فهرست مطالب
آداب کنترل خشم
چکیده
خشم از صفات ذاتی انسان است که دارای جنبه های مثبت و منفی دارد. آداب کنترل خشم در جهت مهار خشم منفی انسان عرضه شده است تا آدمی با رعایت آن بتواند از آسیب رسانی به دیگران خودداری کند.
1- مفهوم کنترل خشم
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِنَّمَا الْحِلْمُ كَظْمُ الْغَيْظِ وَ مِلْكُ النَّفْسِ. (غررالحکم ص 272)
نيست بردباری، مگر فروبردن خشم و مالك بودن نفس.
اَلسّجادُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَا مِنْ جُرْعَةٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ جُرْعَتَيْنِ جُرْعَةِ غَيْظٍ رَدَّهَا مُؤْمِنٌ بِحِلْمٍ وَ جُرْعَةِ مُصِيبَةٍ رَدَّهَا مُؤْمِنٌ بِصَبْرٍ الْخَبَرَ .(بحار الأنوار ج68 ص 416)
هيچ جرعهای در نزد خدای عزیز و بلندمرتبه، محبوبتر از دو جرعه نيست، جرعهی خشمی كه مؤمن آن را با حلم و بردباری مرتفع سازد، و جرعهی مصيبتی كه آن را با صبر و تحمل رد كند (تا آخر خبر).
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: الْكَظْمُ ثَمَرَةُ الْحِلْمِ. (تصنيف غرر الحكم ص 246)
فرو بردن خشم، ثمرهی حلم و بردباری است.
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: الْكَاظِمُ مَنْ أَمَاتَ أَضْغَانَهُ. (تصنيف غرر الحكم ص 246)
فرو برندهی خشم، كسی است كه كينههای خود را ميرانده باشد و زايل كرده باشد.
2- اهمیت و جایگاه کنترل خشم
اللهُ تَعالى: وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ. (آل عمران/ 134)
و خشم خود را فرو میبرند؛ و از مردم در میگذرند؛ و خداوند نیكوكاران را دوست دارد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: أَوْلَی النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَی الْعُقُوبَةِ وَ أَحْزَمُ النَّاسِ أَكْظَمُهُمْ لِلْغَيْظِ. (بحار الأنوار ج68 ص 420)
شايستهترين افراد برای عفو، آنهايی هستند كه توانایی انتقام در آنها هست و استوارترين مردم هم كسی است كه خشم خود را فروبرد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: أَعْقَلُ النَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاةً لِلنَّاسِ وَ أَحْزَمُ النَّاسِ أَكْظَمُهُمْ غَيْظاً. (مشكاة الأنوار ص 218)
عاقلترين مردم، آن كسی است كه با مردم بيشتر مدارا كند و دور انديشترين مردم، كسی است كه خشم خود را بيشتر فرو خورد.
عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ [عَلِيٍ] الْعَسْكَرِيِّ عَنْ أَبِيهِ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا) وَ ذَكَرَ أَنَّهُ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) زَارَ بِهَا فِي يَوْمِ الْغَدِير… وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَزَلْ لِلْهَوَی مُخَالِفاً وَ لِلتُّقَی مُحَالِفاً وَ عَلَی كَظْمِ الْغَيْظِ قَادِراً وَ عَنِ النَّاسِ عَافِياً غَافِرا… (بحار الأنوار ج97 ص 359)
امام عسکری (علیه السلام) با این عبارات، امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در روز غدیر زیارت کردند، که می رسند به جمله: و شهادت میدهم که با مخالفت بر هوای نفس پایین نیامدی و برای تقوای الهی با هوای نفس مخالفت داشتی و بر فرو بردن خشم خود قادر بودی و بخشنده خوبی برای مردم بودی …
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَانَ سَيِّداً كَظْمُ الْغَيْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِيءِ وَ الصِّلَةُ بِالنَّفْسِ وَ الْمَال. (بحار الأنوار ج75 ص 229)
سه چيز است كه در هر كس باشد، آقا و بزرگوار است: فرو خوردن خشم، گذشت از بدکردار و پيوند خويشاوندی با جان و مال.
الصَّادِق علیه السلام : مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ مِنْ جُرْعَةِ غَيْظٍ يَتَجَرَّعُهَا عَبْدٌ يُرَدِّدُهَا فِي قَلْبِهِ إِمَّا بِصَبْرٍ وَ إِمَّا بِحِلْمٍ .(بحار الأنوارج68 ص 422)
هيچ قطرهای در نزد خدا محبوبتر از جرعهی خشمی كه بنده آن را می نوشد نيست كه در دل خود ترديد دارد، بنوشد يا ننوشد كه بالاخره با نيروی صبر و يا حلم و بردباری می نوشد.
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: طُوبَی لِمَنْ كَظَمَ غَيْظَهُ وَ لَمْ يُطْلِقْهُ عَصَی أَمْرَ نَفْسِهِ فَلَمْ يُهْلِكْهُ. (تصنيف غرر الحكم ص 247)
خوشا از برای كسی كه خشم خود را فرو خورد و آن را رها نكند و فرمان نفس خود را نافرمانی كند، پس آن(نافرمانی نفس) او را هلاك نگرداند.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: نِعْمَتِ الْجُرْعَةُ الْغَيْظُ لِمَنْ صَبَرَ عَلَيْهَا. (مشكاة الأنوار ص217)
نوشیدن جرعهی خشم، نیکو است، برای کسی که بر آن صبر وشکیبایی کند.
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: رَأْسُ الْحِلْمِ الْكَظْمُ. (تصنيف غرر الحكم ص 247)
سرلوحهی بردباری، فرو بردن خشم است.
3- آثار کنترل خشم
اللهُ تَعالى: وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ -الی قوله تعالی- وَ الَّذِينَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَی الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ. (شوری/ ۳۷-۴۳)
و چون به خشم درمیآيند، آنها را میبخشند. – تا آنجا كه فرموده – و آنان كه موقع ستمگریِ ستمگران انتقام میگيرند. كيفرِ بدی، همانند آن بدی است و كسی كه عفو و گذشت كند و صلح و مصالحه کند، پاداش او بر خدا است، همانا كه خدا ستمكاران را دوست نمیدارد. و هر كه پس از ستم [ديدن] خود، ياری جويد [و انتقام گيرد] راه [نكوهشی] بر ايشان نيست. همانا كسانی كه به مردم ستم میكنند و بدون اينكه حقی داشته باشند در روی زمين جور و ظلم میكنند، بايد مورد اعتراض و حمله قرار گيرند كه آنها مستحق عذاب دردناكی هستند و كسی كه صبر و گذشت داشته باشد، اين عمل نشانه استواری كارها است.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: مِنْ أَحَبِّ السَّبِيلِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جُرْعَتَانِ جُرْعَةُ غَيْظٍ يَرُدُّهَا بِحِلْمٍ وَ جُرْعَةُ مُصِيبَةٍ يَرُدُّهَا بِصَبْرٍ. (بحار الأنوار ج 68 ص 411)
از بهترين راه به سوی خدای عزیز و بلندمرتبه دو جرعه است، جرعه نوشيدن غيظ كه خشم خود را با حلم و بردباری برطرف کند. و جرعه نوشيدن مصيبت كه با صبر خود آن مصيبت را رد كند.
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: اكْظِمِ الْغَيْظَ عِنْدَ الْغَضَبِ وَ تَجَاوَزْ مَعَ الدَّوْلَةِ تَكُنْ لَكَ الْعَاقِبَةُ. (تصنيف غرر الحكم ص 246)
خشم خود را فرو بر نزد غضب و در گذر از گناه مردم با داشتن قدرت بر انتقام، تا برای تو فرجام نیک باشد.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَا مِنْ عَبْدٍ كَظَمَ غَيْظاً إِلَّا زَادَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِزّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ:{وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِين.} (آل عمران/143) وَ أَثَابَهُ اللَّهُ مَكَانَ غَيْظِهِ ذَلِكَ. (بحار الأنوار ج68 ص 409)
هيچ بندهای خشم خود را فرو نمی برد، مگر اينكه خدای عزیز و بلندمرتبه بر عزت دنيا و آخرت او میافزايد. آنجا كه در قرآن فرموده است: {و فرو برندگان خشم و عفوكنندگان از مردم، و خدا اهل احسان را دوست دارد.} و خدای عزیز و بلندمرتبه پاداش آن غضب را به او بدهد.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِقَوْمٍ يَرْفَعُونَ حَجَراً فَقَالَ مَا هَذَا فَقَالُوا نَعْرِفُ بِذَلِكَ أَشَدَّنَا وَ أَقْوَانَا فَقَالَ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَشَدِّكُمْ وَ أَقْوَاكُمْ قَالُوا بَلَی يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَشَدُّكُمْ وَ أَقْوَاكُمُ الَّذِي إِذَا رَضِيَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِي إِثْمٍ وَ لَا بَاطِلٍ وَ إِذَا سَخِطَ لَمْ يُخْرِجْهُ سَخَطُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ وَ إِذَا قَدَرَ لَمْ يَتَعَاطَ مَا لَيْسَ بِحَقٍّ. (مشكاة الأنوار ص ۳۲)
رسول خدا (صلی الله عليه و آله) چون از كنار گروهی میگذشتند كه سنگی را بلند میكردند؛ فرمود: اين چه كاری است؟ گفتند: به وسيلهی اين كار نيرومندترين و قویترين را میشناسيم. فرمود: آيا خبر ندهم شما را به قدرتمندترين و قویترين شما؟ گفتند: بفرمایید ای رسول خدا! فرمود: قدرتمندترين و قوی ترين شما كسی است كه هر گاه راضی بود، راضی بودنش، او را در گناه و باطل، داخل نكند، و هر گاه خشمگين و ناراضی بود، خشمش او را از گفتن حق، خارج نكند، و هر گاه قدرت پيدا كرد، كاری را كه حق نيست، انجام ندهد.
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: ظَفِرَ بِالشَّيْطَانِ مَنْ غَلَبَ غَضَبَهُ. (تصنيف غرر الحكم ص 247)
هر كس بر خشم خود غالب شد، بر شيطان پیروزی يافت.
4- راهکارهای کنترل خشم
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: … إِذَا غَضِبَ أَحَدُكُمْ فَلْيَسْكُتْ. (بحار الأنوار ج68 ص 404)
… و چون يكی از شما خشمگين شود، خاموش بماند.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: نِعْمَ الْجُرْعَةُ الْغَيْظُ لِمَنْ صَبَرَ عَلَيْهَا فَإِنَّ عَظِيمَ الْأَجْرِ لَمِنْ عَظِيمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمُ. (بحار الأنوار ج68 ص 408)
غضب جرعهی خوبی است برای كسی كه بر آن صبر و تحمل کند. همانا پاداش عظيم در قبال بلای عظيم خواهد بود؛ و خداوند گروهی را دوست ندارد، مگر آنكه (به نوعی) آزمایش میکند.
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَتَی أَشْفِي غَيْظِي إِذَا غَضِبْتُ؟ أَحِينَ أَعْجِزُ عَنِ الِانْتِقَامِ فَيُقَالُ لِي لَوْ صَبَرْتَ أَمْ حِينَ أَقْدِرُ عَلَيْهِ فَيُقَالُ لِي لَوْ غَفَرْتَ؟ (نهج البلاغه حکمت 185)
به هنگامی كه خشمگين شوم، كِی خشمم را فرو بنشانم؟! آيا هنگامی كه از انتقام گرفتن ناتوانم و به من گفته میشود: بهتر است صبر كنی؟! يا هنگامی كه توانايی انتقام دارم و به من گفته می شود : بهتر است گذشت كنی؟!
اَلسّجادُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِي بِحِلْيَةِ الصَّالِحِينَ، وَ أَلْبِسْنِي زِينَةَ الْمُتَّقِينَ، فِي بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ كَظْمِ الغَيْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَيْنِ و إفشاء العارفة … (صحيفه سجاديه دعای۲۰)
بار خدايا! بر محمد و آل او درود فرست، و مرا به زينت صالحين و شايستگان (انجام حقوق خدا و مردم) آراسته فرما، و زيور پرهيزگاران (عمل به واجبات و ترك محرمات) را به من بپوشان، با (توفيق برای) گستردن عدل و داد و فرو نشاندن خشم و خاموش كردن آتش دشمنی (اختلاف بين مردم) و گرد آوردن پراكندگان (دلهای از هم رنجيده) و اصلاح فساد بين مردم، و فاش كردن خير و نيكی، …
عَنْ أَخِي حَمَّادِ بْنِ بَشِيرٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ وَ عِنْدَهُ أَخُوهُ حُسْنُ بْنُ الْحَسَنِ فَذَكَرْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فَنَالَ مِنْهُ فَقُمْتُ مِنْ ذَلِكَ الْمَجْلِسِ فَأَتَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) لَيْلًا فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ وَ هُوَ فِي فِرَاشِهِ قَدْ أَخَذَ الشِّعَارَ فَخَبَّرْتُهُ بِالْمَجْلِسِ الَّذِي كُنَّا فِيهِ وَ مَا يَقُولُ حَسَنٌ فَقَالَ يَا جَارِيَةُ ضَعِي لِي مَاءً فَأُتِيَ بِهِ فَتَوَضَّأَ وَ قَامَ فِي مَسْجِدِ بَيْتِهِ فَصَلَّی رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ قَالَ يَا رَبِّ إِنَّ فُلَاناً أَتَانِي بِالَّذِي أَتَانِي عَنِ الْحَسَنِ وَ هُوَ يَظْلِمُنِي وَ قَدْ غَفَرْتُ لَهُ فَلَا تَأْخُذْهُ وَ لَا تُقَايِسْهُ يَا رَبِّ قَالَ فَلَمْ يَزَلْ يُلِحُّ فِي الدُّعَاءِ عَلَی رَبِّهِ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيَّ فَقَالَ انْصَرِفْ رَحِمَكَ اللَّهُ فَانْصَرَفْتُ ثُمَّ زَارَهُ بَعْدَ ذَلِكَ. (بحار الأنوار ج88 ص 385)
حماد بن بشیر گوید: من در مجلسی نزد عبد اللَّه بن حسن بودم که برادرش حسن بن حسن هم آنجا بود. در این هنگام سخن از امام صادق (علیه السّلام) به میان آمد. حسن نسبت به آن حضرت سخن ناروایی گفت. من از مجلس بیرون رفتم و شب به نزد امام صادق (علیه السّلام) آمدم، و در حالی که ایشان قصد خوابیدن داشتند و بسترشان را پهن کرده بودند، خدمت ایشان رسیدم. جریان آن مجلس و آنچه را حسن گفته بود برای آن حضرت عرض کردم. امام کنیزی را طلب کرد و فرمود: برایم آب بیاور. سپس وضو گرفت و در مسجد خانه اش دو رکعت نماز خواند. بعد فرمود: بار خدایا! فلانی از حسن به من می گوید و اینکه او به من ظلم می کند. ولی من از وی گذشتم. پروردگارا! تو هم از او در گذر! امام علیه السّلام بر این دعا از درگاه خداوند مُصرّ بود، تا اینکه متوجه من شده و فرمود: برو، خدا تو را رحمت کند. من هم رفتم. سپس بعد از این جریان به دیدار او رفت.
قَالَ الْحَوَارِيُّونَ لِعِيسَی: يَا مُعَلِّمَ الْخَيْرِ أَعْلِمْنَا أَيُّ الْأَشْيَاءِ أَشَدُّ قَالَ أَشَدُّ الْأَشْيَاءِ غَضَبُ اللَّهِ قَالُوا: فِيمَا يُتَّقَی غَضَبُ اللَّهِ قَالَ: بِأَنْ لَا تَغْضَبُوا قَالُوا: وَ مَا بَدْءُ الْغَضَبِ قَالَ: الْكِبْرُ وَ التَّجَبُّرُ وَ مَحْقَرَةُ النَّاسِ. (مشكاة الأنوار ص219)
حواريون به عيسی عليه السّلام گفتند: ای معلم خير! ما را راهنمایی كنيد که كدام چيز سختتر است؟ گفت: از همه سختتر غضب خداوند است! گفتند: غضب خدا را چگونه میتوان نگهداشت؟ فرمود: به اينكه غضب نكنيد. گفتند: غضب از كجا شروع میشود؟ فرمود: از خودخواهی، تكبر و كوچك شمردن مردم.
5- کنترل خشم در برابر دشمنان
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: كَظْمُ الْغَيْظِ مِنَ الْعَدُوِّ فِي دَوْلَاتِهِمْ تَقِيَّةً حَزْمٌ لِمَنْ أَخَذَ بِهِ وَ تَحَرُّزٌ عَنِ التَّعَرُّضِ لِلْبَلَاءِ فِي الدُّنْيَا وَ مُعَانَدَةُ الْأَعْدَاءِ فِي دَوْلَاتِهِمْ وَ مُمَاظَّتُهُمْ فِي غَيْرِ تَقِيَّةٍ تَرْكُ أَمْرِ اللَّهِ فَجَامِلُوا النَّاسَ يَسْمُنْ ذَلِكَ لَكُمْ عِنْدَهُمْ وَ لَا تُعَادُوهُمْ فَتَحْمِلُوهُمْ عَلَی رِقَابِكُمْ فَتَذِلُّوا. (بحار الأنوار ج68 ص 409)
خودداری از غضب یا گذشت از دشمن در زمان حكومت دشمن، تقيههایی است كه موجب حفظ و دور شدن و مصونيت از بلاء و گرفتاری های دنيوی است و دشمنی با آنها در دوران قدرتشان و درگيری و نزاع با آنان بدون مراعات تقيه، ترك امر و دستور الهی است. پس بنا بر اين با آنان خوشبرخورد باشيد تا در نتيجه در نظر آنها با عظمت و احترام باشيد و با آنها دشمنی نكنيد كه موجب تسلط آنها بر خودتان شويد و خواری ببينيد.
6- کنترل خشم درهنگام قدرت
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أَفْضَلُ الْحِلْمِ كَظْمُ الْغَيْظِ وَ مِلْكُ النَّفْسِ مَعَ الْقُدْرَةِ. (تصنيف غرر الحكم ص 286)
برترين بردباری، فرو خوردن خشم و خويشتنداری در هنگام توانايی [بر گرفتن انتقام] است .
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: شِدَّةُ الْغَضَبِ تُغَيِّرُ الْمَنْطِقَ وَ تَقْطَعُ مَادَّةَ الْحُجَّةِ وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ. (بحار الأنوار ج68 ص 428)
غضب و خشم شدید، منطق و سخن انسان را تغییر میدهد و ریشه و ارزش استدلال را از بین میبرد و فهم و درک را پراکنده و مختل میسازد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: مَنْ كَظَمَ غَيْظاً وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَی إِنْفَاذِهِ مَلَأَهُ اللَّهُ أَمْناً وَ إِيمَاناً وَ مَنْ تَرَكَ لُبْسَ ثَوْبِ جَمَالٍ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ تَوَاضُعاً كَسَاهُ اللَّهُ حُلَّةَ الْكَرَامَةِ. (بحار الأنوار ج68 ص 425)
كسی كه خشم خود را فرو برد، با اينكه قدرت بر انتقام دارد، خداوند دل او را پر از امن و ايمان میگرداند و كسی كه از پوشيدن لباس تجّمل خودداری كند، با اينكه تمكّن دارد، ولی از نظر فروتنی چنين كند؛ خداوند لباس كرامت به او میپوشاند.
رَبِيعِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ: كَانَ وَ اللَّهِ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ (عَلَيْهِما السَّلَام) مِنَ الْمُتَوَسِّمِينَ يَعْلَمُ مَنْ يَقِفُ عَلَيْهِ وَ يَجْحَدُ الْإِمَامَ بَعْدَهُ إِمَامَتَهُ وَ كَانَ يَكْظِمُ غَيْظَهُ عَلَيْهِمْ وَ لَا يُبْدِي لَهُمْ مَا يَعْرِفُهُ لَهُمْ فَسُمِّيَ الْكَاظِمَ لِذَلِكَ. (وسائل الشيعه ج 12 ص 178)
ربيع بن عبد الرحمن: به خدا سوگند! موسی بن جعفر (علیهما السلام) از فراست و هوشياری برخوردار بود و كسانی را كه بر عليه او ايستادگی کرده و رهبری امام بعد از او را انكار میكنند میشناخت. با اين حال خشمش را نسبت به آنها فرو میخورد و آنچه را كه در بارهی آنها میدانست بر آنان اظهار نمیكرد؛ بنا بر اين كاظم ناميده شد.
أَنَّ جَارِيَةً لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِما السَّلَام) جَعَلَتْ تَسْكُبُ عَلَيْهِ الْمَاءُ لِيَتَهَيَّأَ لِلصَّلَاةِ فَسَقَطَ الْإِبْرِيقُ مِنْ يَدِهَا فَشَجَّهُ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيْهَا فَقَالَتْ لَهُ الْجَارِيَةُ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ {وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ. ) (آل عمران/134) فَقَالَ لَهَا كَظَمْتُ غَيْظِي قَالَتْ { وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ. }(آل عمران/134) قَالَ عَفَا اللَّهُ عَنْكِ قَالَتْ { وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ.} (آل عمران/134) قَالَ فَاذْهَبِي فَأَنْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللَّهِ. (بحار الأنوار ج68 ص397)
کنیز حضرت سجاد (علیه السّلام) روی دست حضرت آب میریخت که برای نماز آماده شود. ناگهان ظرف آب از دست کنیز افتاد و سر مبارک حضرت شکست. حضرت سرش را بلند کرد و به او نگاه کرد. کنیز گفت: خداوند می فرماید: {و خشم خود را فرو میبرند.} حضرت فرمود: خشم خود را فرو بردم. کنیز گفت: {و از مردم در میگذرند.} فرمود: خدا تو را ببخشد. کنیز گفت: { و خداوند نیكوكاران را دوست دارد. } فرمود: تو را در راه خدا آزاد کردم !
سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) أَيُّ الْخَلْقِ أَقْوَی؟ قَالَ: الْحَلِيمُ وَ سُئِلَ مَنْ أَحْلَمُ النَّاسِ؟ قَالَ الَّذِي لَا يَغْضَبُ . (بحار الأنوار ج68 ص 420)
از امیر مؤمنان (علیه السّلام) سؤال شد: قویترین مردم کیست؟ فرمود: بردبار. سؤال شد: بردبارترین مردم کیست؟ فرمود: آن کس که غضب نکند.
7- پاداش کنترل خشم در آخرت
تفسير القمي { وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ.} (شوری/ 37) قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(عَلَيْهِ السَّلَامُ): مَنْ كَظَمَ غَيْظاً وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَی إِمْضَائِهِ حَشَا اللَّهُ قَلْبَهُ أَمْناً وَ إِيمَاناً يَوْمَ الْقِيَامَةِ قَالَ وَ مَنْ مَلَكَ نَفْسَهُ إِذَا رَغِبَ وَ إِذَا رَهِبَ وَ إِذَا غَضِبَ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَی النَّارِ . (بحار الأنوار ج68 ص 417)
حضرت باقر (علیه السّلام) درباره تفسیر آیه {و چون به خشم می آیند درمی گذرند.} فرمود: کسی که خشم خود را فرو برد، با اینکه قدرت بر انتقام دارد، خداوند در روز قیامت دل او را از امن وآرامش پر میکند. (همچنین ) فرمود: و کسی که موقع میل و ترس و غضب برخودش مسلط باشد، خداوند بدن او را بر آتش حرام میگرداند.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ اسْتَكْمَلَ خِصَالَ الْإِيمَانِ مَنْ صَبَرَ عَلَی الظُّلْمِ وَ كَظَمَ غَيْظَهُ وَ احْتَسَبَ وَ عَفَا وَ غَفَرَ كَانَ مِمَّنْ يُدْخِلُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَ يُشَفِّعُهُ فِي مِثْلِ رَبِيعَةَ وَ مُضَرَ. (بحار الأنوار ج68 ص 417)
سه چيز است که هر كس دارای آنها باشد، خصلتهای ايمان را به حد كمال به دست آورده است، كسی كه صبر بر ظلم کند، كسی كه برای خدا، خشم خود را فرو خورد، و كسی كه ببخشد و گذشت كند، از كسانی خواهند بود كه خدای عزیز و بلندمرتبه آنها را بدون حساب، داخل بهشت میکند و آنان در باره افراد بسياری به اندازهی طایفه ربيعه و مُضَر (دو قبيله بزرگ) شفيع خواهد بود و شفاعتشان قبول است.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ كَفَّ عَنْ أَعْرَاضِ النَّاسِ أَقَالَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ كَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النَّاسِ كَفَّ اللَّهُ عَنْهُ عَذَابَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ. (بحار الأنوار ج68 ص 426)
کسی که از تعرض به آبروی مردم خودداری کند، خداوند روز قیامت از لغزش او گذشت میکند. و کسی که از اعمال خشم خود درباره مردم چشم بپوشد، خداوند عذاب روز قیامت را از او برطرف میفرماید.
اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَا مِنْ عَبْدٍ كَظَمَ غَيْظاً إِلَّا زَادَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ عِزّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی { وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ.} (آل عمران/۱۳۴) وَ آتَاهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ مَكَانَ غَيْظِهِ ذَلِكَ. (مشكاة الأنوار ص 217)
هيچ بندهای خشمش را فرو نخورد، مگر اينكه خدای عزیز و بلندمرتبه در دنيا و آخرت عزتش را زياد گرداند. و به تحقیق خداوند بزرگ و برتر فرمود: {و فروخورندگان خشم و درگذرندگان از مردم، و خداوند نيكوكاران را دوست دارد.} و خداوند در برابر حلم او، به جای خشمش به او بهشت میدهد.
8- پاداش کنترل خشم در دنیا
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: يَا عَلِيُّ مَنْ كَظَمَ غَيْظاً وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَی إِمْضَائِهِ أَعْقَبَهُ اللَّهُ أَمْناً وَ إِيمَاناً يَجِدُ طَعْمَهُ الْحَدِيثَ. (وسائل الشيعه ج12 ص 178)
ای علیّ! هر كه خشمی را فروخورد كه قادر بر اِعمال آن هست، خداوند پاداشی از آرامش و ايمان به او عطا فرمايد كه مزهاش را دريابد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: مَنْ كَظَمَ غَيْظاً مَلَأَ اللَّهُ جَوْفَهُ إِيمَاناً وَ مَنْ عَفَا عَنْ مَظْلِمَةٍ أَبْدَلَهُ اللَّهُ بِهَا عِزّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ . (بحار الأنوار ج68 ص 419)
كسی كه خشم خود را فرو برد، خداوند باطن او را پر از ايمان میکند و كسی كه از ظلمی گذشت كند، خدا به جای آن عزت دنيا و آخرت به او میدهد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: مَنْ يَكْظِمِ الْغَيْظَ يَأْجُرْهُ اللَّهُ وَ مَنْ يَصْبِرْ عَلَی الرَّزِيَّةِ يُعَوِّضْهُ اللَّهُ. (وسائل الشيعه ج12 ص 178)
هر كه خشمش را فرو خورد، خدا پاداشش دهد، و هر كه بر مصيبتی صبر کند، خداوند عوضش دهد.
اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: يَا عَلِيُّ أُوصِيكَ بِوَصِيَّةٍ فَاحْفَظْهَا فَلَا تَزَالُ بِخَيْرٍ مَا حَفِظْتَ وَصِيَّتِي يَا عَلِيُّ مَنْ كَظَمَ غَيْظاً وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَی إِمْضَائِهِ أَعْقَبَهُ اللَّهُ أَمْناً وَ إِيمَاناً يَجِدُ طَعْمَهُ الْحَدِيثَ. (وسائل الشيعه ج12 ص 178)
يا علی! تو را سفارشی میكنم. آن را به خاطر بسپار و تا وقتی كه وصيّت مرا عمل كنی در خير هستی. يا علی! هر كه خشمی را فروخورد كه قادر بر انجام آن است، خداوند پاداشی از آرامش و ايمان به او عطا فرمايد كه مزهاش را دريابد.
اَلْبَاقِرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَا ظُلِمَ أَحَدٌ بِظُلَامَةٍ فَقَدَرَ أَنْ يُكَافِيَ بِهَا وَ لَمْ يَفْعَلْ إِلَّا أَبْدَلَهُ اللَّهُ مَكَانَهَا عِزّاً. (مشكاة الأنوار ص 217)
هر كس مورد ظلم قرار گرفت، و قدرت مجازات كردن ظالم را هم داشت، ولی انجام نداد، خداوند به جايش به او عزت میدهد.
9- آثار رعایت نکردن کنترل خشم
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: قَالَ لُقْمَانُ مَنْ لَا يَكْظِمْ غَيْظَهُ يُشْمِتْ عَدُوَّهُ. (بحار الأنوار ج68 ص 428 )
لقمان گفت: هر كس خشم خود را فرو نبرد، دشمن به او شماتت میكند.
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: شِدَّةُ الْغَضَبِ تُغَيِّرُ الْمَنْطِقَ وَ تَقْطَعُ مَادَّةَ الْحُجَّةِ وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ. (بحار الأنوار ج68 ص 428)
غضب و خشم شدید، منطق و سخن انسان را تغییر میدهد و ریشه و ارزش استدلال را از بین میبرد و فهم و درک را پراکنده و مختل میسازد.
أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا عِزَّ أَنْفَعُ مِنَ الْحِلْمِ وَ لَا حَسَبَ أَنْفَعُ مِنَ الْأَدَبِ وَ لَا نَسَبَ أَوْضَعُ مِنَ الْغَضَبِ. (بحار الأنوار ج68 ص 428)
عزتی بالاتر از حلم نيست و حسبی سودمندتر از ادب نمیباشد ونسبی پايينتر از غضب نخواهد بود.
اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلَامُ: الْغَضَبُ مِفْتَاحُ كُلِّ شَرٍّ. (مشكاة الأنوار ص 219)
غضب، كليد هر شرّی است.















ثبت دیدگاه