فهرست مطالب
- آداب وصیّت و سفارش نیکی به دیگران
- چکیده
- 1- معنی و مفهوم وصیّت
- 2- اهمیّت وصیّت به دیگران
- 3- پیشینهی وصيّت
- 4- شروع وصیّت با شهادتین
- 5- آخرین وصایای انبیاء و ائمه علیهم السّلام
- 6- بعضی از وصیّتهای معصومین علیهم السّلام
- 7- وصیّت ثُلث مال
- 8- تجديد نظر در وصيّت
- 9- وظایف وصیّت کننده
- 10- انتخاب محل دفن دروصیّت
- 11- وظایف وصی
- 12- آثار وصیّت کردن
- 13- آثار وصیّت بد
- 14- انواع وصیّت مالی
- 15- کیفر عدم اجرای وصیّت
آداب وصیّت و سفارش نیکی به دیگران
چکیده
وصیّت، از آموزه های قرآنی است که بر اساس آن انسان (موصی) به شخص دیگری (وصی) سفارش میکند که بعد از مرگش برای او کاری انجام دهد، یا چیزی از اموال و منفعت آنها را به کسی بدهد. از آداب وصیت این است که وصی در صورت قبول وصیّت، موظف به انجام آن باشد.
1- معنی و مفهوم وصیّت
وصیّت در لغت به معنی وصل و پیوند بین دو شیء است. به اعتبار اینکه وصیّت کننده، تصرّف در اموال و دخالت در امور زمان خود را به بعد از موت متّصل میکند، آن را وصیّت نامیدهاند. (مجمع البحرین)
2- اهمیّت وصیّت به دیگران
اَلله تعالی : وَ وَصَّی بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ أللهَ اصْطَفی لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ. (بقره /132)
و ابراهيم و يعقوب (در واپسين لحظات عمر) فرزندان خود را به اين آيين وصيّت كردند؛ و هر كدام به فرزندان خويش گفتند: فرزندان من! خداوند اين آيين(پاك) را برای شما برگزيده است؛ و شما جز به آيين اسلام [و تسليم در برابر فرمان خدا] از دنيا نرويد.
عیسی عَلَيْهِ السَّلَامُ: وَ جَعَلَني مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصاني بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا. (مریم/31)
و هرجا كه باشم، مرا وجودی پربركت قرار داده؛ و تا زمانیكه زندهام، مرا به نماز و زكات توصيه كرده است.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: الْوَصِيَّةُ حَقٌ عَلَی كُلِّ مُسْلِمٍ. (بحار الأنوار ج100 ص195)
وصيّت كردن وظيفه هر مسلمانی است.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه: مَنْ لَمْ يُحْسِنْ وصيّتهُ عِنْدَ الْمَوْتِ، كَانَ نَقْصاً فِي مُرُوَّتِهِ وَ عَقْلِهِ. (بحار الأنوار ج100 ص194)
هركس هنگام مرگ، وصيّت نيكویی نكند، در مردانگی و عقلش نقصان است.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه: مَا يَنْبَغِي لِامْرِئٍ مُسْلِمٍ أَنْ يَبِيتَ لَيْلَةً، إِلَّا وَ وصيّتهُ تَحْتَ رَأْسِهِ. (بحار الأنوار ج100ص194)
بر هيچ مسلمانی سزاوار نيست كه شبی را سپری كند، مگر اينكه وصيّتش زير سرش باشد.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ رَكِبَ رَاحِلَةً فَلْيُوص. (كافی ج4 ص542)
كسی كه بر وسيلهی نقليهای سوار میشود، بايد وصيّت كند.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه: مَنْ مَاتَ بِغَيْرِ وَصِيَّةٍ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً. (وسائل الشيعه ج19ص259)
كسی كه بدون وصيّت بميرد، به مرگ جاهلی مرده است.
اَلباقرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: دَخَلْتُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ابْنِ الْحَنَفِيَّةِ وَ قَدِ اعْتُقِلَ لِسَانُهُ ، فَأَمَرْتُهُ بِالْوَصِيَّةِ ،فَلَمْ يُجِبْ، قَالَ فَأَمَرْتُ بِطَشْتٍ ، فَجُعِلَ فِيهِ الرَّمْلُ فَوُضِعَ ، فَقُلْتُ لَهُ : خُطَّ بِيَدِكَ فَخَطَّ وصيّتهُ بِيَدِهِ فِي الرَّمْلِ وَ نَسَخْتُ أَنَا فِي صَحِيفَةٍ. (وسائل الشيعه ج 19ص372)
بر محمّد ابن علیّ ابن حنفيّه وارد شدم، در حالی كه زبانش بند آمده بود. پس او را به وصيّت فرمان دادم، ولی جواب نداد. سپس طشتی خواستم، و شن در آن ريختم، و آن را در برابر او نهادند، پس به او گفتم: با دستت بروی آن شنها بنويس. پس او وصيّتش را با دست خود بر آن ريگها نوشت، و من آن را دوباره در نامهای نوشتم.
اَلباقرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: الْوَصِيَّةُ حَقٌّ، وَ قَدْ أَوْصَی رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه) فَيَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ أَنْ يُوصِي. (كافی ج 7 ص 3)
وصيّت حقّ است، و رسول خدا (صلّی اللَّه عليه و آله) وصيّت كرد، و از اين رو برای هر مسلمان سزاوار است كه وصيّت كند.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه: مَنْ مَاتَ عَلَی وَصِيَّةٍ حَسَنَةٍ؛ مَاتَ شَهِيداً. (بحار الأنوار ج 100 ص 200)
کسی که با وصیّت نیکویی از دنیا برود؛ در شمار شهدا است.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَا مِنْ مَيِّتٍ تَحْضُرُهُ الْوَفَاةُ، إِلَّا رَدَّ اللَّهُ عَلَيْهِ مِنْ سَمْعِهِ وَ بَصَرِهِ وَ عَقْلِهِ لِلْوَصِيَّةِ، أَخَذَ الْوَصِيَّةَ أَوْ تَرَكَ وَ هِيَ الرَّاحَةُ الَّتِي يُقَالُ لَهَا رَاحَةُ الْمَوْتِ ،فَهِيَ حَقٌّ عَلَی كُلِّ مُسْلِم. (من لا يحضره الفقيه ج 4 ص 180)
هيچ ميّتی نيست كه وفات او رخ دهد، مگر آنكه خداوند شنوایی و بينایی و عقلش را برای انجام وصيّت به او باز میگرداند، چه وصيّت را انجام دهد، و چه ندهد. و اين همان حالت راحتی است كه آن را راحة الموت میخوانند، و بنابراين وصيّت برای هر مسلمانی حقّ است.
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَليهِ السّلامُ: قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی لِمُوسَی (عَلَيْهِ السَّلَامُ): يَا مُوسَی! احْفَظْ وصيّتي لَكَ بِأَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ؛ أُولَاهُنَّ مَا دُمْتَ لَا تَرَی ذُنُوبَكَ تُغْفَرُ، فَلَا تَشْتَغِلْ بِعُيُوبِ غَيْرِكَ وَ الثَّانِيَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَی كُنُوزِي قَدْ نَفِدَتْ، فَلَا تَغْتَمَّ بِسَبَبِ رِزْقِكَ وَ الثَّالِثَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَی زَوَالَ مُلْكِي، فَلَا تَرْجُ أَحَداً غَيْرِي، وَ الرَّابِعَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَی الشَّيْطَانَ مَيِّتاً، فَلَا تَأْمَنْ مَكْرَه. (بحار الأنوار ج 13ص 344 )
خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی (علیه السّلام) وحی کرد: ای موسی! وصیّت و سفارش مرا در چهار چیز برای خودت حفظ کن: اوّل این که تا موقعی که ندیدی گناهت آمرزیده شده است، به سراغ عیبهای دیگران مرو. تا زمانی که ندیدی گنجهای من پایان یافته است، غصّهی روزی خود را مخور. سوّم؛ تا هنگامی که ندیدی سلطنت من پایان یافته است، به هیچ کس غیر من امید نبند. چهارم، تا زمانی که ندیدی شیطان مرده است، خود را از حیله او ایمن نبین.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه: أَوْصَانِي رَبِّي بِتِسْعٍ: أَوْصَانِي بِالْإِخْلَاصِ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ، وَ الْعَدْلِ فِي الرِّضَا وَ الْغَضَبِ، وَ الْقَصْدِ فِي الْفَقْرِ وَ الْغِنَی،وَ أَنْ أَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنِي، وَ أُعْطِيَ مَنْ حَرَمَنِي، وَ أَصِلَ مَنْ قَطَعَنِي، وَ أَنْ يَكُونَ صَمْتِي فِكْراً، وَ مَنْطِقِي ذِكْراً، وَ نَظَرِي عَبَرا. (بحار الأنوار ج 74ص 138 )
پروردگارم مرا به نُه كار سفارش فرمود: مرا سفارش فرمود به اخلاص داشتن در نهان و آشكار و رعايت عدالت در خشنودی و خشم و ميانهروی در ناداری و دارايی و گذشت از كسی كه به من ستم كرده و عطا كردن به كسی كه از من دريغ داشته و پيوند با كسی كه از من بريده است و اينكه خاموشيم (توأم با ) تفكّر و گفتارم ذكر (خدا) و نگاهم درس گرفتن باشد.
3- پیشینهی وصيّت
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِنَّ آدَمَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) سَأَلَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَجْعَلَ لَهُ وَصِيّاً صَالِحاً، فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ؛ أَنِّي أَكْرَمْتُ الْأَنْبِيَاءَ بِالنُّبُوَّةِ، ثُمَّ اخْتَرْتُ خَلْقِي وَ جَعَلْتُ خِيَارَهُمُ الْأَوْصِيَاءَ، ثُمَّ أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ:يَا آدَمُ! أَوْصِ إِلَی شَيْثٍ فَأَوْصَی آدَمُ إِلَی شَيْثٍ وَ هُوَ هِبَةُ اللَّهِ بْنُ آدَم. (بحار الأنوار ج 17ص 148)
آدم (عليه السلام) از خدا عزیز و بلند مرتبه درخواست كرد كه وصیّ شايستهای برای او قرار دهد. خدای عزیز و بلند مرتبه به سوی او وحی فرستاد: من پيمبران را به وسيله نبوّت گرامی داشتم. سپس از آفريدگانم آفريدهای را برگزيدم، و برگزيدگانشان را اوصياء ساختم. سپس خدای عزیز و بلند مرتبه به سوی او وحی فرستاد: ای آدم! شيث را به جانشینی انتخاب كن. پس آدم شيث را وصیّ خود ساخت، و او هبة اللَّه بن آدم است.
4- شروع وصیّت با شهادتین
اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَمَّا حَضَرَتْ أَبِيَ الْوَفَاةُ أَقْبَلَ يُوصِي فَقَالَ :… أَوَّلُ وصيّتي أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُهُ وَ خِيَرَتُهُ، اخْتَارَهُ بِعِلْمِهِ، وَ ارْتَضَاهُ لِخِيَرَتِهِ، وَ أَنَّ اللَّهَ بَاعِثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ، وَ سَائِلُ النَّاسِ عَنْ أَعْمَالِهِمْ، وَ عَالِمٌ بِمَا فِي الصُّدُورِ… (أمالی مفيد ص 220)
چون هنگام وفات پدرم رسيد، شروع به وصيّت کرد، فرمود:… آغاز وصيّتم اين است كه گواهی میدهم معبودی جز اللَّه نيست، و محمّد فرستاده خدا و برگزيده اوست، خداوند او را با علم خود اختيار كرد، و او را برای اختيار و انتخاب خود برگزيد و (گواهی میدهم) كه خداوند مردگان را از قبرها برانگيزاند، و از مردم در مورد اعمالشان بازخواست میكند، و او بدانچه در سينهها نهانست، داناست..
5- آخرین وصایای انبیاء و ائمه علیهم السّلام
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: عَلَيْكَ بِالصَّلَاةِ، فَإِنَ آخِرَ مَا أَوْصَی بِهِ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه) وَ حَثَّ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ إِيَّاكُمْ أَنْ يَسْتَخِفَّ أَحَدُكُمْ بِصَلَاتِه. (بحار الأنوار ج 81 ص 236)
بر تو باد به نماز! زيرا آخرين چيزی كه رسول خدا (صلی الله عليه و آله) به آن سفارش کرده و بر آن تأكيد داشت، نماز بود. بر حذر باشید از سبک شمردن نماز!
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أَحَبُ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ الصَّلَاةُ وَ هِيَ آخِرُ وَصَايَا الْأَنْبِيَاءِ. (كافی ج 3ص 264)
محبوبترین اعمال در پیشگاه خدای عزیز و بلند مرتبه نماز است؛ و آن آخرین سفارشهای پیامبران (علیهمالسّلام) است.
اَلسجّادُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: كَانَ آخِرَ مَا أَوْصَی بِهِ الْخَضِرُ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): …وَ مَا رَفَقَ أَحَدٌ بِأَحَدٍ فِي الدُّنْيَا، إِلَّا رَفَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ . (بحار الأنوار ج 13ص 294)
آخرين سفارشی كه خضر به موسی بن عمران (عليه السلام) كرد اين بود: … هيچ كس در دنيا با كسی ملايمت و مدارا نكند، مگر آن كه خداوند عزیز و بلند مرتبه در روز قيامت با او ملايمت و مدارا كند.
أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَمَّا احْتُضِرَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه) إِلَی أَنْ قَالَ: فَكَانَ آخِرُ شَيْءٍ سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه)، يَقُولُ: إِلَيْكَ إِلَيْكَ ذِي الْعَرْشِ لَا إِلَی الدُّنْيَا. أُوصِيكُمْ بِالضَّعِيفَيْنِ خَيْراً الْيَتِيمِ وَ الْمَمْلُوكِ. (مستدرك الوسائل ج 2 ص 473)
هنگامی که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در حال احتضار بود، آخرین چیزی که از ایشان شنیدم این بود که میفرمود: به سوی خدا و آخرت حرکت کنید، نه به سوی دنیا! شما را وصیّت میکنم به دو ضعیف: یتیم و مملوک (برده و کنیز زیردست انسان) نیکی کنید.
6- بعضی از وصیّتهای معصومین علیهم السّلام
أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي وصيّتهِ لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ علیهم السّلام: أُوصِيكُمَا بِتَقْوَی اللَّهِ إِلَی أَنْ قَالَ: وَ اللَّهَ! اللَّهَ! فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ؛ لَا تُخْلُوهُ مَا بَقِيتُمْ ،فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا. (وسائل الشيعه ج 11 ص 23)
امیر مومنان (علیه السلام) در وصیتشان به حضرت حسن و حضرت حسین فرمود: شما را به تقوای الهی سفارش میکنم. تا اینکه فرمود: خدا را! خدا را! (بترسید از خدا) دربارهی خانه پروردگارتان! مبادا که تا باقی باشید، آن خانه از شما خالی گردد؛ زیرا اگر آن بیت مقدّس متروک شود، شما پس از آن مهلتی نخواهید داشت و منقرض خواهید شد.
اَلهادی عَلَيْهِ السَّلَامُ: أُوصِيكُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ وَ الْوَرَعِ فِي دِينِكُمْ، وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَی مَنِ ائْتَمَنَكُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ، وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ، فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه). ..أَكْثِرُوا ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ ،وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ وَ الصَّلَاةَ عَلَی النَّبِيِّ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه) فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه) عَشْرُ حَسَنَاتٍ، احْفَظُوا مَا وصيّتكُمْ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُكُمُ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَيْكُمُ السَّلَامَ. (تحف العقول ص487)
شما را به تقوی از خدا و پارسایی در دین خود سفارش میكنم، و به كوشش در راه خدا و راستگویی و امانتپردازی به هر كه به شما چيزی سپرده، خوب باشد يا بد، و به طولانی بودن سجدهها و خوش همسايگی، كه محمّد (صلی الله علیه و آله) بدين روش آمده است،… بسيار ياد خدا و ياد مرگ باشيد، و قرآن بخوانيد و صلوات بر پيغمبر (صلی الله علیه و آله) فرستيد؛ زيرا صلوات بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ده پاداش دارد. آنچه را به شما سفارش كردم، حفظ كنيد و شما را به خدا میسپارم و درود بر شما.
اَلباقرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَمَّا حَضَرَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) الْوَفَاةُ، ضَمَّنِي إِلَی صَدْرِهِ، ثُمَّ قَالَ: يَا بُنَيَّ! أُوصِيكَ بِمَا أَوْصَانِي بِهِ أَبِي (عَلَيْهِ السَّلَامُ) حِينَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ وَ بِمَا ذَكَرَ أَنَّ أَبَاهُ أَوْصَاهُ بِهِ، قَالَ: يَا بُنَيَّ! إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ. (كافی ج 2 ص331)
چون وفات (پدرم) امام زين العابدين عليه السلام فرارسيد، مرا به سينه اش چسبانْد و فرمود: پسر عزيزم! تو را وصيّت میكنم به همان چيزی كه پدرم به هنگام وفاتش به من وصيّت كرد. سپس فرمود: پسر عزيزم! مبادا بر كسی كه هيچ ياوری جز خداوند ندارد، ستم كنی.
اَلرضّا عَلَيْهِ السَّلَامُ: جَاءَ خَالِدُ بْنُ زَيْدٍ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ )صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه( فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! أَوْصِنِي وَ أَقْلِلْ لَعَلِّي أَنْ أَحْفَظَ، قَالَ: أُوصِيكَ بِخَمْسٍ: بِالْيَأْسِ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ، فَإِنَّهُ الْغِنَی. وَ إِيَّاكَ وَ الطَّمَعَ، فَإِنَّهُ الْفَقْرُ الْحَاضِرُ. وَ صَلِّ صَلَاةَ مُوَدِّعٍ، وَ إِيَّاكَ وَ مَا تَعْتَذِرُ مِنْهُ، وَ أَحِبَّ لِأَخِيكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ. (بحار الأنوار ج 81 ص 237)
خالد بن زيد به نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض كرد: ای رسول خدا! مرا سفارشی كن و اندك بفرما تا حفظ كنم. حضرت فرمود: تو را به پنج چيز سفارش میكنم: نااميدی از آنچه در دست مردم است كه همان توانگری است. از آزمندی پروا كن كه فقری آماده است. چونان كسی نماز بخوان كه آخرين نماز را میخواند. از آنچه تو را به عذرخواهی وادارد بپرهيز، و برای برادرت چيزی را دوست بدار كه برای خودت دوست میداری.
7- وصیّت ثُلث مال
اَلباقرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی يَقُولُ: ابْنَ آدَمَ !تَطَوَّلْتُ عَلَيْكَ بِثَلَاثٍ:. .. وَ جَعَلْتُ لَكَ نَظِرَةً عِنْدَ مَوْتِكَ فِي ثُلُثِكَ، فَلَمْ تُقَدِّمْ خَيْرا. (بحار الأنوار ج 100 ص 198)
خدایی که بزرگ و برتر است، میفرماید: ای پسر آدم! به وسيله سه چيز بر تو منت نهادم:. ..تو را به هنگام مرگ مهلتی دادم، تا مگر در ثلث (یکسوم) مال خود وصيّتی كنی، ولی تو در اين باره قدم خيری برنداشتی.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنَ اللَّهَ تَعَالَی تَصَدَّقَ عَلَيْكُمْ عِنْدَ وَفَاتِكُمْ بِثُلُثِ أَمْوَالِكُمْ، زِيَادَةً فِي حَسَنَاتِكُمْ. (مستدرك الوسائل ج 14ص 96)
خداوند متعال يكسوم اموال شما را هنگام وفاتتان به شما تفضّل كرده است، تا بدين وسيله بر حسنات شما بيافزايد.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: كَانَ الْبَرَاءُ بْنُ مَعْرُورٍ الْأَنْصَارِيُّ بِالْمَدِينَةِ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه) بِمَكَّةَ وَ أَنَّهُ حَضَرَهُ الْمَوْتُ، فَأَوْصَی بِثُلُثِ مَالِهِ، فَجَرَتْ بِهِ السُّنَّة. (بحار الأنوار ج 100ص 198)
براء بن مغرور انصاری در مدينه بود و رسول خدا (صلّی الله عليه و آله) در مكّه. زمان مرگ براء فرا رسيد. وی وصيّت کرد كه يكسوم مالش را برايش به مصرف برسانند. از آن تاريخ سنّت بر اين جاری شد كه وصيّت را به ثلث تعلّق دادند.
اَلباقرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: وَ قَضَی أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَام) فِي رَجُلٍ تُوُفِّيَ وَ أَوْصَی بِمَالِهِ كُلِّهِ، أَوْ أَكْثَرِهِ، فَقَالَ: إِنَّ الْوَصِيَّةَ تُرَدُّ إِلَی الْمَعْرُوفِ غَيْرِ الْمُنْكَرِ. فَمَنْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ أَتَی فِي وصيّتهِ الْمُنْكَرَ وَ الْحَيْفَ، فَإِنَّهَا تُرَدُّ إِلَی الْمَعْرُوفِ وَ يُتْرَكُ لِأَهْلِ الْمِيرَاثِ مِيرَاثُهُمْ. (كافی ج 7ص 11)
اَمير المؤمنين (عليه السلام) درباره مردی كه مُرده و نسبت به همهی مال خود يا بيشتر آن وصيّت كرده بود، اين گونه قضاوت فرمود: وصيّت به مقدار معروف (يكسوم كه در شرع آمده است) برگردانده شود. پس هر كه به خود ستم كند و در وصيّتش مرتكب خلاف و ظلم گردد، آن وصيّت به معروف برگردانده میشود و ميراث وارثان به آنان واگذار میگردد.
8- تجديد نظر در وصيّت
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لِلْمُوصِي أَنْ يَرْجِعَ فِي وصيّتهِ، إِنْ كَانَ فِي صِحَّةٍ أَوْ مَرَضٍ. (کافی ج 7 ص 12)
شخص وصيّتكننده حقّ دارد كه در وصيّت خود رجوع كند؛ چه در حال تندرستی باشد، و چه در حال بيماری.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لِصَاحِبِ الْوَصِيَّةِ أَنْ يَرْجِعَ فِيهَا، وَ يُحْدِثَ فِي وصيّتهِ مَا دَامَ حَيّاً. (کافی ج 7 ص 12)
صاحب وصيّت حقّ دارد كه در مطالب آن رجوع كند، و تا هر زمان كه زنده باشد در وصيّت خود تجديد نظر کند.
9- وظایف وصیّت کننده
أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: يَا ابْنَ آدَمَ! كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ وَ اعْمَلْ فِي مَالِكَ مَا تُؤْثِرُ أَنْ يُعْمَلَ فِيهِ مِنْ بَعْدِك. (بحار الأنوار ج 100ص 196)
ای فرزند آدم! خودت وصیّ مال خويش باش، امروز به گونهای عمل كن كه دوست داری پس از مرگت عمل كنند.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أَعِدَّ جَهَازَكَ وَ قَدِّمْ زَادَكَ وَ كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ، وَ لَا تَقُلْ لِغَيْرِكَ يَبْعَثُ إِلَيْكَ بِمَا يُصْلِحُكَ. (كافی ج 7ص 65)
بار و بُنه ات را آماده ساز و توشهات را پيشاپيش بفرست و خود وصیّ خودت باش، به ديگری نگو كه آنچه را به كارِ تو میآيد (بعدها) برايت بفرستد.
9-1- تعیین وصّی
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنَ أَوَّلَ وَصِيٍ كَانَ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ هِبَةُ اللَّهِ بْنُ آدَمَ وَ مَا مِنْ نَبِيٍّ مَضَی إِلَّا وَ لَهُ وَصِيٌّ. (بحار الأنوار ج 11ص 41)
به راستی نخستين وصی كه در روی زمين بوده است، هبة اللّه پسر آدم (عليه السّلام) بود و پيامبری درنگذشت، جز اينكه وصی داشت.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: يَا عَلِيُّ! أَنْتَ وَصِيِّي، أَوصيّت إِلَيْكَ بِأَمْرِ رَبِّي وَ أَنْتَ خَلِيفَتِي، اسْتَخْلَفْتُكَ بِأَمْرِ رَبِّي… (من لا يحضره الفقيه ج 4 ص 179)
يا علیّ! تو وصیّ من هستی، من تو را به فرمان پروردگارم به وصايت خود برگزيدم، و تو جانشین من هستی، كه تو را به فرمان خدا جانشین ساختم.
9-2- گواه گرفتن برای وصیّت
اَلله تَعالی : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلَاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَی وَلَا نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِينَ.(مائده/106)
ای كسانی كه ايمان آوردهايد، هنگامی كه يكی از شما را [نشانههای] مرگ فرا رسيد، بايد از ميان خود دو عادل را در موقع وصيّت، به شهادت ميان خود فرا خوانيد؛ يا اگر در سفر بوديد و مصيبت مرگ، شما را فرا رسيد [و شاهد مسلمان نبود] دو تن از غير [همكيشان] خود را [به شهادت بطلبيد]. و اگر [در صداقت آنان] شك كرديد، پس از نماز، آن دو را نگاه میداريد؛ پس به خدا سوگند ياد میكنند كه ما اين [حق] را به هيچ قيمتی نمیفروشيم، هر چند [پای] خويشاوند [در كار] باشد، و شهادت الهی را كتمان نمیكنيم، كه [اگر كتمان حق كنيم] در اين صورت از گناهكاران خواهيم بود.
9-3- توجّه به والدین
اَلله تَعالی : كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقينَ (بقره/180)
بر شما مقرر شده است: هنگامی كه مرگ يكی از شما فرارسد، اگر چيز ارزشمندی (مالی) از خود به جای گذارده، برای پدر و مادر و خويشاوندان، بهطور شايسته وصيّت كند. اين وظيفه ای است بر پرهيزگاران.
9-4- توجّه به خویشاوندان و مستمندان و یتیمان
اَلله تَعالی : وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَی وَالْيَتَامَی وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا. (نسا/8)
و اگر به هنگام تقسيم (ارث) خويشاوندان (و طبقهای كه ارث نمیبرند) و يتيمان و مستمندان حضور داشته باشند، چيزی از آن اموال را به آنها بدهيد و با آنها به طرز شايسته سخن بگوييد!
أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ لَمْ يُوصِ عِنْدَ مَوْتِهِ لِذِي قَرَابَتِهِ مِمَّنْ لَا يَرِثُ؛ فَقَدْ خَتَمَ عَمَلَهُ بِمَعْصِيَةٍ.
هر كس هنگام مرگ خود، برای خويشاوندانش كه از او ارث نمیبرند وصيّت نكند؛ عمل خود را به معصيتی ختم كرده است.
9-5- رعایت عدالت
أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَا أُبَالِي أَضْرَرْتُ بِوَرَثَتِي، أَوْ سَرَقْتُهُمْ ذَلِكَ الْمَالَ. (بحار الأنوار ج 100ص 195)
از نظر من تفاوتی ندارد كه (در وصيّت)، فرزندانم را متضرّر كنم، يا آن مال را از آنان بدزدم.
اَلباقرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ عَدَلَ فِي وصيّتهِ كَانَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ تَصَدَّقَ بِهَا فِي حَيَاتِهِ. (بحار الأنوار ج 100ص 197)
كسی كه در وصيّت خود عدل را بكار بندد، همچون كسی است كه در زمان حيات خود، مورد وصيّت را صدقه داده باشد.
أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ: فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ (بقره/182). قَالَ: يَعْنِي إِذَا اعْتَدَی فِي الْوَصِيَّةِ إِذَا زَادَ عَلَی الثُّلُث. (بحار الأنوار ج 100 ص 198)
امام صادق علیه السّلام در خصوص سخن پروردگار عزیز و بلندمرتبه:{ پس کسی که از انحراف وصیّت کننده [در مورد حقوق ورثه] یا از گناه او [که به کار نامشروع و ناحقّی وصیت کند] بترسد، و میان ورثه [با تغییر دادن وصیت بر اساس احکام دین] اصلاح دهد، گناهی بر او نیست؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. } فرمود: یعنی اگر در وصیتنامه از راه راست منحرف شود و اگر در بیشتر از یکسوم مالش وصیت کند.
10- انتخاب محل دفن دروصیّت
اَلباقرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: كَانَ فِي وَصِيَّةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) أَنْ أَخْرِجُونِي إِلَی الظَّهْرِ، فَإِذَا تَصَوَّبَتْ أَقْدَامُكُمْ وَ اسْتَقْبَلَتْكُمْ رِيحٌ، فَادْفِنُونِي وَ هُوَ أَوَّلُ طُورِ سَيْنَاء. (بحارالأنوار ج 13ص 219)
در وصيّت امير مؤمنان (علیه السلام) بود كه مرا به پشتِ كوفه بيرون ببريد، هر جا كه گام هايتان پايين آمد و بادی به سوی شما وزيد، آنجا مرا دفن كنيد. آنجا آغاز طور سيناست.
11- وظایف وصی
11-1- اصلاح وصیّت
اَلله تَعالی : فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ أللهَ غَفُورٌ رَحيمٌ. (بقره/182)
و كسی كه از انحراف وصيّتكننده [و تمايل يك جانبهي او به بعضی ورثه]، يا از گناه او بترسد و ميان آنها را اصلاح دهد، [مشمول حكم تبديل وصيّت نمیباشد و] گناهی بر او نيست؛ زيرا خداوند، آمرزنده و مهربان است.
اَلباقرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: الْمُوصَی إِلَيْهِ إِنْ خَافَ جَنَفاً مِنَ الْمُوصِي فِيمَا أَوْصَی بِهِ إِلَيْهِ مِمَّا لَا يَرْضَی اللَّهُ بِهِ مِنْ خِلَافِ الْحَقِّ، فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ أَيْ عَلَی الْمُوصَی إِلَيْهِ أَنْ يُبَدِّلَهُ إِلَی الْحَقِّ وَ إِلَی مَا يَرْضَی اللَّهُ بِهِ مِنْ سَبِيلِ الْخَيْرِ. (كافی ج 7 ص 21)
اگر وصیّ، بیم آن را داشته باشد که وصیّتکننده در وصیّت خود، از حق منحرف شده و آنچه که به او وصیّت کرده، برخلاف حق بوده و مورد رضای الهی نباشد، پس گناهی بر او نیست که آن را به حق و آنچه که مورد رضایت الهی و در راه خیر است، تغییر دهد.
11-2- تأکید بر اجرای وصیّت
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِذَا أَوْصَی الرَّجُلُ إِلَی أَخِيهِ وَ هُوَ غَائِبٌ، فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يَرُدَّ عَلَيْهِ وصيّتهُ، لِأَنَّهُ لَوْ كَانَ شَاهِداً فَأَبَی، أَنْ يَقْبَلَهَا طَلَبَ غَيْرَهُ. (كافی ج 7 ص 6)
هر گاه مردی به برادر خود، درحال غيبتش وصيّت كند، وصی، حقّ ندارد وصيّت او را ردّ كند و نپذيرد، زيرا اگر او حاضر بود و از قبول آن اجتناب میكرد، شخصِ موصیِ ديگری را برای وصايت خود میطلبيد.
11-3- نکوهش ازتبدیل وصیّت
اَلباقرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ أَوْصَی بِمَالِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، قَالَ: أَعْطِهِ لِمَنْ أَوْصَی لَهُ بِهِ وَ إِنْ كَانَ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً، إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ : { فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَی الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ.} (بقره/181). (وسائل الشيعه ج 19 ص 337)
از امام باقر (عليه السّلام) در باره مردی سؤال كردندكه وصيّت كند كه مالش را در راه خدا صرف كنند. امام (عليه السّلام) فرمود: آن مال را به هر كس كه آن را به نفع او وصيّت كرده است عطا كن، و اگر چه آن شخص يهودی يا نصرانی باشد؛ زيرا خدای عزیز و بلند مرتبه میفرمايد: {پس هركس كه آن (وصيّت را) بعد از شنيدن، تغيير دهد،گناهش تنها بر كسانی است كه آن را تغيير میدهند.}
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ أَوْصَی بِحَجَّةٍ فَجَعَلَهَا وَصِيُّهُ فِي نَسَمَةٍ فَقَالَ يَغْرَمُهَا وَصِيُّهُ وَ يَجْعَلُهَا فِي حَجَّةٍ كَمَا أَوْصَی بِه.(كافی ج 7 ص 22)
از امام صادق (عليه السّلام) در باره مردی سؤال كردند كه به انجام حجّی وصيّت كند، پس وصیّ او آن را به آزاد كردن بردهای مبدّل سازد. امام فرمود: وصیّ او غرامت را میپردازد، و وصيّت را به همان صورت كه به او توصيه شده به صورت حجّ اجرا میكند.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِذَا أَوْصَی الرَّجُلُ بِوَصِيَّةٍ، فَلَا يَحِلُّ لِلْوَصِيِّ أَنْ يُغَيِّرَ وصيّتهُ يُمْضِيهَا عَلَی مَا أَوْصَی، إِلَّا أَنْ يُوصِيَ بِغَيْرِ مَا أَمَرَ اللَّهُ، فَيَعْصِيَ فِي الْوَصِيَّةِ وَ يَظْلِمَ فَالْمُوصَی إِلَيْهِ جَائِزٌ لَهُ أَنْ يَرُدَّهُ إِلَی الْحَقِّ (بحار الأنوار ج 100ص201)
وقتی فردی وصیّت کرده است، وصیِّ او جایز نیست که وصیّت او را تغییر دهد، بلکه باید همانطور که وصیّت کرده است عمل کند؛ مگر آنکه طبق امر خداوند وصیّت نکرده باشد و [یا در صورتی که] در اجرای وصیّت او معصیت خداوند رخ داده و ظلمی واقع شود؛ که در این حالت، وصیّ او جایز است که وصیّت را (تغییر داده و) به حق بازگرداند.
12- آثار وصیّت کردن
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه: الْوَصِيَّةُ تَمَامُ مَا نَقَصَ مِنَ الزَّكَاةِ. (بحار الأنوار ج 100 ص 194)
وصيّت، كاملكننده نارساییهای زكات است.
13- آثار وصیّت بد
13-1- رویگردانی خدا
اَلباقرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: وَ مَنْ جَارَ فِي وصيّتهِ لَقِيَ اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ عَنْهُ مُعْرِض. (بحار الأنوار ج 100 ص 197)
و كسی كه در وصيّتش ستم كند، خداوند را به روز قيامت در حالی ديدار خواهد كرد كه از او روگردان باشد.
13-2- گناه کبیره
اَلباقرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: الْحَيْفُ فِي الْوَصِيَّةِ مِنَ الْكَبَائِرِ، يَعْنِي الظُّلْمَ فِيهَا. (بحار الأنوار ج 100ص 196)
حیف و میل در وصیّت، از گناهان کبیره است، یعنی ظلم کردن در وصیّت.
14- انواع وصیّت مالی
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أَوَّلُ شَيْءٍ يُبْدَأُ بِهِ مِنَ الْمَالِ: الْكَفَنُ ثُمَّ الدَّيْنُ ثُمَّ الْوَصِيَّةُ ثُمَّ الْمِيرَاثُ.(كافی ج 7 ص 23)
نخستين مصرف از مال ميّت :كفن، و پس از آن بدهی، و سپس وصيّت، و آنگاه ميراث است.
15- کیفر عدم اجرای وصیّت
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه: مَنْ ضَمِنَ وَصِيَّةَ الْمَيِّتِ فِي أَمْرِ الْحَجِ، ثُمَ فَرَّطَ فِي ذَلِكَ مِنْ غَيْرِ عُذْرٍ، لَا يَقْبَلُ اللَّهُ صَلَاتَهُ. (بحار الأنوار ج 100 ص 195)
هر كس وصيّت كسی را درباره حج به عهده بگيرد و سپس در آن بدون عذری، كوتاهی كند، خداوند، نمازش را نمیپذيرد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه: مَنْ ضَمِنَ وَصِيَّةَ الْمَيِّتِ، ثُمَّ عَجَزَ عَنْهَا مِنْ غَيْرِ عُذْرٍ، لَا يُقْبَلُ مِنْهُ صَرْفٌ وَ لَا عَدْلٌ وَ لَعَنَهُ كُلُّ مَلَكٍ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ يُصْبِحُ وَ يُمْسِي فِي سَخَطِ اللَّهِ وَ كُلَّمَا قَالَ يَا رَبِّ، نَزَلَتْ عَلَيْهِ اللَّعْنَةُ وَ كَتَبَ اللَّهُ ثَوَابَ حَسَنَاتِهِ كُلِّهِ لِذَلِكَ الْمَيِّتِ فَإِنْ مَاتَ عَلَی حَالِهِ دَخَلَ النَّارَ. (بحار الأنوار ج 100ص 196)
هر کس وصیّت فوت شدهای را به عهده بگیرد و بدون هیچ عذری از انجام وصیت عاجز بماند، هیچ کار نیکو و حسنهای از او قبول نمیشود و تمامی فرشتگان در آسمان و زمین او را لعنت میکنند و روز و شب در خشم خداوند است. و هر وقت بگوید: ای خدا! ، لعنت بر او نازل شود و خداوند ثواب اعمال نیکویش را برای شخصِ فوت شده مینویسد. و اگر در همین حالت بمیرد، وارد جهنم میشود.















ثبت دیدگاه