فهرست مطالب
- آداب حیوانات
- چکیده
- ۱- حیوانات تسبیح گوی خداوند هستند
- ۲- جایگاه حیوانات نزد خداوند
- ۳- اهمیّت رعایت حقوق حیوانات
- ۴- انواع حقوق حیوانات
- ۵- فواید حیوانات
- ۶- بهشتی بودن بعضی حیوانات
- ۷- دعا هنگام سوار شدن بر حیوان
- ۸- درخواست حیوان از خداوند برای داشتن صاحب مهربان
- ۹- پاداش رسیدگی به اسب
- ۱۰- نچیدن یال و دم حیوان
- ۱۱- آزار ندادن حیوانات
- ۱۲- عواقب آزار دادن حیوانات
- ۱۳- منع کُشتن حیوانات
- ۱۴- ذبح صحیح حیوان
- ۱۵- پرهیز از لعن و دشنام به حیوان
- ۱۶- غذا دادن به حیوان
- ۱۷- منع از دوشیدن تمام شیر حیوانات
آداب حیوانات
چکیده
از آفریدههای الهی جز انسان، مجموعهی حیوانات است که دارای انواع بیشمار است.در آداب حیوانات، حقوق آنها و چگونگی نگهداری آنها آمده است و این نشاندهندهی اهمیت آنها نزد خداوند است. هر کدام از حیوانات فوایدی برای انسان دارد. در آداب زندگی اسلام برای بهرهمندی از حیوانات، آداب و قوانینی ارایه کرده است .
۱- حیوانات تسبیح گوی خداوند هستند
اَللهُ تَعالی: أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ. (نور/ ۴۱)
آیا ندیدی که برای خدا تسبیح میکنند، تمام آنان که در آسمانها و زمیناند و همچنین پرندگان، هنگامی که بر فراز آسمان بال گستردهاند؟ هریک از آنها نماز و تسبیح خود را میداند؛ و خداوند به آنچه انجام میدهند، عالم است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَهْمَا أُبْهِمَ عَلَی الْبَهَائِمِ مِنْ شَیْءٍ فَلَا یُبْهَمُ عَلَیْهَا أَرْبَعُ خِصَالٍ مَعْرِفَهُ أَنَّ لَهَا خَالِقاً وَ مَعْرِفَهُ طَلَبِ الرِّزْقِ وَ مَعْرِفَهُ الذَّکَرِ مِنَ الْأُنْثَی وَ مَخَافَهُ الْمَوْتِ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص ۵۱)
اگر هر چیزی بر حیوانات مبهم باشد، چهار خصلت برای آنها مبهم نیست؛ معرفت به اینکه آفرینندهای دارند، معرفت طلبِ روزی، شناسایی نر از ماده و ترس از مرگ.
اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا تَأْکُلُوا الْقُنْبُرَهَ وَ لَا تَسُبُّوهُ وَ لَا تُعْطُوهُ الصِّبْیَانَ یَلْعَبُونَ بِهَا فَإِنَّهَا کَثِیرَهُ التَّسْبِیحِ وَ تَسْبِیحُهَا لَعَنَ اللَّهُ مُبْغِضِی آلِ مُحَمَّدٍ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ). (بحار الأنوار ج۲۷ ص ۲۷۳)
چکاوک را نخورید و به او ناسزا نگویید و به دست بچه هایتان ندهید که با آنها بازی کنند، زیرا آنها زیاد تسبیح میکنند و تسبیح آنها این است: خدا لعنت کند بر دشمنان آل محمّد (صلّی اللَّه علیه و آله)!
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: نَهَی رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) أَنْ تُوسَمَ الدَّوَابُّ عَلَی وُجُوهِهَا فَإِنَّهَا تُسَبِّحُ بِحَمْدِ رَبِّهَا. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص۲۱۰)
رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله) نهی کرد از این که بر چهره حیوان داغ بزنند، زیرا آنها به حمد پروردگارِ خود تسبیح میگوید.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَ لَا یَسْتَحْیِی أَحَدُکُمْ أَنْ یُغَنِّیَ عَلَی دَابَّتِهِ وَ هِیَ تُسَبِّحُ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۰۴)
آیا شرم ندارد یکی از شما در حالی که سوار بر حیوان خود است؛ آواز غنا (گناه آلود) بخواند؛ در حالی که حیوان او تسبیح میگوید!
۲- جایگاه حیوانات نزد خداوند
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَنَ أَصْلَ حَمَامِ الْحَرَمِ بَقِیَّهُ حَمَامٍ کَانَ لِإِسْمَاعِیلَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ (عَلَیْهِما السَّلَامُ) اتَّخَذَهَا کَانَ یَأْنَسُ بِهَا. (بحار الأنوار ج ۶۲ ص ۱۷)
کبوتران حرم، باز مانده کبوتر اسماعیل فرزند ابراهیم هستند که آن را نگهداشته و با آن مأنوس بود.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ خَلْقاً لَیْسَ مِنْ وُلْدِ آدَمَ وَ لَا مِنْ وُلْدِ إِبْلِیسَ یَلْعَنُونَ مُبْغِضِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه السّلام) قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هُمْ قَالَ الْقَنَابِرُ یُنَادُونَ فِی السَّحَرِ عَلَی رُءُوسِ الشَّجَرِ أَلَا لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَی مُبْغِضِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام). (بحار الأنوار ج ۲۷ ص ۲۷۲)
خداوند عزیز و بلندمرتبه، خلقی را آفریده که نه از فرزندان آدم است و نه از فرزندان ابلیس. آنها، دشمنان علی بن ابی طالب را لعن میکنند. گفتند: ای رسول خدا! آنها کیانند؟ فرمود: چکاوکها که در سحر بر روی درخت ندا میدهند: لعنت خدا! بر دشمنان علی بن ابی طالب (علیه السلام).
اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: فِی کُلِ جَنَاحِ هُدْهُدٍ مَکْتُوبٌ بِالسُّرْیَانِیَّهِ آلُ مُحَمَّدٍ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ. (کافی ج ۶ ص ۲۲۴)
در هر بال شانهبهسر، به لغت سریانی نوشته شده است: خاندان محمد، بهترین مردماند.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَنَّ رَجُلًا أَتَی النَّبِیَّ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ هُوَ قَائِمٌ عَلَی فَرَسٍ لَهُ فَسَلَّمَ عَلَی النَّبِیِّ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَقَالَ النَّبِیُّ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ عَلَیْکُمُ السَّلَامُ فَقَالَ الرَّجُلُ إِنَّمَا أَنَا وَحْدِی فَقَالَ النَّبِیُّ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) عَلَیْکَ وَ عَلَی فَرَسِکَ. (الجعفریات ص ۸۷)
مردی خدمت پیامبر (صلی الله علیه وآله) رسید و به حضرت سلام کرد در حالی که بر اسب سوار بود. پیامبر (صلی الله علیه وآله) (خطاب را به جمع) فرمود: و علیکم السلام. آن مرد عرض کرد: ای رسول خدا! من یک نفر بیش نیستم! حضرت فرمود: بر تو و اسبت سلام کردم.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: تَعَلَّمُوا مِنَ الْغُرَابِ ثَلَاثَ خِصَالٍ اسْتِتَارَهُ بِالسِّفَادِ وَ بُکُورَهُ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ وَ حَذَرَهُ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۶۲)
سه خصلت را از کلاغ بیاموزید: نهان کردن آمیزش، بامداد به دنبال روزی رفتن و بر حذر داشتن دیگران.
۳- اهمیّت رعایت حقوق حیوانات
اَللهُ تَعالی: وَ أَوْحی رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ. (نحل/۶۹-۶۸)
پروردگار تو به زنبور عسل وحی کرد: از کوهها و درختان و در بناهایی که میسازند خانههایی انتخاب کن. آنگاه از همهی محصولات و میوهها بخور. پس در راههای پروردگارت که برای تو هموار شده [به سوی کندو] برو؛ از داخل آنها [شهدی] نوشیدنی با رنگهای گوناگون بیرون میآید که در آن درمانی برای مردم است. قطعاً در این [حقیقت] نشانه ای [بر قدرت، لطف و رحمت خدا] ست، برای مردمی که میاندیشند.
اَللهُ تَعالی: حَتَّی إِذا أَتَوْا عَلی وادِ النَّمْلِ قالَتْ نَمْلَهٌ یا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ لا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ فَتَبَسَّمَ ضاحِکاً مِنْ قَوْلِها إلی قوله تعالی وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ أَمْ کانَ مِنَ الْغائِبِینَ. (نمل/۲۰-۱۸)
[پس حرکت کردند] تا به وادی مورچگان درآمدند. مورچهای گفت: ای مورچگان! به خانههایتان درآیید تا سلیمان و سپاهیانش ناآگاهانه شما را پایمال نکنند! پس سلیمان از گفتهاش با تبسم، حالت خنده به خود گرفت، و [به سبب نعمت فهم گفتار حیوانات] گفت: پروردگارا! به من الهام کن تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم عطا کردهای به جای آورم، و اینکه کار شایستهای که آن را بپسندی انجام دهم، و مرا به رحمتت در میان بندگان شایستهات درآور. و [سلیمان] جویای پرندگان شد [و هدهد را در میان پرندگان بارگاهش نیافت] پس گفت: مرا چه شده که هدهد را نمی بینم [آیا هست و او را نمی بینم] یا از غایبان است؟
اَللهُ تَعالی: وَمَا مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللَّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ. (هود/۶)
و هیچ جنبندهای در زمین نیست، مگر [اینکه] روزییاش بر عهده خداست، و [او] قرارگاه و محل مُردنش را میداند. همه [اینها] در کتابی روشن [ثبت] است.
اَللهُ تَعالی: وَمَا مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُکُمْ مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ ثُمَّ إِلَی رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ. (انعام/۳۸)
هیچ جنبندهای در زمین نیست و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند، مگر این که امتهایی مانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم؛ سپس همگی به سوی پرودگارشان محشور میشوند.
اَللهُ تَعالی: إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُمْ مَا مِنْ دَابَّهٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ. (هود/۵۶)
در حقیقت، من بر خدا، پروردگار خودم و پروردگار شما توکّل کردم. هیچ جنبندهای نیست، مگر اینکه او مهار هستیاش را در دست دارد. به راستی پروردگار من بر راه راست است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: اِتَّقُوا اللّه فی عِبادِهِ و بِلادِهِ فإنّکُم مَسؤولُونَ حتّی عنِ البِقاعِ و البَهائمِ، أطِیعُوا اللّه و لا تَعصُوهُ. (نهج البلاغه خطبه ۱۶۷)
از خدا بترسید درباره بندگان او و سرزمینهایش! زیرا شما حتی نسبت به قطعههای زمینها و چارپایان نیز باید پاسخگو باشید. از خدا اطاعت کنید و نافرمانی او نکنید.
۴- انواع حقوق حیوانات
۴-۱- حق احترام
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ حُرْمَهً وَ حُرْمَهُ الْبَهَائِمِ فِی وُجُوهِهَا. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۲۰۴)
همانا برای هر چیزی حرمتی است و حرمت حیوانات در چهرهی آنها است.
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا عَثَرَتِ الدَّابَّهُ تَحْتَ الرَّجُلِ فَقَالَ لَهَا تَعَسْتِ تَقُولُ تَعَسَ وَ انْتَکَسَ أَعْصَانَا لِرَبِّهِ. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۲۰۸)
چون حیوان زیر پای کسی بلغزد و صاحبش به او بگوید: هلاک شوی! حیوان در پاسخش میگوید: خودت نابود شوی و سر به زیر شود هرکس که نسبت به پروردگارش نافرمانتر است!
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: فِی الدَّوَابِّ وَ لَا تَضْرِبُوا الْوُجُوهَ وَ لَا تَلْعَنُوهَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَعَنَ لَاعِنَهَا. (مکارم الأخلاق ص ۲۶۳)
به صورتهای چهارپایان نزنید، و به آنان دشنام مگویید، که خداوند عزیز و بلندمرتبه، لعنت کنندهی آنان را لعن میکند.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: لَا تَتَّخِذُوا ظُهُورَ الدَّوَابِّ کَرَاسِیَّ فَرُبَّ دَابَّهٍ مَرْکُوبَهٍ خَیْرٌ مِنْ رَاکِبِهَا وَ أَطْوَعُ لِلَّهِ تَعَالَی وَ أَکْثَرُ ذِکْراً. (بحار الأنوار ج۶۱ ص ۲۱۰)
پشت حیوان را محل نشستن خود قرار ندهید. چه بسیار حیوانی که از سواره خود بهتر است و در برابر خداوند مطیعتر است و بیشتر یاد خدای متعال کند.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: لَا تَتَوَرَّکُوا عَلَی الدَّوَابِّ وَ لَا تَتَّخِذُوا ظُهُورَهَا مَجَالِسَ. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۲۱۴)
به صورت یک طرفی (تورک: برگردانیدن پا بر مرکب جهت آسایش) بر حیوانات ننشینید و پشت آنان را مجلس گفتگو نسازید.
۴-۲- حق سرپرستی
اَللهُ تَعالی: وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّه لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللّهُ یَرْزُقُها وَ إِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ. (عنکبوت /۶۰)
چه بسا جنبندهای که قدرت حمل روزی خود را ندارد، خداوند، او و شما را روزی می دهد؛ و او شنوا و داناست.
کَانَ یَقُولُ [أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ] فِی الدَّابَّهِ إِذَا سَرَحَهَا أَهْلُهَا أَوْ عَجَزُوا عَنْ عَلَفِهَا أَوْ نَفَقَتِهَا فَهِیَ لِلَّذِی أَحْیَاهَا. (کافی ج ۵ ص ۱۴۱)
امیرالمؤمنین(علیه السّلام) درباره حیوانی که صاحبانش آن را رها کرده یا از دادن علف یا خرجی آن ناتوان شده اند فرمود: چنین حیوانی برای کسی است که او را احیا کند.
صَفْوَانَ الْجَمَّالِ: أَرْسَلَ إِلَیَّ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ أَنْ أَشْتَرِیَ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) جَمَلًا فَاشْتَرَیْتُ جَمَلًا بِثَمَانِینَ دِرْهَماً فَقَدَّمَ بِهِ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَقَالَ لِی أَ تَرَاهُ یَحْمِلُ الْقُبَّهَ فَشَدَدْتُ عَلَیْهِ الْقُبَّهَ وَ رَکِبْتُهُ فَاسْتَعْرَضْتُهُ ثُمَّ قَالَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ یَعْلَمُونَ کُنْهَ حُمْلَانِ اللَّهِ عَلَی الضَّعِیفِ مَا غَالَوْا بِبَهِیمَهٍ. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۲۰۶)
صفوان جمّال: مفضّل بن عمر [مالی] نزد من فرستاد تا برای امام صادق (علیه السّلام) شتری بخرم. پس شتری به هشتاد درهم خریدم و نزد امام (علیه السّلام) بردم و ایشان به من فرمود: آیا به نظر تو میتواند هودج حمل کند؟ و من هودج بر او بستم و سوارش شدم و برایش به نمایش گذاشت. سپس فرمود: اگر مردم میدانستند حقیقت نیروی باربری که خدا به ناتوان داده چهارپا را گران نمی کردند.
۴-۳- حق حیات
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ النَّاسَ أَصَابَهُمْ قَحْطٌ شَدِیدٌ عَلَی عَهْدِ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) فَشَکَوْا ذَلِکَ إِلَیْهِ وَ طَلَبُوا إِلَیْهِ أَنْ یَسْتَسْقِیَ لَهُمْ قَالَ فَقَالَ لَهُمْ إِذَا صَلَّیْتُ الْغَدَاهَ مَضَیْتُ فَلَمَّا صَلَّی الْغَدَاهَ مَضَی وَ مَضَوْا فَلَمَّا أَنْ کَانَ فِی بَعْضِ الطَّرِیقِ إِذَا هُوَ بِنَمْلَهٍ رَافِعَهٍ یَدَهَا إِلَی السَّمَاءِ وَاضِعَهٍ قَدَمَیْهَا عَلَی الْأَرْضِ وَ هِیَ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِنَّا خَلْقٌ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَا غِنَی بِنَا عَنْ رِزْقِکَ فَلَا تُهْلِکْنَا بِذُنُوبِ بَنِی آدَمَ قَالَ فَقَالَ سُلَیْمَانُ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) ارْجِعُوا فَقَدْ سُقِیتُمْ بِغَیْرِکُمْ فَسُقُوا فِی ذَلِکَ الْعَامِ وَ لَمْ یُسْقَوْا مِثْلَهُ قَطُّ. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۲۶۰)
در زمان سلیمان (علیه السّلام) مردم به قحطیِ سختی دچار شدند. آنها به او شکایت کردند و از او خواستند که برایشان باران بخواهد. وی به آنها گفت: نماز صبح را که خواندم، میروم. هنگامی که نماز صبح را خواند وی و مردم رفتند. هنگامی که میان راه بودند، ناگهان مورچهای را دیدند که دو دستش را به آسمان برآورده و دو پا را بر زمین نهاده و می گوید: بار خدایا! ما از آفریدههای توییم و بی نیاز از روزی تو نیستیم. ما را به گناه انسانها نابود نکن. فرمود: سلیمان (علیه السّلام) گفت: برگردید که به واسطهی غیر خودتان سیراب شُدید. بارانی در آن سال بر آنها بارید که مانندش را ندیده بودند.
فِی مَنَاهِی النَّبِیِّ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) أَنَّهُ نَهَی أَنْ یُحْرَقَ شَیْءٌ مِنَ الْحَیَوَانِ بِالنَّارِ وَ نَهَی عَنْ قَتْلِ النَّحْلِ. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۲۶۷)
پیامبر (صلی اللَّه علیه و آله) از سوزاندن هر جانداری با آتش و از کشتن زنبور عسل نهی کرد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَنْ قَتَلَ عُصْفُوراً عَبَثاً جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ یَعِجُّ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی یَقُولُ یَا رَبِّ إِنَّ هَذَا قَتَلَنِی عَبَثاً لَمْ یَنْتَفِعْ بِی وَ لَمْ یَدَعْنِی فَآکُلَ مِنْ حُشَارَهِ الْأَرْضِ. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۴)
اگر کسی گنجشکی را بیهوده بکُشد، روز قیامت در پیشگاه خدا فریاد میزند و میگوید: فلانی مرا بیهوده کشت، بدون آن که از این کشتن، سودی ببرد! و نگذاشت که من از حشرات زمین، استفاده کرده و چیزی بخورم!
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: خُرْؤُ الْخُطَّافِ لَا بَأْسَ بِهِ هُوَ مِمَّا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ، وَ لَکِنْ کُرِهَ أَکْلُهُ، لِأَنَّهُ اسْتَجَارَ بِکَ وَ أَوَی فِی مَنْزِلِکَ، وَ کُلُّ طَیْرٍ یَسْتَجِیرُ بِکَ فَأَجِرْهُ. (هدایه الأمه إلی أحکام الأئمه علیهم السلام ج ۸ ص ۲۷)
فضلهی پرستو، اشکال ندارد. این پرنده قابل خوردن است، اگرچه این کار، ناپسند است؛ زیرا آن پرنده به تو پناه آورده و در منزل تو جای گرفته است. هر پرندهای به تو پناه آورد، به او پناه بده.
۴-۴- حق عدالت
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: فَإِذَا أَخَذَهَا أَمِینُکَ فَأَوْعِزْ إِلَیْهِ أَلَّا یَحُولَ بَیْنَ نَاقَهٍ وَ بَیْنَ فَصِیلِهَا وَ لَا یَمْصُرَ لَبَنَهَا فَیَضُرَّ [فَیُضِرَّ] ذَلِکَ بِوَلَدِهَا وَ لَا یَجْهَدَنَّهَا رُکُوباً وَ لْیَعْدِلْ بَیْنَ صَوَاحِبَاتِهَا فِی ذَلِکَ وَ بَیْنَهَا، وَ لْیُرَفِّهْ عَلَی اللَّاغِبِ وَ لْیَسْتَأْنِ بِالنَّقِبِ وَ الظَّالِعِ وَ لْیُورِدْهَا مَا تَمُرُّ بِهِ مِنَ الْغُدُرِ وَ لَا یَعْدِلْ بِهَا عَنْ نَبْتِ الْأَرْضِ إِلَی جَوَادِّ الطُّرُقِ وَ لْیُرَوِّحْهَا فِی السَّاعَاتِ وَ لْیُمْهِلْهَا عِنْدَ النِّطَافِ وَ الْأَعْشَابِ، حَتَّی تَأْتِیَنَا بِإِذْنِ اللَّهِ بُدَّناً مُنْقِیَاتٍ غَیْرَ مُتْعَبَاتٍ وَ لَا مَجْهُودَاتٍ لِنَقْسِمَهَا عَلَی کِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّهِ نَبِیِّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَإِنَّ ذَلِکَ أَعْظَمُ لِأَجْرِکَ وَ أَقْرَبُ لِرُشْدِکَ، إِنْ شَاءَ اللَّهُ. (نهج البلاغه نامه ۲۵)
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) (در مورد مأمور مالیات) فرمود: چون امین تو زکات مرکبها را گرفت، از او بخواه که در راه، میان مادر و کُرهی شیرخواره اش جدایی نیافکند و آن قدر آن را ندوشد که به کرهاش را زیان برسد و با سوار شدن بر آنان خسته نکند و میان آن شتر که بر آن سوار میشود یا آن را میدوشد و دیگر شترها عدالت ورزد. و چنان کند که شتر خسته بیاساید و با شتری که پایش مجروح شده و نتواند راه رود، به مدارا رفتار کند و آنها را بر سر آبگیرها ببرد و آب دهد و از راههایی براند که به علفزارها نزدیک باشد، نه از راههای خشک و عاری از گیاه. و به آنها ساعتها مهلت استراحت دهد تا آب بخورند یا در میان علف بچرند.
تا به اذن خدا آنها را فربه و پرتوان، نه خسته و لاغر به ما برساند، و ما آنها را، چنان که در کتاب خدا و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمده، تقسیم کنیم. اگر چنین کنی، اجر تو زیاد است و تو را به رستگاری، ان شاء الله، نزدیکتر سازد.
حَمَّادٍ اللَّحَّامِ: مَرَّ قِطَارٌ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَرَأَی زَامِلَهً قَدْ مَالَتْ فَقَالَ یَا غُلَامُ اعْدِلْ عَلَی هَذَا الْجَمَلِ فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْعَدْلَ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص ۲۰۳)
حماد لحام: قطاری از شترانِ امام صادق (علیه السّلام) میگذشت. چشم آن حضرت به شتری افتاد (که بر اثر بار سنگین) کج شده بود. حضرت خطاب به غلامی که عهدهدار کار آنها بود، فرمود: ای غلام! به این شتر عدالت روا بدار، همانا خداوند عدالت را دوست دارد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الرِّفْقَ وَ یُعِینُ عَلَیْهِ فَإِذَا رَکِبْتُمُ الدَّوَابَّ الْعُجْفَ فَأَنْزِلُوهَا مَنَازِلَهَا فَإِنْ کَانَتِ الْأَرْضُ مُجْدِبَهً فَانْجُوا عَلَیْهَا وَ إِنْ کَانَتْ مُخْصِبَهً أَنْزِلُوهَا مَنَازِلَهَا. (بحار الأنوار ج ۷۳ ص ۲۷۹)
خداوند مدارا را دوست دارد و به آن کمک کند. چون سوار بر چهارپاهای لاغر هستید، آنها را به منزل مناسب فرود آورید. اگر زمین خشک است، شتاب کنید و خود را نجات دهید و اگر سبزه است، آنها را منزل دهید.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: لِلدَّابَّهِ عَلَی صَاحِبِهَا خِصَالٌ …وَ لَا یُحَمِّلُهَا فَوْقَ طَاقَتِهَا وَ لَا یُکَلِّفُهَا مِنَ الْمَشْیِ إِلَّا مَا تُطِیقُ. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۲۰۱)
صاحب حیوان باید در برخورد با حیوان خود، روشهایی را در پیش بگیرد: … بر حیوان بیش از توان آن بار نکند و در راه رفتن به بیش از توان، آن را به سختی نیندازد.
۴-۵- حق بهداشت
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: نَظِّفُوا مَرَابِضَهَا وَ امْسَحُوا رُغَامَهَا.(کافی ج ۶ ص ۵۴۴)
جای نگهداری و آغل گوسفند را پاکیزه نگهدارید و آب بینی آن را پاک کنید.
و روی أن تمیما الداری کان ینقی شعیرا لفرسه و هو أمیر علی بیت المقدس فقیل له لو کلفت هذا غیرک فقال :سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ): مَنْ نَقَّی شَعِیراً لِفَرَسِهِ ثُمَّ قَامَ بِهِ حَتَّی یَعْلِفَهُ عَلَیْهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ شَعِیرَهٍ حَسَنَهً. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۱۷۷)
روایت شده تمیم داری، که امارت بیت المقدس را بر عهده داشت، روزی سرگرم پاک کردن جو برای اسبش بود. به او گفته شد: بهتر بود این کار را دیگری انجام میداد!
تمیم پاسخ داد: شنیدم رسول خدا (صلی الله علیه وآله) میفرمود: هرکس برای اسبش جو پاک کند، سپس بلند شود و جو را به اسب بخوراند، خداوند در برابر هر دانهی جو، یک حسنه برای او مینویسد.
۴-۶- حق تولید مثل
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: کَانَ رَجُلٌ مِنْ نَجْرَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی غَزَاهٍ وَ مَعَهُ فَرَسٌ وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَسْتَأْنِسُ إِلَی صَهِیلِهِ فَفَقَدَهُ فَبَعَثَ إِلَیْهِ فَقَالَ مَا فَعَلَ فَرَسُکَ فَقَالَ اشْتَدَّ عَلَیَّ شَغْبُهُ فَخَصَیْتُهُ فَقَالَ النَّبِیُّ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) مَثَّلْتَ بِهِ مَثَّلْتَ بِهِ الْخَیْلُ مَعْقُودٌ فِی نَوَاصِیهَا الْخَیْرُ إِلَی أَنْ تَقُومَ الْقِیَامَهُ وَ أَهْلُهَا مُعَانُونَ عَلَیْهَا أَعْرَافُهَا وَقَارُهَا وَ نَوَاصِیهَا جَمَالُهَا وَ أَذْنَابُهَا مَذَابُّهَا. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۲۲۴)
مردی از نجران در غزوهای (جنگی) همراه رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله بود و اسبی داشت، و آن حضرت به شیهه آن اسب انس داشت و پیامبر صدای آن اسب را نشنید و نزد آن مرد فرستاد که اسبت را چه کار کرده ای؟ گفت: اذیتش بر من زیاد شده بود و من هم اخته اش کردم! پس پیغمبر (صلی اللَّه علیه و آله) فرمود: او را مُثله کردی، او را مُثله کردی! تا روز قیامت، خیر به کاکل اسب بسته شده است و صاحب آن به داشتن آن کمک میشود. یالهای آنها وقار اسبها است و کاکل آنها زیبایی آنها است و دُم آنها وسیله دفع مگسها است.
أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ )عَلَیْهِ السَّلَامُ( أَنَّهُ کَرِهَ إِخْصَاءَ الدَّوَابِ وَ التَّحْرِیشَ بَیْنَهَا. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۲۲۳)
امام صادق (علیه السلام) از پدرشان امام باقر (علیه السلام) نقل میفرماید که ایشان عقیم سازی چهارپایان و به جان هم انداختن آنها را ناپسند میدانست.
۵- فواید حیوانات
اَللهُ تَعالی: وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَکُمْ فِیهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ. (نحل/۵)
و چهارپایان را برای شما آفرید: در آنها برای شما [وسیله] گرما و سودهایی است، و از آنها میخورید.
اَللهُ تَعالی: وَلَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَحِینَ تَسْرَحُونَ. (نحل/۶)
و در آنها برای شما زیبایی است، آنگاه که [آنها را] از چراگاه برمیگردانید، و هنگامی که [آنها را] به چراگاه میبرید.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مِنْ سَعَادَهِ الْمَرْءِ دَابَّهٌ یَرْکَبُهَا فِی حَوَائِجِهِ وَ یَقْضِی عَلَیْهَا حَوَائِجَ إِخْوَانِهِ. (مکارم الأخلاق ص ۲۶۲)
از سعادت مرد، داشتن چهارپا و مرکبی است که برای انجام کار بر آن سوار شود، و کار برادران مؤمن را نیز به وسیلهی آن انجام دهد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الرُّکُوبُ نُشْرَهٌ. (نهج البلاغه حکمت ۴۰۰)
سوارکاری غم و اندوه را میزداید.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: اشْتَرِ دَابَّهً فَإِنَ مَنْفَعَتَهَا لَکَ وَ رِزْقُهَا عَلَی اللَّهِ. (محاسن ج ۲ ص ۶۲۵)
حیوانی را بخر، زیرا سود آن برای تو، و روزیِ آن بر عهدهی خداوند است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا اتَّخَذَ أَهْلُ بَیْتٍ شَاهً أَتَاهُمُ اللَّهُ بِرِزْقِهَا وَ زَادَ فِی أَرْزَاقِهِمْ وَ ارْتَحَلَ الْفَقْرُ عَنْهُمْ مَرْحَلَهً فَإِنِ اتَّخَذَ شَاتَیْنِ أَتَاهُمُ اللَّهُ بِأَرْزَاقِهِمَا وَ زَادَ فِی أَرْزَاقِهِمْ وَ ارْتَحَلَ الْفَقْرُ عَنْهُمْ مَرْحَلَتَیْنِ فَإِنِ اتَّخَذُوا ثَلَاثَهً أَتَاهُمُ اللَّهُ بِأَرْزَاقِهِمْ وَ ارْتَحَلَ الْفَقْرُ عَنْهُمْ رَأْساً. (کافی ج ۶ ص ۵۴۴)
هرگاه اهل خانهای، گوسفندی در اختیار گیرند، خداوند روزیِ آن را به ایشان بدهد و بر روزی آنها بیافزاید و فقر و نداری، یک درجه از آنان دور شود. و هرگاه دو گوسفند در اختیار گیرند، روزی آنها را به ایشان بدهد و در روزی آنها بیفزاید و فقر، دو درجه از آنان دور شود و اگر سه گوسفند در اختیار گیرند، روزی آنها را به ایشان بدهد و فقر به کلی از آنان رخت بربندد.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: اتَّخِذُوا الدَّابَّهَ فَإِنَّهَا زَیْنٌ وَ تُقْضَی عَلَیْهَا الْحَوَائِجُ وَ رِزْقُهَا عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. (مکارم الأخلاق ص ۲۶۲)
چهارپا (مرکب) بگیرید، که موجب حشمت شما و هم ابزار کار و وسیله انجام امور شماست و روزیش با خداوند عزیز و بلندمرتبه است.
۶- بهشتی بودن بعضی حیوانات
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ دَابَّهٍ عُرِّفَ بِهَا خَمْسَ وَقَفَاتٍ إِلَّا کَانَتْ مِنْ نَعَمِ الْجَنَّهِ. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۲۰۷)
هیچ حیوانی نباشد که با آن پنج بار در عرفه وقوف شده باشد، جز اینکه از چهارپایان بهشت گردد.
۷- دعا هنگام سوار شدن بر حیوان
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَنْ قَالَ إِذَا رَکِبَ دَابَّهً بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی لَا یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَ لَا فِی السَّمَاءِ سُبْحَانَهُ لَیْسَ لَهُ سَمِیٌ سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ وَ إِنَّا إِلی رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ (زخرف / ۱۳ و ۱۴) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ إِلَّا قَالَتِ الدَّابَّهُ بَارَکَ اللَّهُ عَلَیْکَ مِنْ مُؤْمِنٍ خَفَّفْتَ عَلَی ظَهْرِی وَ أَطَعْتَ رَبَّکَ وَ أَحْسَنْتَ إِلَی نَفْسِکَ بَارَکَ اللَّهُ لَکَ وَ أَنْجَحَ حَاجَتَکَ. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۲۱۸)
هر که چون سوار حیوان شود و بگوید: به نام خداوندی که به همراه اسم او هیچ ضرری نه در زمین و نه در آسمان است، پاک و منزه است او که مثل و مانند ندارد؛ پاک و منزه است کسی که این حیوان را تسخیر ما گردانید، وگرنه ما توان رام کردن او را نداشتیم و به راستی که ما به سوی پروردگار خود برمیگردیم و حمد و سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است و صلوات خداوند بر محمد و خاندان او، همانا آن حیوان میگوید: خداوند بر تو مؤمن، برکت دهد که بر پشتم سبک شدی و اطاعت پروردگارت کردی و بر خودت نیکی کردی، خداوند به تو برکت دهد و نیازت را برآورده کند.
۸- درخواست حیوان از خداوند برای داشتن صاحب مهربان
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِذَا رَکِبَ الرَّجُلُ الدَّابَّهَ قَالَتِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ بِی رَفِیقاً رَحِیماً فَإِذَا لَعَنَهَا قَالَتْ لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَی أَعْصَانَا لِلَّهِ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۱۹)
چون مرد برحیوان سوار شود، حیوان گوید: بار خدایا! او را بر من نرم و مهربان ساز و چون به او لعن کند؛ حیوان میگوید: خدا کسی را که نسبت به پروردگارش نافرمان تر است؛ لعن کند.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَا اشْتَرَی أَحَدٌ دَابَّهً إِلَّا قَالَتِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ بِی رَحِیماً. (روضه المتقین ج ۴ ص۲۴۶)
هیچ کس چهارپایی نخرد، مگر آنکه حیوان گوید: خداوندا! مالک مرا، بر من مهربان بدار.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: رُئِیَ أَبُو ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ یَسْقِی حِمَاراً لَهُ بِالرَّبَذَهِ فَقَالَ لَهُ بَعْضُ النَّاسِ أَ مَا لَکَ یَا بَا ذَرٍّ مَنْ یَسْقِی لَکَ هَذَا الْحِمَارَ فَقَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَقُولُ مَا مِنْ دَابَّهٍ إِلَّا وَ هِیَ تَسْأَلُ کُلَّ صَبَاحٍ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی مَلِیکاً صَالِحاً یُشْبِعُنِی مِنَ الْعَلَفِ وَ یُرْوِینِی مِنَ الْمَاءِ وَ لَا یُکَلِّفُنِی فَوْقَ طَاقَتِی فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ أَسْقِیَهُ بِنَفْسِی. (بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۰۵)
ابوذر رضی الله عنه را دیدند که الاغش را در ربذه آب میداد. یکی به او گفت: ای ابوذر! کسی نداری که الاغت را آب دهد؟ گفت: از رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله) شنیدم که میفرمود: هیچ حیوانی نیست، مگر این که هر صبح درخواست میکند که خدایا! مالک خوبی به من روزی کن که از علف، سیرم کند و از آب، سیرابم کند، و بیش از توانم بر من تکلیف نکند. و من دوست دارم خودم آن را آب دهم.
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَا مِنْ دَابَّهٍ یُرِیدُ صَاحِبُهَا أَنْ یَرْکَبَهَا إِلَّا قَالَتِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ بِی رَحِیماً. (بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۰۵)
حیوانی نیست که صاحبش میخواهد بر آن سوار شود، مگر این که حیوان میگوید: خدایا! او را بر من مهربان قرار بده.
قَالَ أَبُوذَرٍّ : تَقُولُ الدَّابَّهُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی مَلِیکَ صِدْقٍ یَرْفُقُ بِی وَ یُحْسِنُ إِلَیَّ وَ یُطْعِمُنِی وَ یَسْقِینِی وَ لَا یَعْنُفُ عَلَیَ.(بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۰۵)
ابوذر: حیوان میگوید: خدایا! مالکِ درستی به من روزی کن که با من به نرمی رفتار کند و بر من نیکی کند و خوراک و آب به من دهد و به من زور نگوید.
۹- پاداش رسیدگی به اسب
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: الْخَیْلُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِیهَا الْخَیْرُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ الْمُنْفِقُ عَلَیْهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَالْبَاسِطِ یَدَهُ بِالصَّدَقَهِ لَا یَقْبِضُهَا. (بحار الأنوار ج۶۱ ص ۱۷۳)
خیر به موی پیشانی اسبها تا روز قیامت گره خورده و کسی که در راه خدای متعال برای او خرج کند، مانند کسی است که دست خود را برای دادن صدقه، گشوده و نمیبندد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:… وَ مَنِ ارْتَبَطَ فَرَساً فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَانَ عَلَفُهُ وَ رَوْثُهُ وَ شَرَابُهُ فِی مِیزَانِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص ۱۶۵)
… و کسی که اسبی را برای رضای خدا به استراحتگاهش ببرد و به او آب و علف بدهد و جایش را جارو کند، در تروازی اعمالش در روز قیامت محاسبه میشود و پاداش دارد.
۱۰- نچیدن یال و دم حیوان
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: لَا تَجُزُّوا نَوَاصِیَ الْخَیْلِ وَ لَا أَعْرَافَهَا وَ لَا أَذْنَابَهَا فَإِنَّ الْخَیْرَ فِی نَوَاصِیهَا وَ إِنَّ أَعْرَافَهَا دِفْؤُهَا وَ إِنَّ أَذْنَابَهَا مَذَابُّهَا. (بحار الأنوار ج۶۱ ص ۱۷۳)
موی پیشانی و یال و دُم اسبها را نچینید! زیرا خیر به موی پیشانی آنها گره خورده و یال آنها گرمی تن آنهاست و دُمهایشان مگس پران آنهاست.
۱۱- آزار ندادن حیوانات
وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ. (نساء/ ۱۱۹)
و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهای دور و دراز خواهم کرد، و وادارشان میکنم تا گوشهای دامها را شکاف دهند، و وادارشان میکنم تا آفریده خدا را دگرگون سازند. [شیطان در بارگاه احدیت به اظهار عناد اکتفا نکرده، بلکه اشاره میکند بنی آدم را از شاهراه هدایت به جادّه ضلالت میکشاند و باطل را در نظر آنها، حق جلوه می دهد و آنها را به آرزوهای دور و دراز میاندازد.]
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْخُطَّافِ فَقَالَ لَا تُؤْذُوهُ فَإِنَّهُ لَا یُؤْذِی شَیْئاً وَ هُوَ طَیْرٌ یُحِبُّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۸۵)
مردی دربارهی پرستو از امام صادق (علیه السّلام) پرسش کرد. حضرت فرمود: آزارش ندهید که آزاری ندارد و پرندهای است که ما اهل بیت (علیهم السلام) را دوست دارد.
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) عَلَی قَوْمٍ نَصَبُوا دَجَاجَهً حَیَّهً وَ هُمْ یَرْمُونَهَا بِالنَّبْلِ فَقَالَ مَنْ هَؤُلَاءِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ.(بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۶۸)
رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله) بر مردمی گذر کرد که مرغ زندهای را بسته بودند و او را با تیر میزدند. فرمود: اینها چه کسانی هستند؟ خدا لعنتشان کند!
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: لَا تَضْرِبُوا وُجُوهَ الدَّوَابِّ وَ کُلَّ شَیْءٍ فِیهِ الرُّوحُ فَإِنَّهُ یُسَبِّحُ بِحَمْدِ اللَّهِ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص ۲۰۴)
بر چهرهی حیوانات نزنید؛ به خاطر اینکه هر چیزی که جان دارد؛ آن چیز با حمد خداوند تسبیح میگوید.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: حَجَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) عَلَی رَاحِلَتِهِ عَشْرَ حِجَجٍ مَا قَرَعَهَا بِسَوْطٍ وَ لَقَدْ بَرَکَتْ بِهِ سَنَهً مِنْ سَنَوَاتِهِ فَمَا قَرَعَهَا بِسَوْطٍ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۰۴)
علی بن الحسین (علیه السّلام) با شتر خود ده بار حج به جا آورد و یک تازیانه به آن نزد. و در یکی از سالها شتر در راه خوابید و حتّی یک تازیانه هم به او نزد.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: نَهَی رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) عَنْ ضَرْبِ وُجُوهِ الْبَهَائِمِ وَ نَهَی عَنْ قَتْلِ النَّحْلِ وَ نَهَی عَنِ الْوَسْمِ فِی وُجُوهِ الْبَهَائِمِ.(بحار الأنوار ج۶۱ ص ۲۱۵)
رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله) از زدن بر چهرهی حیوان نهی کرده است و همچنین از کشتن زنبور عسل نهی کرده است و همچنین از داغ زدن برچهرهی حیوان نهی کرده است.
۱۲- عواقب آزار دادن حیوانات
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: رَأَیْتُ فِی النَّارِ صَاحِبَ الْعَبَاءِ الَّتِی قَدْ غَلَّهَا وَ رَأَیْتُ فِی النَّارِ صَاحِبَ الْمِحْجَنِ الَّذِی کَانَ یَسْرِقُ الْحَاجَّ بِمِحْجَنِهِ وَ رَأَیْتُ فِی النَّارِ صَاحِبَهَ الْهِرَّهِ تَنْهَشُهَا مُقْبِلَهً وَ مُدْبِرَهً کَانَتْ أَوْثَقَتْهَا لَمْ تَکُنْ تُطْعِمُهَا وَ لَمْ تُرْسِلْهَا تَأْکُلُ مِنْ حِشَاشِ الْأَرْضِ وَ دَخَلْتُ الْجَنَّهَ فَرَأَیْتُ صَاحِبَ الْکَلْبِ الَّذِی أَرْوَاهُ مِنَ الْمَاءِ. (بحار الأنوار ج ۶۲ ص ۶۵)
در آتش جهنم، [زنی] صاحب گربه ای را دیدم که گربه، او را از جلو و پشت گاز میگرفت. آن زن [در دنیا] آن را به بند کرده و غذایی به آن نمیداد و آن را نمی فرستاد تا از جانداران زمین بخورد. وارد بهشت شدم و در آنجا صاحب سگی را دیدم که سگ خود را سیراب کرده بود.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ امْرَأَهً عُذِّبَتْ فِی هِرَّهٍ رَبَطَتْهَا حَتَّی مَاتَتْ عَطَشاً. (بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۶۷)
زنی به سبب آن که گربه ای را دربند کرده بود و آن گربه از شدت تشنگی مُرده بود، مجازات شد.
السَّکُونِیِّ: أَنَّ النَّبِیَّ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) أَبْصَرَ نَاقَهً مَعْقُولَهً وَ عَلَیْهَا جَهَازُهَا فَقَالَ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) أَیْنَ صَاحِبُهَا لَا مُرُوه فَلْیَسْتَعِدَّ غَداً لِلْخُصُومَهِ. (بحار الانوار ج ۷ص ۲۷۶)
سکونی:… پیغمبر (صلی اللَّه علیه و آله) شتری را دید که او را در حالی که پالان و بار بدوش اوست عقال کردهاند (زانویش را بستهاند)، حضرت (صلی الله علیه وآله) فرمود: صاحب این شتر کجاست؟ که مروت ندارد، و باید فردای قیامت برای مخاصمه آماده گردد.
۱۲-۱- استثنا در زدن حیوان
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: اضْرِبُوهَا عَلَی النِّفَارِ وَ لَا تَضْرِبُوهَا عَلَی الْعِثَارِ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۰۵)
حیوان را به خاطر رم کردن بزنید، ولی به خاطر لغزیدن نزنید.
عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْجَعْفَرِیِّ: سُئِلَ الصَّادِقُ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) مَتَی أَضْرِبُ دَابَّتِی تَحْتِی فَقَالَ إِذْ لَمْ تَمْشِ تَحْتَکَ کَمَشْیَتِهَا إِلَی مِذْوَدِهَا. (بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۱۳)
از امام صادق (علیه السّلام) پرسیده شد: چه زمانی حیوانی را که سوار آن هستم، بزنم؟ حضرت فرمود: هنگامی که زیر پایت چنان راه نمیرود، مانند آن موقع که به چراگاهش میرود.
۱۳- منع کُشتن حیوانات
الصَّادِقِ (علیه السّلام): أَقْذَرُ الذُّنُوبِ ثَلَاثَهٌ قَتْلُ الْبَهِیمَهِ وَ حَبْسُ مَهْرِ الْمَرْأَهِ وَ مَنْعُ الْأَجِیرِ أَجْرَهُ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص ۲۶۸)
کثیفترین گناهان سه چیز است: کشتن جاندار، خودداری از پرداختن مهریهی زن، و نپرداختن مزد کارگر.
اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ قَتَلَ عُصْفُوراً عَبَثاً أَتَی اللَّهَ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ لَهُ صُرَاخٌ یَقُولُ یَا رَبِّ سَلْ هَذَا فِیمَ قَتَلَنِی بِغَیْرِ ذَبْحٍ فَلْیَحْذَرْ أَحَدُکُمْ مِنَ الْمُثْلَهِ وَ لْیُحِدَّ شَفْرَتَهُ وَ لَا یُعَذِّبِ الْبَهِیمَهَ. (بحار الأنوار ج ۶۲ ص ۳۲۸)
هر کسی که بیهوده گنجشکی را بکشد، آن گنجشک روز قیامت شیونکنان آمده و میگوید: پروردگارا! از این بپرس برای چه مرا بدون ذبح کردن کُشت؟ پس باید هر کدام شما از مُثله کردن دوری کند و بایستی کارد خود را تیز کند و جاندار را شکنجه ندهد.
عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَتْلِ النَّمْلَهِ قَالَ لَا تَقْتُلْهَا إِلَّا أَنْ تُؤْذِیَکَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَتْلِ الْهُدْهُدِ أَ یَصْلُحُ قَالَ لَا تُؤْذِیهِ وَ لَا تَقْتُلُهُ وَ لَا تَذْبَحُهُ فَنِعْمَ الطَّیْرُ هُوَ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص ۲۶۴)
علی بن جعفر: از امام کاظم (علیه السّلام) دربارهی کشتن مورچه پرسیدم. فرمود: او را نکش، جز اینکه آزارت دهد. دربارهی کشتن هدهد از او پرسیدم. فرمود: او را آزار نده و نکش و سرش را نبُر که بسیار پرندهی خوبی است.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِیَّاکُمْ والْمُثْلَهَ، ولَوْ بِالْکَلْبِ الْعَقُورِ. (بحار الأنوار ج ۴۲ ص ۲۵۷)
هشدار به شما از مثُله کردن! حتی سگ گزنده!
۱۳-۱- منع از شکار شبانه پرنده
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: لَا تَأْتُوا الْفِرَاخَ فِی أَعْشَاشِهَا وَ لَا الطَّیْرَ فِی مَنَامِهِ حَتَّی یُصْبِحَ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ وَ مَا مَنَامُهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ اللَّیْلُ مَنَامُهُ فَلَا تَطْرُقْهُ فِی مَنَامِهِ حَتَّی یُصْبِحَ وَ لَا تَأْتُوا الْفَرْخَ فِی عُشِّهِ حَتَّی یَرِیشَ وَ یَطِیرَ… (کافی ج ۶ ص ۲۱۶)
شبانگاهان جوجه را از آشیانهاش بیرون نیاورید، و پرنده را هنگام خوابش برای سر بریدن، از لانه بیرون نیاورید تا صبح شود. مردی سؤال کرد که هنگام خوابش چه وقتی است؟ آن حضرت فرمود: شب، هنگام خواب اوست. بنابراین، شبانه به سراغش نروید تا صبح شود. و همین طور بچّههای کوچک پرندگان را که هنوز پر در نیاورده و نمیتوانند پرواز کنند، از لانه شان در نیاورید و شکار نکنید…
۱۴- ذبح صحیح حیوان
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ اللَّهَ کَتَبَ عَلَیْکُمُ الْإِحْسَانَ فِیکُلِّ شَیْءٍ فَإِذَا قَتَلْتُمْ فَأَحْسِنُوا الْقِتْلَهَ وَ إِذَا ذَبَحْتُمْ فَأَحْسِنُوا الذِّبْحَهَ وَ لْیُحِدَّ أَحَدُکُمْ شَفْرَتَهُ وَ لْیُرِحْ ذَبِیحَتَهُ. (بحار الأنوار ج ۶۲ ص ۳۱۵)
خداوند، در هر موردی به نیک عمل کردن فرمان داده است. پس، هرگاه میکُشید، نیکو بکُشید و هرگاه ذبح میکنید، نیکو ذبح کنید و هر کس، باید کارد خود را خوب تیز کند و ذبیحه خود را راحت کند.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَاتَذْبَحِ الشَّاهَ عِنْدَ الشَّاهِ، وَ لَا الْجَزُورَ عِنْدَ الْجَزُورِ وَ هُوَ یَنْظُرُ إِلَیْهِ. (کافی ج ۶ ص ۲۳۰)
گوسفند در برابر دیدگان گوسفند و شتر در برابر دیدگان شتر، ذبح نمیشود.
۱۵- پرهیز از لعن و دشنام به حیوان
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنَ الدَّوَابَ إِذَا لُعِنَتْ لَزِمَتْهَا اللَّعْنَهُ. (بحار الأنوار ج۶۱ ص ۲۱۲)
هرگاه جنبدگان لعن و نفرین شوند، با لعن همراه خواهند شد و اثر آن به همراهان آنها خواهد رسید.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: فِی الدَّوَابِّ لَا تَضْرِبُوا الْوُجُوهَ وَ لَا تَلْعَنُوهَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَعَنَ لَاعِنَهَا. (وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۴۸۳)
به صورت چهارپایان نزنید و آنان را نفرین نکنید. زیرا خداوند عزیز و بلندمرتبه بر نفرینکننده آنها نفرین میکند.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ:… وَ لَا یَشْتِمُهَا. (ملاذ الأخیار ج ۹ ص ۴۳۶)
…به آنها دشنام ندهید.
۱۶- غذا دادن به حیوان
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ سَافَرَ مِنْکُمْ بِدَابَّهٍ فَلْیَبْدَأْ حِینَ یَنْزِلُ بِعَلْفِهَا وَ سَقْیِهَا. (بحار الأنوار ج۶۱ ص ۲۰۳)
هر کس از شما که با حیوانی سفر میکند، چون به منزل رسید، نخست آن را علوفه و آب دهد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یُحِبُّ الرِّفْقَ وَ یُعِینُ عَلَیْهِ فَإِذَا رَکِبْتُمُ الدَّوَابَّ الْعِجَافَ فَأَنْزِلُوهَا مَنَازِلَهَا فَإِنْ کَانَتِ الْأَرْضُ مُجْدِبَهً فَانْجُوا عَلَیْهَا وَ إِنْ کَانَتْ مُخْصِبَهً فَأَنْزِلُوهَا مَنَازِلَهَا. (بحار الأنوار ج۶۱ ص۲۱۳)
خداوند بزرگ و والا، نرمش را دوست دارد و به آن کمک میکند، و چون سوار چهار پایان لاغر شدید؛ در محلهایی که مناسب آنها هستند منزل کنید. اگر زمین قحطی و خشک باشد، زود از آن عبور کنید، و اگر پر نعمت باشد در آنجا منزلشان دهید.
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مِنْ مُرُوَّهِ الرَّجُلِ أَنْ یَکُونَ دَوَابُّهُ سِمَاناً. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۲۱۵ )
از مردانگی کسی این است که چهار پایان او فربه باشند.
۱۷- منع از دوشیدن تمام شیر حیوانات
أَنَّ رَجُلًا حَلَبَ عِنْدَ النَّبِیِّ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) نَاقَهً فَقَالَ النَّبِیُّ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) دَعْ دَاعِیَ اللَّبَنِ یَقُولُ أَبْقِ فِی الضَّرْعِ شَیْئاً لَا تَسْتَوْعِبْهُ کُلَّهُ فِی الْحَلْبِ فَإِنَّ الَّذِی تُبْقِیهِ بِهِ یَدْعُو مَا فَوْقَهُ مِنَ اللَّبَنِ وَ یُنْزِلُهُ وَ إِذَا اسْتَقْصَی کُلَّ مَا فِی الضَّرْعِ أَبْطَأَ عَلَیْهِ الدَّرُّ بَعْدَ ذَلِکَ. (بحار الأنوار ج ۶۱ ص ۱۴۹)
یکی از یاران پیامبر (صلی الله علیه وآله) میگوید: یک شتر شیرده را به رسول خدا هدیه کردند. ایشان، مرا امر فرمود تا آن را بدوشم. من نیز آن را دوشیدم؛ البته برای دوشیدن آن، بسیار تلاش کردم و سخت آن را دوشیدم، به گونهای که وقتی آن جناب زیادهروی مرا در دوشیدن دید، فرمود: این گونه ندوش! برای بچه او نیز سهمی بگذار.
ثبت دیدگاه