهترند که دو پدر آنها باشند.
اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ کَیْفَ قَدْرُهُ عِنْدَ اللَّهِ فَلْیَنْظُرْ کَیْفَ قَدْرُ أَبَوَیْهِ الْأَفْضَلَیْنِ عِنْدَهُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ. (بحار الأنوار ج۲۳ص۲۶۰)
هر کس می خواهد بداند چقدر در نزد خدا مقام دارد، نگاه کند چه اندازه احترام میگذارد به دو پدر شایسته خود، محمّد و علی (علیهما السلام).
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ رَعَى حَقَّ أَبَوَیْهِ الْأَفْضَلَیْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ لَمْ یَضُرَّهُ مَا أَضَاعَ مِنْ حَقِّ أَبَوَیْ نَفْسِهِ وَ سَائِرِ عِبَادِ اللَّهِ فَإِنَّهُمَا یُرْضِیَانِهِمْ بِسَعْیِهِمَا. (بحار الأنوار ج۲۳ص ۲۶۰)
هر کس مراعات کند حق دو پدر گرامیتر خود محمّد و علی را، اگر حقی از پدر و مادر خود و سایر بندگان خدا ضایع کرده باشد، او را زیانی نخواهد بخشید، زیرا محمّد و علی (علیهما السلام) آنها را با کوشش خود راضی میکنند.
اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَ مَا یَکْرَهُ أَحَدُکُمْ أَنْ یُنْفَى عَنْ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ اللَّذَیْنِ وَلَدَاهُ قَالُوا بَلَى وَ اللَّهِ قَالَ فَلْیَتَجَهَّدْ أَنْ لَا یُنْفَى عَنْ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ اللَّذَیْنِ هُمَا أَبَوَاهُ الْأَفْضَلُ مِنْ أَبَوَیْ نَفْسِهِ. (بحار الأنوار ج۲۳ص ۲۶۰)
آیا یکی از شما کراهت ندارد اگر او را از پدر و مادری که او را به دنیا آوردهاند، نفی کند؟ عرض کردند: آری به خدا سوگند. فرمود: پس باید سعی کند که از پدر و مادری که از پدر و مادر نسبیاش برتر هستند، نفی نشود.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: حَقُّ عَلِیٍّ عَلَى هَذِهِ الْأُمَّهِ کَحَقِّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ. (بحار الأنوار ج۳۶ ص ۴)
حقّ علی (علیه السّلام) بر این اُمّت، همانند حق پدر بر فرزند است.
زِیَادِ بْنِ الْمُنْذِرِ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(عَلَیْهِ السَّلَامُ) وَ سَأَلَهُ جَابِرٌ عَنْ هَذِهِ الْآیَهِ {اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ.} ( لقمان/۱۴) قَالَ- رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) .( بحار الأنوار ج۳۶ص ۷)
زیاد بن منذر: شنیدم امام باقر (علیه السّلام) در پاسخ به جابر پیرامون آیه: { شکرگزارِ من و پدر و مادرت باش. } فرمود: منظور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و علی بن ابی طالب (علیه السّلام) هستند.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّهِ أَنَا وَ عَلِیٌّ مَوْلَیَا هَذِهِ الْأُمَّهِ. (بحار الأنوار ج۳۶ ص۱۱)
من و علی پدران این اُمّت هستیم، من و علی اولیای این اُمّت هستیم.
أَبِی بَصِیرٍ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) یَقُولُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا مَاتَ رَأَى رَسُولَ اللَّهِ وَ عَلِیّاً یَحْضُرَانِهِ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) أَنَا أَحَدُ الْوَالِدَیْنِ وَ عَلِیٌّ الْآخَرُ قَالَ قُلْتُ وَ أَیُّ مَوْضِعٍ ذَلِکَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ قَالَ قَوْلُهُ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً.(نساء/۳۶). (بحار الأنوار ج۳۶ص ۱۳)
ابو بصیر: شنیدم که امام صادق (علیه السّلام) میفرماید: چون مرگ مؤمن فرا رسد، رسول خدا و علی را بر بالین خود حاضر خواهد دید. و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: یکی از والدین من هستم و آن دیگری علی است. عرض کردم: در کجای قرآن به این مطلب اشاره شده است؟ فرمود: آیه: {و خدا را بپرستید، و چیزى را با او شریک مگردانید؛ و به پدر و مادر احسان کنید.}
ثبت دیدگاه