فهرست مطالب
- آداب سخاوتمندی
- چکیده
- واژه های مرتبط
- ۱- معنی و مفهوم سخاوت
- ۲- تعریف سخاوت در روایات
- ۳- اهلبیت علیهم السلام نمونه سخاوتمندی
- ۴- اهمیت سخاوتمندی
- ۵- جایگاه و پاداش سخاوتمند
- ۶- ویژگیهای سخاوت و سخاوتمند
- ۷- بخشش قبل از درخواست
- ۸- سخاوتمندی در حال سختی
- ۹- سخاوت، هدیه الهی
- ۱۰- آثار سخاوتمندی
- ۱۱- شرایط سخاوت
- ۱۲- حدود سخاوتمندی
- ۱۳- سخاوتمندی برای دشمن
- ۱۴- دوری از بُخل
- ۱۵- ویژگیهای بخیل
- ۱۶- شدیدتر از بخل
- ۱۷- آثار بخل
آداب سخاوتمندی
چکیده
سخاوت از صفات پسندیده الهی است و مجموعه دستورات اسلام با عنوان آداب سخاوتمندی به دست ما رسیده است. سخاوتمندی دارای آثار متعددی از جمله محبوبیت نزد خداوند و برکت در مال و … است. در قرآن مجید واژه سخاوت نیامده است، اما تعبیر ترکِ بُخل و تشویق و امر به انفاق در آن آمده است.
همچنین سخاوت موجب رفاه عمومی در جامعه نیز می گردد، به گونهای که مسلمانان در پرتو آن همزیستی مسالمت آمیز خواهند داشت.
واژه های مرتبط
جود، انفاق، سماحت، تصدق، عطا، کرم، بذل
۱- معنی و مفهوم سخاوت
خلیل فراهیدی، لغت شناس، سخاوت را در لغت به معنای بخشندگی و جود معنا میکند و مینویسد: هنگامی که گفته میشود: «….سخیت نَفسی وَ بِنَفسی عَنِ الشّیء» که آن شیء را ترک کنی و نسبت به آن، کشش نداشته باشی. ابن فارس نیز ریشه «س خ ی» را به معنای اتّساع (گشادهدستی) در چیز، و انفراج (گشایش خاطر) معنا کرده است. طُرِیحی، بخششِ پیش از درخواست را سخاوت میداند.
۲- تعریف سخاوت در روایات
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) لِلْحَسَنِ یَا بُنَیَّ مَا السَّمَاحَهُ قَالَ الْبَذْلُ فِی الْعُسْرِ وَ الْیُسْرِ.(بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۳)
امیر المؤمنین (علیه السلام) به حسن (علیه السلام) فرمود: فرزندم! سماحت (بزرگواری و بخشش) چیست؟ عرض کرد: اینکه شخص چه در حال رفاه و چه در حال سختی، بخشنده باشد.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّخِیُّ الْکَرِیمُ الَّذِی یُنْفِقُ مَالَهُ فِی حَقٍ.(بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۳)
سخاوتمندِ بزرگوار، کسی است که مالش را در مورد حق صرف کند.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّخَاءُ أَنْ تَسْخُوَ نَفْسُ الْعَبْدِ عَنِ الْحَرَامِ أَنْ تَطْلُبَهُ فَإِذَا ظَفِرَ بِالْحَلَالِ طَابَتْ نَفْسُهُ أَنْ یُنْفِقَهُ فِی طَاعَهِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ.(بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۳)
سخاوت آن است که بنده، سخاوتمندانه از تحصیل مال حرام چشم بپوشد و هنگامی که از راه حلال مالی را به دست آورد، با رضایت خاطر آن را در راه خدا انفاق کند.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَنْ أَدَّی مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ فَهُوَ أَسْخَی النَّاسِ. (بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۷)
هر کس آنچه را که خداوند بر او واجب کرده است، ادا کند، همانا او بخشنده ترین مردم است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَیْسَ السَّخِیُّ الْمُبَذِّرَ الَّذِی یُنْفِقُ مَالَهُ فِی غَیْرِ حَقِّهِ وَ لَکِنَّهُ الَّذِی یُؤَدِّی إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا فَرَضَ عَلَیْهِ فِی مَالِهِ مِنَ الزَّکَاهِ وَ غَیْرِهَا وَ الْبَخِیلُ الَّذِی لَا یُؤَدِّی حَقَّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی مَالِهِ.(بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۲)
سخاوتمند آن نیست که مال خود را با اسراف و تبذیر در غیر حق و بیجا صرف کند، بلکه سخاوتمند کسی است که آنچه خداوند عزیز و بلندمرتبه در مال او، از زکات و غیر زکات واجب کرده ادا کند، و بخیل کسی است که حقّ الهی را که در مالش هست نپردازد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّخَاءُ حُبُّ السَّائِلِ وَ بَذْلُ النَّائِلِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۵)
سخاوت، دوست داشتن سائل است و بذل عطا.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّخَاءُ أَنْ تَکُونَ بِمَالِکَ مُتَبَرِّعاً وَ عَنْ مَالِ غَیْرِکَ مُتَوَرِّعاً. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۵)
بخشندگی آن است که از مال خود ببخششی و از ثروت دیگران بپرهیزی.
۳- اهلبیت علیهم السلام نمونه سخاوتمندی
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) أَجْوَدَ النَّاسِ کَفّاً وَ أَکْرَمَهُمْ عِشْرَهً مَنْ خَالَطَهُ فَعَرَفَهُ أَحَبَّهُ. (بحار الأنوار ج ۱۶ ص ۲۳۱)
پیغمبر (صلی الله علیه و آله)، بخشندهترینِ مردم و خوشمجلسترینِ مردم و خوشمصاحبتترینِ مردم بود و اگر کسی ایشان را میشناخت به ایشان محبت میورزید.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: {وَ مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ.} ( بقره/۲۶۵) قَالَ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ أَفْضَلُهُمْ وَ هُوَ مِمَّنْ یُنْفِقُ مَالَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاهِ اللَّهِ. (بحار الأنوار ج ۴۱ ص ۳۵)
[در آیه] {و مَثَل کسانی که اموال خویش را برای طلب خشنودی خدا انفاق میکنند}، علی امیرالمؤمنین (علیه السلام)، برترین آنهاست، و او از کسانی است که مالش را برای خشنودی خدا انفاق میکرد.
أَبِی إِسْحَاقَ: کَانَ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ أَرْبَعَهُ دَرَاهِمَ لَمْ یَمْلِکْ غَیْرَهَا فَتَصَدَّقَ بِدِرْهَمٍ لَیْلًا وَ بِدِرْهَمٍ نَهَاراً وَ بِدِرْهَمٍ سِرّاً وَ بِدِرْهَمٍ عَلَانِیَهً فَبَلَغَ ذَلِکَ النَّبِیَّ ص فَقَالَ یَا عَلِیُّ مَا حَمَلَکَ عَلَی مَا صَنَعْتَ قَالَ إِنْجَازُ مَوْعُودِ اللَّهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ {الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَهً } -إِلَی الْآیَاتِ- (بقره/۲۷۴). (بحار الأنوار ج ۴۱ ص ۳۵)
ابو اسحاق: علی (علیه السلام) چهار درهم داشت و غیر از آن نداشت؛ درهمی را شبانه و درهمی در روز، درهمی پنهانی و درهمی آشکارا صدقه داد. این خبر به پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسید. فرمود: ای علی! چه چیز باعث شد چنین کنی؟ عرض کرد: محقق کردن وعدهی خداوند. پس خدا نازل کرد: {کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکار انفاق میکنند.} – تا آخر آیات – .
الْحَارِثِ الْهَمْدَانِیِّ : سَامَرْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَقُلْتُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَرَضَتْ لِی حَاجَهٌ قَالَ فَرَأَیْتَنِی لَهَا أَهْلًا قُلْتُ نَعَمْ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ جَزَاکَ اللَّهُ عَنِّی خَیْراً ثُمَّ قَامَ إِلَی السِّرَاجِ فَأَغْشَاهَا وَ جَلَسَ ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا أَغْشَیْتُ السِّرَاجَ لِئَلَّا أَرَی ذُلَّ حَاجَتِکَ فِی وَجْهِکَ فَتَکَلَّمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَقُولُ الْحَوَائِجُ أَمَانَهٌ مِنَ اللَّهِ فِی صُدُورِ الْعِبَادِ فَمَنْ کَتَمَهَا کُتِبَ لَهُ عِبَادَهٌ وَ مَنْ أَفْشَاهَا کَانَ حَقّاً عَلَی مَنْ سَمِعَهَا أَنْ یُعِینَهُ.(بحار الأنوار ج۴۱ ص ۳۶)
حارث همدانی: شبانه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) گفتگو کردم و گفتم: ای امیرالمؤمنین! مرا نیازی پیش آمده است. فرمود: اکنون مرا بر آن سزاوار دیدی؟ گفتم: بله ای امیر المؤمنین! فرمود: خداوند به وسیلهی من به تو جزای خیر دهد. سپس به سوی چراغ برخاست و آن را پوشاند و نشست. سپس گفت: چراغ را برای این پوشاندم تا خواری نیازت را در چهرهات نبینم. سخن بگو؛ همانا که من از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که میفرمود: نیازها امانتی از طرف خدا در دلهای بندگان است؛ هر کس پنهانش کند، برای او عبادت نوشته شود و هر کس فاش کند، بر هر که میشنود واجب است که کمکش کند.
وَ مِنْ سَخَائِهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) مَا رُوِیَ أَنَّهُ سَأَلَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍ(عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) رَجُلٌ فَأَعْطَاهُ خَمْسِینَ أَلْفَ دِرْهَمٍ وَ خَمْسَمِائَهِ دِینَارٍ وَ قَالَ ائْتِ بِحَمَّالٍ یَحْمِلُ لَکَ فَأَتَی بِحَمَّالٍ فَأَعْطَی طَیْلَسَانَهُ فَقَالَ هَذَا کِرَی الْحَمَّالِ. (بحار الأنوار ج ۴۳ ص ۳۴۱)
از جمله بخششهای حضرت امام حسن (علیه السّلام) این است که روایت شده شخصی از ایشان چیزی خواست و آن حضرت مبلغ پنجاه هزار درهم و پانصد اشرفی به وی عطا کرد. آنگاه به او فرمود: یک باربر بیاور تا این پولها را برای تو ببرد. وقتی آن شخص باربر را آورد، امام حسن پوستین خود را به وی داد و فرمود: این هم برای کرایه باربریِ تو!
مَسْعَدَهَ: مَرَّ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) بِمَسَاکِینَ قَدْ بَسَطُوا کِسَاءً لَهُمْ وَ أَلْقَوْا عَلَیْهِ کِسَراً فَقَالُوا هَلُمَّ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَثَنَی وَرِکَهُ فَأَکَلَ مَعَهُمْ ثُمَّ تَلَا {إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ.} (نحل/ ۲۲ ) ثُمَّ قَالَ قَدْ أَجَبْتُکُمْ فَأَجِیبُونِی قَالُوا نَعَمْ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَقَامُوا مَعَهُ حَتَّی أَتَوْا مَنْزِلَهُ…(بحار الأنوار ج ۴۴ ص ۱۸۹)
مسعده: امام حسین (علیه السّلام) از کنار گروهی از فقرا عبور کرد که عبای خود را گسترده بودند و چند تکه نان روی آن ریخته و مشغول خوردن بودند. آنان به امام حسین عرض کردند: ای پسر رسول خدا! بیا (با ما غذا بخور). امام علیه السّلام نشست و با ایشان مشغول غذا خوردن شد و این آیه را تلاوت کرد: {خدا افراد متکبّر را دوست ندارد.} سپس به فقرا فرمود: من دعوت شما را پذیرفتم؛ شما هم دعوت مرا اجابت کنید. گفتند: ای فرزند رسول خدا! اطاعت میکنیم. آنگاه برخاستند و با آن حضرت تا وارد منزل امام حسین شدند…
عَمْرُو بْنُ دِینَارٍ: دَخَلَ الْحُسَیْنُ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) عَلَی أُسَامَهَ بْنِ زَیْدٍ وَ هُوَ مَرِیضٌ وَ هُوَ یَقُولُ وَا غَمَّاهْ فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) وَ مَا غَمُّکَ یَا أَخِی قَالَ دَیْنِی وَ هُوَ سِتُّونَ أَلْفَ دِرْهَمٍ فَقَالَ الْحُسَیْنُ هُوَ عَلَیَّ قَالَ إِنِّی أَخْشَی أَنْ أَمُوتَ فَقَالَ الْحُسَیْنُ لَنْ تَمُوتَ حَتَّی أَقْضِیَهَا عَنْکَ قَالَ فَقَضَاهَا قَبْلَ مَوْتِهِ. (بحار الأنوار ج ۴۴ ص ۱۸۹)
عمرو بن دینار: امام حسین (علیه السّلام) نزد اسامه پسر زید که مریض بود، رفت. شنید که اسامه میگفت:ای وای از غم! امام حسین فرمود: ای پسرِ برادرم! غم و اندوه تو چیست؟ گفت: قرض من، که به شصت هزار درهم رسیده است. امام حسین علیه السّلام فرمود: قرض تو را من ادا میکنم! اسامه گفت: میترسم بمیرم! فرمود: تو نخواهی مُرد تا من قرض تو را پرداخت کنم. راوی میگوید: امام حسین قبل از فوت اسامه قرض وی را پرداخت کرد.
أَبُو جَعْفَرٍ الْخَثْعَمِیُّ: أَعْطَانِی الصَّادِقُ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) صُرَّهً فَقَالَ لِی ادْفَعْهَا إِلَی رَجُلٍ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ وَ لَا تُعْلِمْهُ أَنِّی أَعْطَیْتُکَ شَیْئاً قَالَ فَأَتَیْتُهُ قَالَ جَزَاهُ اللَّهُ خَیْراً مَا یَزَالُ کُلَّ حِینٍ یَبْعَثُ بِهَا فَنَعِیشُ بِهِ إِلَی قَابِلٍ وَ لَکِنِّی لَا یَصِلُنِی جَعْفَرٌ بِدِرْهَمٍ فِی کَثْرَهِ مَالِهِ. (بحار الأنوار ج ۴۷ ص ۲۳)
ابو جعفر خثعمی: حضرت صادق (علیه السّلام) یک کیسه زر به من داد و فرمود: این کیسه را به فلانی از بنی هاشم بده و به او نگو من به او دادهام. من بردم و به او دادم. او گفت: خدا به آن کسی که داده خیر بدهد. او هر سال آن قدر به من میدهد که تا سال بعد برای ما کافی است؛ ولی جعفر بن محمّد با آن ثروتی که دارد، یک دِرهم نیز به ما نمیدهد!
۴- اهمیت سخاوتمندی
اَللهُ تَعالی: لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ. (آل عمران/۹۲)
هرگز به نیکوکاری نخواهید رسید، تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و از هر چه انفاق کنید، همانا خدا به آن داناست.
اَللهُ تَعالی: وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا.(دهر/۸ و ۹)
و طعام را در حالی که خود دوستش دارند به مسکین و یتیم و اسیر میخورانند. جز این نیست که شما را برای خدا اطعام میکنیم و از شما نه پاداشی میخواهیم نه سپاسی.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ أَدِیبِی أَمَرَنِی رَبِّی بِالسَّخَاءِ وَ الْبِرِّ وَ نَهَانِی عَنِ الْبُخْلِ وَ الْجَفَاءِ وَ مَا شَیْءٌ أَبْغَضَ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سُوءِ الْخُلُقِ وَ إِنَّهُ لَیُفْسِدُ الْعَمَلَ کَمَا یُفْسِدُ الطِّینُ الْعَسَلَ. (بحار الأنوار ج ۱۶ ص ۲۳۱)
من تربیتشده خداوندم و علی(علیه السلام) ادبشدهی من است. پروردگارم مرا به سخاوت و نیکی امر کرده، و از بخل و جفاکاری نهی کرده است. و هیچ چیز نزد خداوند متعال از بخل و بد اخلاقی مبغوضتر نمیباشد. این دو؛ کارهای نیک آدمی را تباه میسازد، آن چنان که سرکه عسل را فاسد میکند.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی رَضِیَ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِیناً فَأَحْسِنُوا صُحْبَتَهُ بِالسَّخَاءِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ.(بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۰)
خداوند متعال از اینکه اسلام دین شما باشد راضی شد، پس ملازمت با این دین را با سخاوت و اخلاق خوش به نیکویی حفظ کنید.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَجَاهِلٌ سَخِیٌّ أَفْضَلُ مِنْ سَائِحٍ بَخِیلٍ.(بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۶)
شخص نادانی که با سخاوتمند باشد، از شخص روزه دارِ بخیل بهتر است.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: لَشَابٌّ مُرَهَّقٌ فِی الذُّنُوبِ سَخِیٌّ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنْ شَیْخٍ عَابِدٍ بَخِیلٍ. (بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۶)
جوان سخاوتمندی که در گناه فرو رفته باشد، در نظر خدا محبوبتر است از پیرمرد عابدی که بخیل باشد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: جَبَلَ اللَّهُ أَوْلِیَاءَهُ عَلَی السَّخَاءِ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ أَیُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ فَقَالَ السَّخَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ فَالْزَمُوهُمَا تَفُوزُوا.
(إرشاد القلوب ۱ ص ۱۳۷)
خدا سخاوت را فطری برای دوستانش قرار داده است. عرض کردند: ای رسول خدا! کدامیک از اعمال نیک از همه برتر است. فرمود: سخاوت و خوشخویی. آن دو را دارا باشید تا بهرهمند گردید.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَوْ رَأَیْتُمُ السَّخَاءَ رَجُلًا لَرَأَیْتُمُوهُ حَسَناً یَسُرُّ النَّاظِرِینَ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۶)
اگر سخاوت را به قیافه یک مرد میدیدید، هر آینه او را چونان شخص زیبایی میدیدید که بینندگان را شاد میگرداند.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: کُنْ بِمَالِکَ مُتَبَرِّعاً وَ عَنْ مَالِ غَیْرِکَ مُتَوَرِّعاً. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۶)
مال خود را در راه رضای خداوند بده، و نسبت به مال دیگران پرهیزکار باش.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَنْ صَدَّقَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیَّهِ. (بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۷)
کسی که عوضدادن خدا را باور داشته باشد، در بخشش سخاوتمند است.
۵- جایگاه و پاداش سخاوتمند
۵-۱- در دنیا
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: سَادَهُ النَّاسِ فِی الدُّنْیَا الْأَسْخِیَاءُ وَ فِی الْآخِرَهِ الْأَتْقِیَاءُ. (بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۰)
بزرگان مردم در دنیا، سخاوتمندان و در آخرت، پرهیزگاران هستند.
۵-۲- در آخرت
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: الْجَنَّهُ دَارُ الْأَسْخِیَاءِ. (بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۶)
بهشت، منزلگاه سخاوتمندان است.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّهَ قَالَتْ یَا رَبِّ لِمَنْ خَلَقْتَنِی قَالَ لِکُلِّ سَخِیٍّ تَقِیٍّ قَالَتْ رَضِیتُ یَا رَبِّ. (إرشاد القلوب ج۱ ص ۱۳۸)
چون خداوند بهشت را آفرید، بهشت عرض کرد: خدایا! مرا برای چه کسانی خلق فرمودی؟ خطاب رسید: برای هر سخاوتمند و هر پرهیزکاری. گفت: پروردگارا! راضی و خوشنود هستم.
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) قَالَ لِعَدِیِّ بْنِ حَاتِمِ طَیِّئٍ دُفِعَ عَنْ أَبِیکَ الْعَذَابُ الشَّدِیدُ لِسَخَاءِ نَفْسِهِ. (بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۴)
رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله) به عدی پسر حاتم طایی فرمود: عذابِ شدید، از پدرت به جهت سخاوتش دفع شد.
۶- ویژگیهای سخاوت و سخاوتمند
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَ أَجْوَدَ النَّاسِ مَنْ یُعْطِی مَنْ لَا یَرْجُوهُ. (إرشاد القلوب ج۱ ص ۱۳۸)
و سخاوتمندترین مردم کسی است که به کسانی عطا کند که به او امید ندارند.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّخَاءُ سَجِیَّهٌ الشَّرَفُ مَزِیَّهٌ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۵)
سخاوت، خلق و خوی است و شرافت، برتری و مزیت است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّخَاءُ خُلُقُ الْأَنْبِیَاءِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۵)
بخشندگی از اخلاق پیامبران است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّیِّدُ مَنْ تَحَمَّلَ الْمَئُونَهَ وَ جَادَ بِالْمَعُونَهِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۵)
بزرگوار کسی است که بار مردم را به دوش کشد و یاریش را به آنان ببخشد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: انْسَ رِفْدَکَ اذْکُرْ وَعْدَکَ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۵)
عطای خود را فراموش کن و وعدهی خود را در یاد خود نگهدار.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: زَکَاهُ الْجَاهِ بَذْلُهُ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۶)
زکات بزرگی و آبرومندی هزینه کردن آن (در گره گشایی) است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: عَلَیْکَ بِالسَّخَاءِ فَإِنَّهُ ثَمَرَهُ الْعَقْلِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۶)
سخاوتمند باش که این خصلت، میوهی عقل است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ جَادَ اصْطَنَعَ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۶)
هر که صاحب جود باشد، احسان کند.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مِنْ أَفْضَلِ الْمَکَارِمِ تَحَمُّلُ الْمَغَارِمِ وَ إِقْرَاءُ الضُّیُوفِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۶)
از بهترین شایستگیها، به عهده گرفتن بدهیهای مردم و پذیرایی از مهمانان است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: رَأْسُ السَّخَاءِ تَعْجِیلُ الْعَطَاءِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۷)
قُلّه سخاوت، زود دادن عطاست.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَشْجَعُ النَّاسِ أَسْخَاهُمْ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۵)
شجاع ترین مردم، بخشندهترین آنهاست.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَحْسَنُ الْمَکَارِمِ الْجُودُ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۵)
بهترین شایستگیها بخشش است.
اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّخِیُّ یَأْکُلُ مِنْ طَعَامِ النَّاسِ لِیَأْکُلُوا مِنْ طَعَامِهِ وَ الْبَخِیلُ لَا یَأْکُلُ مِنْ طَعَامِ النَّاسِ لِئَلَّا یَأْکُلُوا مِنْ طَعَامِهِ.(بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۲)
شخص سخاوتمند از طعام دیگران استفاده میکند که آنان نیز از سفره او استفاده کنند؛ اما شخص بخیل از خوان دیگران نمیخورد، مبادا که دیگران از طعام او بخورند.
۷- بخشش قبل از درخواست
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّخَاءُ مَا کَانَ ابْتِدَاءً فَإِنْ کَانَ عَنْ مَسْأَلَهٍ فَحَیَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۷)
سخاوت آن است که تو آغاز کنی؛ زیرا آنچه با درخواست داده می شود یا از روی شرم و یا از بیم شنیدنِ سخن، ناپسند است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَحْلَی النَّوَالِ بَذْلٌ بِغَیْرِ السُّؤَالِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۷)
برترین بخشش آن است که پیش از خواری درخواست کردن باشد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ بَذَلَ النَّوَالَ قَبْلَ السُّؤَالِ فَهُوَ الْکَرِیمُ الْمَحْبُوبُ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۷)
هر که عطا را پیش از درخواست ببخشد، پس او کریمِ دوست داشتنی است.
۸- سخاوتمندی در حال سختی
اَللهُ تَعالی: وَیُؤْثِرُونَ عَلَی أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. (حشر/۹)
و دیگران را بر خویش ترجیح میدهند، هر چند خود نیازمند باشند. و آنان که از بخل خویش در امان مانده باشند، رستگارانند.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَا بَلَا اللَّهُ الْعِبَادَ بِشَیْءٍ أَشَدَّ عَلَیْهِمْ مِنْ إِخْرَاجِ الدِّرْهَمِ. (وسائل الشیعه ج ۹ ص ۱۹)
خداوند بندگان را به چیزی سختتر از بخشش مال آزمایش نکرده است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: تَأْمِیلُ النَّاسِ نَوَالَکَ خَیْرٌ مِنْ خَوْفِهِمْ نَکَالَکَ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۶)
امید داشتن مردم به عطای تو، بهترست از ترس آنها از عقوبت تو.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: جُودُ الْفَقِیرِ أَفْضَلُ الْجُودِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۶)
بخششِ فقیر، برترین بخشش است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَا أَحْسَنَ الْجُودَ مَعَ الْإِعْسَارِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۶)
چه چیز بخشندگی را در شرایط سخت نیکو کرده است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْکَرِیمُ مَنْ جَاءَ [جَادَ] بِالْمَوْجُودِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۵)
کریم کسی است که ببخشد به آن چه باشد و برای او میسّر باشد.
۹- سخاوت، هدیه الهی
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی الْمَعْرُوفُ هَدِیَّهٌ مِنِّی إِلَی عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ فَإِنْ قَبِلَهَا مِنِّی فَبِرَحْمَهٍ مِنِّی فَإِنْ رَدَّهَا فَبِذَنْبِهِ حُرِمَهَا وَ مِنْهُ لَا مِنِّی وَ أَیُّمَا عَبْدٍ خَلَقْتُهُ فَهَدَیْتُهُ إِلَی الْإِیمَانِ وَ حَسَّنْتُ خُلُقَهُ وَ لَمْ أَبْتَلِهِ بِالْبُخْلِ فَإِنِّی أُرِیدُ بِهِ خَیْراً.(بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۱)
خداوند متعال میفرماید: صفت پسندیده ی نیکی به دیگران، هدیه ای است که به بنده مؤمن خود میدهم. اگر این هدیه را پذیرفت، از اثر رحمت من است و اگر نپذیرفت، از جهت گناهی است که موجب محرومیتش شده و از ناحیه خود اوست نه از طرف من. و هر بنده ای که او را آفریده و او را به طرف ایمان هدایت کرده باشم و اخلاق نیکو به او عنایت کرده و او را به صفت بخل آزمایش نکرده باشم، برای او خوبی اراده کردهام.
۱۰- آثار سخاوتمندی
۱۰-۱- مورد علاقه خداوند
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: خُلُقَانِ یُحِبُّهُمَا اللَّهُ السَّخَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ خُلُقَانِ یُبْغِضُهُمَا اللَّهُ الْبُخْلُ وَ سُوءُ الْخُلُقِ. (إرشاد القلوب ج۱ ص ۱۳۷)
دو صفت است که خداوند آنها را دوست میدارد و آنها سخاوت و خوش اخلاقی است؛ و دو صفت است که پروردگار آنها را دشمن میدارد و آن بخل و بد اخلاقی است.
۱۰-۲- ارزش نزد خداوند
اَللهُ تَعالی: مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ. (بقره/۲۶۱)
مثَل آنان که مال خود را در راه خدا انفاق میکنند، مثَل دانهای است که هفت خوشه برآورد و در هر خوشهای صد دانه باشد. خدا پاداش هر که را بخواهد، چند برابر میکند. خدا گشایش دهنده و داناست.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: شَابٌ سَخِیٌ مُرَهَّقٌ فِی الذُّنُوبِ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ شَیْخٍ عَابِدٍ بَخِیلٍ. (بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۷)
جوان سخاوتمندِ غوطهور در گناهان، نزد خدای عزّ و جلّ از پیر عابدِ بخیل محبوبتر است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یُحِبُّ کُلَّ سَمْحِ الْیَدَیْنِ حَرِیزِ الدِّینِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۶)
بدرستی که خدا- که پاک است او- دستهای بخشنده و محکم در دین را دوست میدارد.
۱۰-۳- تقّرب به خدا
اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّخِیُ قَرِیبٌ مِنَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْجَنَّهِ قَرِیبٌ مِنَ النَّاسِ بَعِیدٌ مِنَ النَّارِ وَ الْبَخِیلُ بَعِیدٌ مِنَ اللَّهِ بَعِیدٌ مِنَ الْجَنَّهِ بَعِیدٌ مِنَ النَّاسِ قَرِیبٌ مِنَ النَّارِ. (بحار الأنوارج ۶۸ ص ۳۵۶)
شخص با سخاوت به خدا نزدیک است، به بهشت نزدیک است، به مردم نزدیک است، و از آتش دور، و بخیل از بهشت دور است و از مردم نیز دور و به آتش نزدیک است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْجُودُ فِی اللَّهِ عِبَادَهُ الْمُقَرَّبِینَ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۵)
بخشش کردن در راه خدا، عبادت نزدیکانِ درگاه اوست.
۱۰-۴- حمایت الهی
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّخِیُ الْحَسَنُ الْخُلُقِ فِی کَنَفِ اللَّهِ لَا یَتَخَلَّی اللَّهُ عَنْهُ حَتَّی یُدْخِلَهُ الْجَنَّهَ وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً إِلَّا سَخِیّاً وَ مَا زَالَ أَبِی یُوصِینِی بِالسَّخَاءِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ حَتَّی مَضَی. (بحار الأنوار ج۷۵ ص ۳۲۴)
فرد بخشنده و خوش رفتار، در حمایت خدا به سر برد و تا وقتی که او را داخل به بهشت نکند رهایش نسازد. و خداوند هیچکس را به پیامبری مبعوث نداشته جز آنکه او فردی بخشنده بوده، و پدرم پیوسته مرا به بخشندگی و خوش رفتاری سفارش میفرمود تا درگذشت.
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِیَّاکَ وَ السَّخِیَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَأْخُذُ بِیَدِهِ. (بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۵)
بترس از مقابله با شخص سخاوتمند! زیرا که خداوند متعال از او دست گیری می کند.
۱۰-۵- پاداش الهی در آداب سخاوتمندی
اَللهُ تَعالی: الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَهً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ.(بقره/۲۴۷)
کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان خواهد بود؛ و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند.
۱۰-۶- برتری بر دیگران
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَحْسَنُ النَّاسِ عَیْشاً مَنْ عَاشَ النَّاسُ فِی فَضْلِهِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۶)
بهترین زندگی را کسی دارد، که مردم در زندگی او خوب زندگی کنند.
۱۰-۷- زینت انسان
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) لِلْمُعَلَّی بْنِ خُنَیْسٍ یَا مُعَلَّی عَلَیْکَ بِالسَّخَاءِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ فَإِنَّهُمَا یُزَیِّنَانِ الرَّجُلَ کَمَا تُزَیِّنُ الْوَاسِطَهَ الْقِلَادَهُ. (بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۹۱)
حضرت صادق (علیه السّلام) به معلّی بن خنیس فرمود: ای معلّی! بر تو باد به سخاوت و حسن خلق! که این دو صفت موجب زینت انسان است، همانند جواهر گرانبهایی که در وسط گردنبند قرار گرفته و موجب زینت آن گردنبند است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّخَاءُ زَیْنُ الْإِنْسَانِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۵)
سخاوت زینت آدمی است.
۱۰-۸- داروی سخاوتمندی
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: طَعَامُ السَّخِیِّ دَوَاءٌ وَ طَعَامُ الشَّحِیحِ دَاءٌ. (بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۷)
غذا و سفره سخاوتمند، دوا و درمان است و غذای بخیل، درد است.
۱۰-۹- محبوبیت
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: السَّخِیُّ مُحَبَّبٌ فِی السَّمَاوَاتِ مُحَبَّبٌ فِی الْأَرْضِ .(کافی ج ۴ ص ۳۹)
سخاوتمند، محبوب آسمانها و زمین است.
۱۱- شرایط سخاوت
اَللهُ تَعالی: وَ لَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلَی عُنُقِکَ وَ لَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا. (اسرا/۲۹)
و دستت را بخیلانه بسته مدار [که از انفاق در راه خدا باز مانی] و به طور کامل هم [در انفاق] دست و دلباز مباش [که چیزی برای معاش خودت باقی نماند] که در نهایت [نزد شایستگان] نکوهیده [و در زندگی خود] درمانده گردی.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ إِنْفَاقَ هَذَا الْمَالِ فِی طَاعَهِ اللَّهِ أَعْظَمُ نِعْمَهٍ وَ إِنَّ إِنْفَاقَهُ فِی مَعَاصِیهِ أَعْظَمُ مِحْنَهٍ. (تصنیف غرر الحکم ص ۳۷۶)
به راستی که هزینه کردن این مال در راه طاعت خدا بزرگترین نعمت است، و خرج کردن آن در راه معاصیِ او، بزرگترین محنت (رنج).
۱۲- حدود سخاوتمندی
عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا حَدُّ السَّخَاءِ قَالَ تُخْرِجُ مِنْ مَالِکَ الْحَقَّ الَّذِی أَوْجَبَهُ اللَّهُ عَلَیْکَ فَتَضَعُهُ فِی مَوْضِعِهِ.(بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۳)
شخصی نقل میکند: از حضرت صادق (علیه السّلام) سؤال کردم: حدود سخاوت چیست؟ فرمود: حدود بخشندگی اینست که حقّی را که خداوند عزیز و بلندمرتبه بر تو واجب کرده است از مال خود خارج کنی، و آن را در جای خود قرار دهی.
وَ قِیلَ إِنَّ رَجُلًا سَأَلَ الصَّادِقَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَقَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا حَدُّ التَّدْبِیرِ وَ التَّبْذِیرِ وَ التَّقْتِیرِ فَقَالَ التَّبْذِیرُ أَنْ تَتَصَدَّقَ بِجَمِیعِ مَالِکَ وَ التَّدْبِیرُ أَنْ تُنْفِقَ بَعْضَهُ وَ التَّقْتِیرُ أَنْ لَا تُنْفِقَ مِنْ مَالِکَ شَیْئاً فَقَالَ زِدْنِی بَیَاناً یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ فَقَبَضَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَبْضَهً مِنَ الْأَرْضِ وَ فَرَّقَ أَصَابِعَهُ ثُمَّ فَتَحَ کَفَّهُ فَلَمْ یَبْقَ فِی یَدِهِ شَیْءٌ فَقَالَ هَذَا التَّبْذِیرُ ثُمَّ قَبَضَ قَبْضَهً أُخْرَی وَ فَرَّقَ أَصَابِعَهُ فَنَزَلَ الْبَعْضُ وَ بَقِیَ الْبَعْضُ فَقَالَ هَذَا التَّدْبِیرُ ثُمَّ قَبَضَ قَبْضَهً أُخْرَی وَ ضَمَّ کَفَّهُ حَتَّی لَمْ یَنْزِلْ مِنْهُ شَیْءٌ فَقَالَ هَذَا التَّقْتِیرُ. (إرشاد القلوب ج۱ ص ۱۳۸)
و نقل شده است که مردی از حضرت صادق (علیه السّلام) پرسید: ای پسر رسول خدا (صلّی اللَّه علیه و آله) تدبیر و تبذیر و تقتیر چیست؟ فرمود: تبذیر آن است که تمامی اموال خود را صدقه دهی؛ و تدبیر آن است که بعضی از آن را صدقه بدهی، و تقتیر آن است که از اموال خود هیچ صدقه ندهی. عرض کرد: بیشتر از این بفرمایید؟ آن حضرت (برای آن که عملا مطلب را به او بفهماند.) مشتی خاک از زمین برداشت و سپس انگشتان خود را باز کرد و دست را سرازیر کرد. به طوری که تمامی خاک ها روی زمین ریخته شد. فرمود: این تبذیر است. و بعد مشتی دیگر برداشت و فقط انگشتان را مقداری باز کرد که قسمتی از خاک ها ریخته شد. فرمود: این تدبیر است. و بار دیگر مشتی برداشت و کف دست و انگشتان را محکم گرفت که هیچ از آن نریخت و فرمود: این تقتیر است.
۱۳- سخاوتمندی برای دشمن
اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنِّی لَأُبَادِرُ إِلَی قَضَاءِ حَاجَهِ عَدُوِّی خَوْفاً أَنْ یَقْضِیَهَا لَهُ غَیْرِی أَوْ أَنْ یَسْتَغْنِیَ. (إرشاد القلوب ج۱ ص ۱۳۶)
من در رفع نیاز دشمنم شتاب میکنم، زیرا ممکن است پیش از من دیگری حاجت او را برآورد و یا خود بینیاز گردد.
۱۴- دوری از بُخل
اَللهُ تَعالی: الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَمَنْ یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ. (حدید/۲۴)
آنان که بخل میورزند و مردم را به بخل وا میدارند. و هر که رویگردان میشود، بداند که خدا بینیاز و ستودنی است.
اَللهُ تَعالی: وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا یُؤْتِکُمْ أُجُورَکُمْ وَ لا یَسْئَلْکُمْ أَمْوالَکُمْ إِنْ یَسْئَلْکُمُوها فَیُحْفِکُمْ تَبْخَلُوا وَ یُخْرِجْ أَضْغانَکُمْ ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَمِنْکُمْ مَنْ یَبْخَلُ وَ مَنْ یَبْخَلْ فَإِنَّما یَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِیُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ. (محمد/۳۶- ۳۸)
و اگر ایمان بیاورید و پروا بدارید [خدا] پاداش شما را میدهد و اموالتان را [در عوض] نمیخواهد. اگر [اموال] شما را بخواهد و به اصرار از شما طلب کند بخل میورزید، و کینههای شما را برملا میکند. شما همان [مردمی] هستید که برای انفاق در راه خدا فرا خوانده شدهاید. پس برخی از شما بخل میورزند، و هر کس بخل ورزد تنها به زیان خود بخل ورزیده، و [گرنه] خدا بینیاز است و شما نیازمندید؛ و اگر روی برتابید [خدا] جای شما را به مردمی غیر از شما خواهد داد که مانند شما نخواهند بود.
اَللهُ تَعالی: مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ. (قلم /۱۲)
به شدت بازدارنده [مردم] از کار خیر و متجاوز و گنهکار است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنْ کَانَ الْخَلَفُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقّاً فَالْبُخْلُ لِمَا ذَا.(بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۰)
اگر عوض دادن از جانب خداوند عزیز و بلندمرتبه است، بخل برای چیست؟
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَقَلُ النَّاسِ رَاحَهً الْبَخِیلُ وَ أَبْخَلُ النَّاسِ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ.(بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۰)
کمترین راحتی در میان مردم، از آنِ بخیل است؛ و بخیلترینِ مردم کسی است که نسبت به آنچه خداوند بر او واجب کرده، بخل بورزد.
۱۵- ویژگیهای بخیل
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: عَجِبْتُ لِمَنْ یَبْخَلُ بِالدُّنْیَا وَ هِیَ مُقْبِلَهٌ عَلَیْهِ أَوْ یَبْخَلُ بِهَا وَ هِیَ مُدْبِرَهٌ عَنْهُ فَلَا الْإِنْفَاقُ مَعَ الْإِقْبَالِ یَضُرُّهُ وَ لَا الْإِمْسَاکُ مَعَ الْإِدْبَارِ یَنْفَعُهُ.(بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۲۹۹)
در شگفتم از کسی که به دنیا بخل می ورزد! درحالی که دنیا به او روی آورده است. یا به آن بخل می ورزد، در حالی که دنیا به وی پشت کرده است! پس نه انفاق درحال اقبال ضرری به آن می زند، و نه امساک در حال پشت کردن دنیا به آن سودی می رساند.
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْبَخِیلُ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ.(بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۵)
بخیل کسی است که نسبت به آنچه خداوند بر او واجب کرده بخل ورزد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: الْبَخِیلُ حَقّاً مَنْ ذُکِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیَ.(بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۶)
بخیل حقیقی کسی است که نزد او یاد شوم، پس بر من صلوات نفرستد.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: حَسْبُ الْبَخِیلِ مِنْ بُخْلِهِ سُوءُ الظَّنِّ بِرَبِّهِ مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیَّهِ.(بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۷)
کافی است برای بخیل از بخلش که به پروردگارش بدگمان است. هر کس به آینده یقین داشته باشد، در بخشش تلاش میکند.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: یَا عَلِیُّ … وَ لَا تُشَاوِرِ الْبَخِیلَ فَإِنَّهُ یَقْصُرُ بِکَ عَنْ غَایَتِکَ بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۴)
ای علی! … و با بخیل مشورت نکن، چرا که او تو را از هدفت باز میدارد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْبُخْلُ عَارٌ وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَهٌ. (نهج البلاغه حکمت ۳)
بخل ننگ و ترس نقص است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْبَخِیلُ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلَامِ. (بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۵)
بخیل کسی است که از سلام کردن بخل ورزد.
۱۶- شدیدتر از بخل
الْفُضَیْلِ بْنِ عِیَاضٍ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) أَ تَدْرِی مَنِ الشَّحِیحُ فَقُلْتُ هُوَ الْبَخِیلُ فَقَالَ الشَّحِیحُ أَشَدُّ مِنَ الْبَخِیلِ إِنَّ الْبَخِیلَ یَبْخَلُ بِمَا فِی یَدَیْهِ وَ إِنَّ الشَّحِیحَ یَشُحُّ بِمَا فِی أَیْدِی النَّاسِ وَ عَلَی مَا فِی یَدَیْهِ حَتَّی لَا یَرَی فِی أَیْدِی النَّاسِ شَیْئاً إِلَّا تَمَنَّی أَنْ یَکُونَ لَهُ بِالْحِلِّ وَ الْحَرَامِ وَ لَا یَشْبَعُ وَ لَا یَقْنَعُ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ تَعَالَی.(بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۶)
فضیل بن عیاض: امام صادق (علیه السلام) فرمود: آیا میدانی شَحیح چه کسی است؟ عرض کردم: او همان بخیل است. فرمود: شحیح از بخیل شدیدتر است. بخیل، نسبت به آنچه در اختیار دارد بخل میورزد، ولی شحیح، نسبت به آنچه در دست مردم و در دست خود است نیز بخل میورزد تا جایی که در دست مردم چیزی را نمیبیند مگر اینکه آرزو میکند که آن برای وی بود، چه از راه حلال و چه از راه حرام؛ و سیر نمیشود و قانع نمیشود به آنچه خداوند متعال به او روزی کرده است.
الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ: فِیمَا سَأَلَ عَلِیٌّ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) ابْنَهُ الْحَسَنَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) أَنْ قَالَ لَهُ مَا الشُّحُّ قَالَ أَنْ تَرَی مَا فِی یَدَیْکَ شَرَفاً وَ مَا أَنْفَقْتَ تَلَفاً.(بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۵)
در پرسشهای امیرالمومنین (علیه السلام) از امام حسن (علیه السلام) آمده است که به ایشان فرمود؟ شُح چیست؟ امام حسن (علیه السلام) پاسخ دادند: آن است که آنچه در اختیار داری را با ارزش و آنچه انفاق کردی را هدر رفته بدانی.
۱۷- آثار بخل
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَا مَحَقَ الْإِیمَانَ مَحْقَ الشُّحِّ شَیْءٌ ثُمَّ قَالَ إِنَّ لِهَذَا الشُّحِّ دَبِیباً کَدَبِیبِ النَّمْلِ وَ شُعَباً کَشُعَبِ الشِّرْکِ. (بحار الأنوار ج۷۰ ص ۳۰۱)
هیچ چیز همچون بخل ایمان را از بین نمیبرد. سپس فرمود: برای این بخل حرکت آرامی است، همچون حرکت مورچه؛ و برای آن شعبههایی هست، همچون شعبههای شرک.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَقَلُّ النَّاسِ رَاحَهً الْبَخِیلُ وَ أَبْخَلُ النَّاسِ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ. (بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۰)
کمترین راحتی در میان مردم از آنِ بخیل است؛ و بخیلترین مردم کسی است که نسبت به آنچه خداوند بر او واجب کرده بخل بورزد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِی الْعُیُوبِ وَ هُوَ زِمَامٌ یُقَادُ بِهِإِلَی کُلِّ سُوءٍ. (نهج البلاغه حکمت ۳۷۸)
بخل، جمع کننده بدترین عیبها است، و نیز زمامی است که به وسیله آن به هر بدی کشیده می شود.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: عَجِبْتُ لِمَنْ یَبْخَلُ بِالدُّنْیَا وَ هِیَ مُقْبِلَهٌ عَلَیْهِ أَوْ یَبْخَلُ بِهَا وَ هِیَ مُدْبِرَهٌ عَنْهُ فَلَا الْإِنْفَاقُ مَعَ الْإِقْبَالِ یَضُرُّهُ وَ لَا الْإِمْسَاکُ مَعَ الْإِدْبَارِ یَنْفَعُهُ.(بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۰)
در شگفتم از کسی که به دنیا بخل می ورزد! درحالی که آن به او روی آورده یا به آن بخل می ورزد، در حالی که دنیا به وی پشت کرده است. پس نه انفاق درحال اقبال ضرری به آن می زند و نه امساک در حال پشت کردن دنیا به آن سودی می رساند.
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: السَّخَاءُ شَجَرَهٌ فِی الْجَنَّهِ أَغْصَانُهَا فِی الدُّنْیَا فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهَا أَدَّتْهُ إِلَی الْجَنَّهِ وَ الْبُخْلُ شَجَرَهٌ فِی النَّارِ أَغْصَانُهَا فِی الدُّنْیَا فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا أَدَّتْهُ إِلَی النَّارِ أَعَاذَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ مِنَ النَّارِ.(بحار الأنوار ج ۶۸ ص ۳۵۴)
سخاوت درختی است در بهشت که شاخههای آن در دنیا آویخته است. هر کس که به شاخهای از آن متمسک شود، او را به بهشت میبرد. و بخل هم درختی است در دوزخ که شاخههای آن در دنیا است. هر کس که به شاخههای از آن متمسک شود، او را به آتش میکشاند، که خداوند مهربان ما را و شما را از آتش در پناه لطف خود قرار دهد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: السَّخِیُّ قَرِیبٌ مِنَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ النَّاسِ قَرِیبٌ مِنَ الْجَنَّهِ وَ الْبَخِیلُ بَعِیدٌ مِنَ اللَّهِ بَعِیدٌ مِنَ النَّاسِ قَرِیبٌ مِنَ النَّارِ. (بحار الأنوار ج ۷۰ ص ۳۰۸)
بخشنده، نزدیک به خدا، نزدیک به مردم و نزدیک به بهشت است؛ و بخیل، دور از خدا، دور از مردم و دور از آتش است.
ثبت دیدگاه