آداب شادی
  • ۱۴۰۳-۰۴-۳۱
  • بازدید 128
    پ
    پ

    آداب شادی

     « آداب شادی، به منزله رعایت حدود اخلاقی و آداب زندگی است که در حین شادی، همه گونه حقوق دیگران باید رعایت شود.»

     

    ۱- تعریف شادی

    شادی، در لغت به معنای خوشحالی، سلامتی و فرح آمده است. آنچه در این نوشتار مورد نظر ماست، همان معنای نخست، یعنی خوشحالی و مسرت است.

    شادی، حالت مثبتی است که در انسان بوجود می‌آید و در مقابل غم و اندوه قرار دارد. این حالت ناشی از تحقق آرزوها و خواسته های فرد است. در مقابلِ شادی، غم وجود دارد که از عدم دست یافتن به آرزوها وتمایلات و خواسته‌ها است که بر شخص وارد می شود. در قرآن و روایات به شادی با اهداف الهی سفارش شده است.

    ۲- اهمیت شادی

    اللهُ تَعالى:‏ قُل بِفَصلِ‌الله وَ بِرَحمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلیفرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجمَعُونَ. (یونس/ ۵۸)

    ‌ [ای رسول خدا! به خلق] بگو که به فضل و رحمت خداست که [مؤمنان‌] باید شاد شوند. و این از هر چه گرد مى‌آورند بهتر است.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ. (نهج البلاغه حکمت ۳۳۳)

    شادى مؤمن در چهره‌اش، و اندوهش در دل اوست.

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: ‏‏لا خَیرَ… فِی الوَطَنِ إلّا مَعَ الأَمنِ وَالسُّرورِ. (بحار الانوار ج ۷۷ ص ۵۸)
    جز با امنیت و شادی، خیری در [زندگی] در وطن نیست.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أصلُ العَقلِ القُدرَهُ، وثَمَرَتُهَا السُّرورُ. (بحار الأنوار ج‏۷۵ ص ۷)

    بنیاد خرد، توانمندی است، و میوه‌ی توانمندی، شادمانی.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ:رَزانَهُ العَقلِ تُختَبَرُ فی الرِّضا و الحُزنِ.  (غرر الحکم  ص ۳۸۹)

    استوارى خرد، هنگام خشنودى و اندوه آزموده مى‌شود.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ:أَکْثِرْ سُرُورَکَ‏ عَلَى‏ مَا قَدَّمْتَ‏ مِنَ‏ الْخَیْرِ وَ حُزْنَکَ عَلَى مَا فَاتَکَ مِنْهُ. (عیون الحکم  ص ۷۸)

    سرورت را زیاد کن بر آنچه از کارهای خیر برای آخرتت انجام داده‌ای و حُزنت را بر آنچه از کارهای خیر، محروم گشته‌ای.

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:‏‏ إِنِّی‏ لَأَمْزَحُ‏ وَ لَا أَقُولُ‏ إِلَّا حَقّاً. (بحار الأنوار ج‏۱۶ ص ۲۹۸)

    من مزاح می­کنم، امّا چیزی جز حق نمی­گویم.

    مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ الرَّجُلُ‏ یَکُونُ‏ مَعَ‏ الْقَوْمِ‏ فَیَجْرِی‏ بَیْنَهُمْ‏ کَلَامٌ‏ یَمْزَحُونَ‏ وَ یَضْحَکُونَ فَقَالَ لَا بَأْسَ مَا لَمْ یَکُنْ فَظَنَنْتُ أَنَّهُ عَنَى الْفُحْشَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) کَانَ یَأْتِیهِ الْأَعْرَابِیُّ فَیُهْدِی لَهُ الْهَدِیَّهَ ثُمَّ یَقُولُ مَکَانَهُ أَعْطِنَا ثَمَنَ هَدِیَّتِنَا فَیَضْحَکُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ کَانَ إِذَا اغْتَمَّ یَقُولُ مَا فَعَلَ الْأَعْرَابِیُّ لَیْتَهُ أَتَانَا. (بحار الأنوار ج‏۱۶ ص ۲۵۹)

    معمّر بن خلّاد: از امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: فدایت شوم! حضور انسان در جمعی که سخن در میان آن جمع به مزاح و خنده می­گذرد، چگونه است؟ امام (علیه السلام) فرمود: ایرادی ندارد، تا وقتی چیزی نباشد. گمان کردم منظور امام (علیه السلام) ناسزاست. ایشان فرمود: مردی اعرابی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می­آمد و هدیه‌­ای برای ایشان می­آورد و سپس عرض می­کرد: بهای هدیه ما را بده. آن­گاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می­خندید. حضرت وقتی غمگین می­شد می­فرمود: آن اعرابی چه می­کند؟ کاش نزدمان می­آمد!

    ۱-۲- اختصاص وقت برای شادی

    اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ:…وَ اجْتَهِدُوا أَنْ‏ یَکُونَ‏ زَمَانُکُمْ‏ أَرْبَعَ‏ سَاعَاتٍ‏ سَاعَهً لِلَّهِ لِمُنَاجَاتِهِ وَ سَاعَهً لِأَمْرِ الْمَعَاشِ وَ سَاعَهً لِمُعَاشَرَهِ الْإِخْوَانِ الثِّقَاتِ وَ الَّذِینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَ یُخْلِصُونَ لَکُمْ فِی الْبَاطِنِ وَ سَاعَهً تَخْلُونَ فِیهَا لِلَذَّاتِکُمْ وَ بِهَذِهِ السَّاعَهِ تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ السَّاعَاتِ… (بحار الأنوار ج‏۷۵ ص ۳۴۶)

    … کوشش کنید اوقات روز شما چهار ساعت باشد: ساعتی برای عبادت و خلوت با خدا، ساعتی برای تأمین معاش، ساعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیب‌هایتان واقف می‌سازند و در باطن به شما خلوص و صفا دارند و ساعتی را هم به تفریحات و لذایذ خود اختصاص دهید و از مسرّت و شادیِ ساعات تفریح، نیروی انجام وظایف وقت های دیگر را تأمین کنید.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ:أَوْقَاتُ‏ السُّرُورِ خُلْسَهٌ. (عیون الحکم  ص ۷۰)

    اوقات شادى، غنیمت است.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ فَسَاعَهٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ وَ سَاعَهٌ یَرُمُّ مَعَاشَهُ وَ سَاعَهٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ بَیْنَ لَذَّتِهَا فِیمَا یَحِلُّ وَ یَجْمُلُ. (نهج البلاغه حکمت ۳۹۰)

    مؤمن باید شبانه روز خود را به سه قسمت تقسیم کند: زمانی را برای نیایش و عبادت پروردگار، زمانی برای تأمین هزینه زندگی و زمانی برای واداشتن نفس به لذت‌هایی که حلال و مایه‌ی زیبایی است، اختصاص می‌دهد.

    اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ:اجْعَلُوا لِأَنْفُسِکُمْ‏ حَظّاً مِنَ‏ الدُّنْیَا بِإِعْطَائِهَا مَا تَشْتَهِی مِنَ الْحَلَالِ وَ مَا لَمْ یَثْلِمِ الْمُرُوَّهَ وَ لَا سَرَفَ فِیهِ وَ اسْتَعِینُوا بِذَلِکَ عَلَى أُمُورِ الدُّنْیَا. (بحار الأنوار  ج‏۷۵ ص ۳۴۶)

    از لذایذ دنیوی نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید و خواهش‌های دل را از راه‌های مشروع برآورید. مراقبت کنید که در این کار به مردانگی و شرافت شما آسیب نرسد و دچار اسراف و تندروی نشوید. تفریح و سرگرمی‌های لذت بخش، شما را در اداره زندگی یاری می‌کند و با کمک آن بهتر به امور دنیای خویش موفق خواهید شد.

    یُونُسَ الشَّیْبَانِیِّ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) کَیْفَ مُدَاعَبَهُ بَعْضِکُمْ بَعْضاً قُلْتُ قَلِیلًا قَالَ فَلَا تَفْعَلُوا فَإِنَّ الْمُدَاعَبَهَ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ إِنَّکَ لَتُدْخِلُ بِهَا السُّرُورَ عَلَى أَخِیکَ وَ لَقَدْ کَانَ النَّبِیُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)  یُدَاعِبُ الرَّجُلَ یُرِیدُ بِهِ أَنْ یَسُرَّهُ‏. (بحار الأنوار ج‏۱۶ ص ۲۹۸)

    یونس شَیبانی: امام جعفر صادق (علیه السلام) به من فرمود: چگونه با یکدیگر شوخی می­کنید؟ عرض کردم: کم. فرمود: با هم شوخی کنید.چرا که شوخی نشانه‌ی خوش­‌خُلقی است و سبب می­شود برادرت را شاد کنی. پیامبر (صلی الله علیه و آله) وقتی می­خواست کسی را شاد کند، با او شوخی می‌کرد.

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:‏‏ أَمَا إِنِّی أُصَلِّی وَ أَنَامُ‏ وَ أَصُومُ وَ أُفْطِرُ وَ أَضْحَکُ‏ وَ أَبْکِی‏ فَمَنْ رَغِبَ عَنْ مِنْهَاجِی وَ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی. (بحار الأنوار ج‏۶۸ ص ۲۰۹)

    من، هم نماز می‌خوانم و هم می‌خوابم. هم روزه می‌گیرم و هم غذا می‌خورم. هم می‌خندم و هم گریه می‌کنم. پس کسی که از راه و روش من روی گرداند، از من نیست.

    ۲-۲- خندیدن و آداب شادی

    اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِی وَجْهِ أَخِیهِ حَسَنَهٌ وَ صَرْفُهُ الْقَذَى عَنْهُ حَسَنَهٌ وَ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ‏. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۲۸۸)

    لبخند زدن به روی برادر مومن، حسنه است، و دفع آزار از او حسنه است. و خدا با چیزی که محبوب­تر از شاد کردن مومن باشد، عبادت نشده است.

    أَبِی الدَّرْدَاءِ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) إِذَا حَدَّثَ بِحَدِیثٍ تَبَسَّمَ فِی حَدِیثِهِ. (بحار الأنوار ج‏۱۶ ص ۲۹۸)

    ابی درداء: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وقتی سخن می­گفت، لبخندی بر لب داشت.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: خَیْرُ الضَّحِکِ‏ التَّبَسُّمُ‏. (عیون الحکم  ص ۲۳۹)

    بهترین خنده، تبّسم است.

    ۳- ابزار شادی

    ۱-۳- خوشنودی از خداوند

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ‏ وَثِقَ‏ بِاللَّهِ‏ أَرَاهُ‏ السُّرُورَ وَ مَنْ تَوَکَّلَ عَلَیْهِ کَفَاهُ الْأُمُورَ. (بحار الأنوار ج‏۶۸ ص ۱۵۱)

    هر کس به خدا اعتماد کند، خداوند، شادمانى را به وى مى‌نمایاند و هر کس بر او توکّل کند، کارهاى او را کفایت می‌کند.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَن رَضِىَ بِالقَضاءِ طابَ عَیشُهُ. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص ۱۰۴)

    هر کس از قضاى خداوند خشنود باشد، زندگى‌اش نیکو مى‌شود.

    اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الرُّوحُ وَ الرَّاحَهُ فِی الرِّضَا وَ الْیَقِینِ وَ الْهَمُّ وَ الْحَزَنُ فِی الشَّکِّ وَ السَّخَطِ.  (بحار الأنوار ج‏۶۸ ص ۱۵۹)

    آسایش و آرامش در خشنودی و یقین، و حزن و اندوه در دو دلی و ناخشنودی است.

    ۲-۳- اظهار شادی

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَن قَلَّ سُرُورُهُ کانَ فی المَوتِ راحَتُهُ.  (بحار الأنوار ج‏۷۵ ص ۱۲)

    کسی که شادی‌اش کم باشد، آسایش او در مُردن است.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: السُّرُورُ یَبْسُطُ النَّفْسَ‏ وَ یُثِیرُ النَّشَاطَ. (عیون الحکم و المواعظ ص ۶۲(

    شادی، دل را باز می‌کند و موجب نشاط می‌گردد.

    وَ کَانَ لَهُ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) عَبْدٌ أَسْوَدُ فِی سَفَرٍ فَکَانَ کُلُّ مَنْ أَعْیَا أَلْقَى عَلَیْهِ بَعْضَ مَتَاعِهِ حَتَّى حَمَلَ شَیْئاً کَثِیراً فَمَرَّ بِهِ النَّبِیُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَقَالَ أَنْتَ سَفِینَهٌ فَأَعْتَقَهُ. (بحار الأنوار ج‏۱۶ ص ۲۹۴)

    پیامبر (صلی الله علیه و آله) در سفری غلامی سیاه داشت. هر که در راه خسته می­شد، تکه­‌ای از بار خود را بر دوش او می­نهاد، و چنان شد که چیزهای زیادی بر دوش او افتاد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر او گذر کرد و فرمود: تو یک کشتی هستی! و آنگاه­ او را آزاد کرد.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إنَّ هذِهِ القُلُوبَ تَمِلُّ کَما تَمِلُّ الأبدانُ فَابتَغُوا لَها طَرائِفَ الحِکَمِ.  (نهج‌البلاغه  حکمت۱۸۸)

    این دل‏ها، همانند تن‏ها خسته و افسرده میشوند، در این حال نکته‏‌هاى زیبا و نشاط انگیز براى آنها انتخاب کنید.

    اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: أظهِرُوا البِشرَ فیما بَینَکُم وَالسُّرورَ فى مُلاقاتِکُم. (بحار الأنوار ج‏۹۴ ص ۱۱۷)

    در میانتان خوشرویى ،  و در ملاقاتتان شادمانى را آشکار سازید.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: دَوَامُ السُّرُورِ بِرُؤیَهِ الإخْوانِ. (گنج گهر (ترجمه منظوم نثر اللئالی) ص ۱)

    همیشگیِ شادى ، دیدار برادران است.

    ۳-۳- شوخی و خوشرویی

    یُونُسَ الشَّیْبَانِیِّ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) کَیْفَ مُدَاعَبَهُ بَعْضِکُمْ بَعْضاً قُلْتُ قَلِیلًا قَالَ فَلَا تَفْعَلُوا فَإِنَّ الْمُدَاعَبَهَ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ إِنَّکَ لَتُدْخِلُ بِهَا السُّرُورَ عَلَى أَخِیکَ وَ لَقَدْ کَانَ النَّبِیُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)  یُدَاعِبُ الرَّجُلَ یُرِیدُ بِهِ أَنْ یَسُرَّهُ‏. (بحار الأنوار ج‏۱۶ ص ۲۹۸)

    یونس شَیبانی: امام جعفر صادق علیه السلام به من فرمود: با یکدیگر شوخی می­کنید؟ عرض کردم: کم. فرمود: با هم شوخی کنید چرا که شوخی نشانه‌ی خوش­‌خُلقی است و سبب می­شود برادرت را شاد کنی، پیامبر (صلی الله علیه و آله) وقتی می­خواست کسی را شاد کند با او شوخی می­کرد.

     

    اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ یُحِبُ‏ الْمُدَاعِبَ‏ فِی‏ الْجَمَاعَهِ بِلَا رَفَثٍ‏. (کافی ج‏۲ ص ۶۶۳)

    خداوند عزّ و جلّ کسى را که در میان جمعى شوخى و بذله گویى کند دوست دارد، به شرط آن که ناسزاگویى نباشد.

     

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَوَّلُ‏ الْفُتُوَّهِ الْبِشْرُ وَ آخِرُهَا اسْتِدَامَهُ الْبِرِّ. (عیون الحکم و المواعظ ص ۱۲۴)

    ابتدای جوانمردی خوشرویی و پایان آن ادامه نیکی است.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ أَحْسَنَ مَا یَأْلَفُ بِهِ النَّاسُ قُلُوبَ أَوِدَّائِهِمْ وَ نَفَوْا بِهِ الضِّغْنَ عَنْ قُلُوبِ أَعْدَائِهِمْ حُسْنُ الْبِشْرِ عِنْدَ لِقَائِهِمْ وَ التَّفَقُّدُ فِی غَیْبَتِهِمْ وَ الْبَشَاشَهُ بِهِمْ عِنْدَ حُضُورِهِمْ. (بحار الأنوار ج‏۷۵ ص ۵۷)

    بهترین راه براى نفوذ در دل دوستان و زدودن کینه از دل دشمنان، گشاده‏‌رویى هنگام ملاقات است. و جویا شدن از روى مهر و محبت از حال آنها در موقع غیبت، و شادى‏ و خوشحالى هنگام حضور و آمدنشان.

    ۴-۳- نیکوکاری

    اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْمُؤْمِنُ الَّذِی إِذَا أَحْسَنَ اسْتَبْشَرَ وَ إِذَا أَسَاءَ اسْتَغْفَرَ وَ الْمُسْلِمُ الَّذِی یَسْلَمُ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ یَدِهِ وَ لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ‏. (بحار الأنوار ج‏۶۸ ص ۲۵۹)

    مؤمن کسی است که اگر موفق به کار نیک شد، خوشحال می‌شود و اگر بدی کرد، استغفار می‌کند. و مسلمان کسی است که مسلمانان از شر زبان و دستش سالم و در امان باشند و کسی که همسایه‌اش از زیان و آزار او در امان نباشد، از ما نیست.

    ۵-۳- ذکر خدا

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: یُمْسِی وَهَمُّهُ الشُّکْرُ، وَیُصْبِحُ وَهَمُّهُ الذِّکْرُ. یَبِیتُ حَذِراً، وَیُصْبِحُ فَرِحاً، حَذِراً لَمَّا حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَهِ، وَفَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ الْفَضْلِ وَالرَّحْمَهِ.  (نهج البلاعه خطبه ۱۸۴)

    روز را به شب می‌رساند با سپاسگزاری، و شب را به روز می‌آورد با یاد خدا؛ شب می‌خوابد امّا ترسان، و برمی‌خیزد شادمان. ترس برای اینکه دچار غفلت نشود، و شادمانی برای فضل و رحمتی که به او رسیده است.

    اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: یَا سَعْدُ عِنْدَکُمْ لَنَا قَبْرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَبْرُ فَاطِمَهَ بِنْتِ مُوسَى (عَلَیْهِ السَّلَامُ) قَالَ نَعَمْ مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّهُ فَإِذَا أَتَیْتَ الْقَبْرَ فَقُمْ عِنْدَ رَأْسِهَا مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَهِ وَ کَبِّرْ أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِینَ تَکْبِیرَهً وَ سَبِّحْ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ تَسْبِیحَهً وَ احْمَدِ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ تَحْمِیدَهً ثُمَّ قُلِ…

    السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّهِ وَ حَشَرَنَا فِی زُمْرَتِکُمْ وَ أَوْرَدَنَا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ وَ سَقَانَا بِکَأْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یُرِیَنَا فِیکُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ وَ أَنْ یَجْمَعَنَا وَ إِیَّاکُمْ فِی زُمْرَهِ جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)‏…  (بحار الأنوار ج‏۹۹ ص ۲۶۶)

    ای سعد، پیش شما برای ما قبری وجود دارد؛ گفتم: فدای شما شوم، قبر فاطمه دختر امام موسی علیهما السلام؟ فرمود: آری؛ هر کس او را در حالتی که به جایگاهش شناخت داشته باشد زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود. پس وقتی کنار قبر آمدی، نزد سر حضرت و رو به قبله بایست، و سی و چهار مرتبه الله اکبر، و سی و سه مرتبه سبحان الله، و سی و سه مرتبه الحمد لله بگو؛ سپس بگو:

    … سلام بر تو ای دختر موسی فرزند جعفر، و رحمت خدا و برکت های او نثار تو باد؛ سلام بر تو، خدا بین ما و شما در بهشت آشنایی قرار دهد، و ما را در گروه شما محشور کند، و بر حوضِ پیامبرتان واردمان کند، و به ما با جام جدّتان، از دست علی فرزند ابی­طالب بنوشاند. درودهای خدا بر شما باد. از خدا می­خواهم به ما درباره شما خوشحالی و گشایش ایجاد کند، و ما و شما را در گروه جدّتان محمّد صلی الله علیه و آله گرد آورد…

    ۶-۳- دعا برای شادی

    فِی أَدْعِیَهِ کُلِّ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ. ..

    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْسِمْ‏ لِی‏ مِنْ‏ کُلِ‏ سُرُورٍ وَ مِنْ‏ کُلِ‏ بَهْجَه ٍ وَ مِنْ کُلِّ اسْتِقَامَهٍ وَ مِنْ کُلِّ فَرَجٍ وَ مِنْ کُلِّ عَافِیَه… (بحار الأنوار ج‏۹۵ ص ۱۱۲)

    در دعاهای هر روز ماه رمضان

    خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست و (در این ماه) شادمانی و نشاط و سختکوشی و هر چه گشایش و هر چه عافیت است، روزی‌ام کن…

    ۴- آثار شادی

    اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْبِشْرُ الْحَسَنُ وَ طَلَاقَهُ الْوَجْهِ مَکْسَبَهٌ لِلْمَحَبَّهِ وَ قُرْبَهٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عُبُوسُ الْوَجْهِ وَ سُوءُ الْبِشْرِ مَکْسَبَهٌ لِلْمَقْتِ وَ بُعْدٌ مِنَ اللَّهِ. (مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار  ص ۱۷۹)

    خوشرویى و چهره‌ی باز محبت آورد و موجب نزدیکى به خدای عزیز و بلندمرتبه مى‏شود، و ترشرویى و بدخلقى موجب جلب دشمنى و دورى از خدا مى‏شود.

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:‏‏ إِنَّکُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِکُمْ فَالْقَوْهُمْ بِطَلَاقَهِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ الْبِشْرِ. (مشکاه الأنوار  ص ۱۸۰)

    شما نمیتوانید مردم را با مال خود به طرف خویش جلب کنید، با چهره‌ی باز و خوشرویى آنها را به طرف خود بکشید.

    ۵- اقسام شادی

    ۱-۵- شادی‌های پسندیده

    اللهُ تَعالى:‏ قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ. (یونس/۵۸)

    (ای رسول خدا) بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند، زیرا از آن‌ چه گردآوری کرده‌اند بهتر است.

    اللهُ تَعالى:‏ وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَهٌ فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هَٰذِهِ إِیمَانًا ۚفَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَهُمْ یَسْتَبْشِرُونَ. (توبه/۱۲۴)

    و هنگامی که سوره‌ای نازل شود، برخی {از منافقان به اهل ایمان} گویند: این سوره، ایمانِ کدامیک از شما را افزود؟ ولی کسانی که ایمان آورده‌اند، این سوره بر ایمانشان افزود، و آنان {از نزول این سوره} شادمان می‌شوند.

    اللهُ تَعالى:‏ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ. (غافر۷۵٫)

    و آن روز [که رومیان پیروز شوند] مؤمنان شادمان و خوشحال خواهند شد.

    اللهُ تَعالى:‏ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ.(آل عمران/۱۶۹-۱۷۰)

    هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‌اند، مُرده مپندار، بلکه زنده‌اند که نزد پروردگارشان روزى داده مى‌شوند. به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند…

    اللهُ تَعالى:‏ اَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ. (یونس ۶۲٫)

    بدانید به درستی که دراولیای خدا، نه بیمى است و نه آنان اندوهگین می‌شوند.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ:مَنْ وَثِقَ بِاللَّهِ أَرَاهُ السُّرُورَ… (بحار الأنوار ج‏۷۵ ص ۷۹)

    هر کس به خدا اعتماد کند، شادش می‌کند…

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: سُرُورُ الْمُؤْمِنِ‏ بِطَاعَهِ رَبِّهِ‏ وَ حُزْنُهُ‏ عَلَى‏ ذَنْبِهِ‏. (عیون الحکم  ص ۲۸۶)

    شادی مؤمن، به سبب طاعت پروردگارش است و حزنش بر گناه و عصیان است.

    ۱-۱-۵- عبادت و نیایش

    اللهُ تَعالى:‏ ألا بِذِکْرِالله تَطْمَئِنُّ الْقُلوب. (رعد/۲۸٫)

    اطمینان قلبی و آرامش با یاد خدا به دست می‌آید.

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:‏‏ یَا عَلِیُ‏ ثَلَاثٌ‏ فَرَحَاتٌ‏ لِلْمُؤْمِنِ‏ فِی الدُّنْیَا لُقِیُّ الْإِخْوَانِ وَ الْإِفْطَارُ مِنَ الصِّیَامِ وَ التَّهَجُّدُ مِنْ آخِرِ اللَّیْل‏. (بحار الأنوار ج‏۶۶ ص ۳۷۱)

    یا على! مؤمن در دنیا سه شادى‏ دارد: دیدار برادران، افطار روزه و شب‏‌زنده‌‏دارى در پایان شب.

    اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إلهی ، مَن ذَا الَّذی ذاقَ حَلاوَهَ مَحَبَّتِکَ فَرامَ مِنکَ بَدَلاً و مَن ذَا الَّذی أنِسَ بِقُربِکَ فَابتَغى عَنکَ حِوَلاً. (بحار الانوار ج ۹۴ ص ۱۴۸)

    بارالها ! چه کسى شیرینى محبّت تو را چشید و پس از آن ، در پىِ جایگزینى برایت برآمد؟ چه کسى به نزدیکى با تو اُنس گرفت و پس از آن، خواستار جابه جایى از کنارت شد؟

    اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) یَا دَاوُدُ بِی فَافْرَحْ وَ بِذِکْرِی‏ فَتَلَذَّذْ وَ بِمُنَاجَاتِی فَتَنَعَّمْ فَعَنْ قَلِیلٍ أُخْلِی الدَّارَ مِنَ الْفَاسِقِینَ وَ أَجْعَلُ لَعْنَتِی عَلَى الظَّالِمِینَ‏. (بحار الأنوار ج‏۱۴ ص ۳۴)

    خداوند عزیز و بلندمرتبه به داوود (علیه السلام) وحى فرمود : اى داوود! به من خوش باش و از یاد من لذّت ببر و از نعمت مناجات با من برخوردار شو؛ زیرا به زودى خانه را از گنهکاران خالى کنم و لعنتم را بر ستمگران قرار دهم.

     

    ۲-۱-۵- دوستی اهل بیت

    ابْنِ نُبَاتَهَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فِی قَوْلِ اللَّهِ‏ { قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا.} (یونس/۵۹) قَالَ فَلْیَفْرَحْ بِنَا شِیعَتُنَا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا أُعْطِیَ عَدُوُّنَا مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّهِ. (بحار الأنوار ج‏۲۴ ص ۶۱)

    ابن نباته: امیر المؤمنین (علیه السّلام) در باره آیه: { بگو: به فضل و رحمت خداست که [مؤمنان‌] باید شاد شوند. و این از هر چه گرد مى‌آورند بهتر است.} فرمود: شیعیان ما باید به واسطه‌ی ما شادى‏ کنند. این نعمت بهتر است از طلا و نقره‌‏اى که دشمنان ما گرد هم آورده‏‌اند.

    اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ‏ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ‏ لِفَرَحِنَا. (بحار الأنوار ج‏۴۴ ص ۲۸۶)

    ای پسر شبیب! اگر دوست داری در درجات عالیه بهشت با ما باشی، به حُزن ما محزون و به شادی ما شاد باش.

    اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا یَرَى أَحَدُکُمْ إِذَا أَدْخَلَ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً أَنَّهُ عَلَیْهِ أَدْخَلَهُ فَقَطْ بَلْ وَ اللَّهِ عَلَیْنَا بَلْ وَ اللَّهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)‏. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۲۹۰)

    اگر هر کدام از شما مومنی را شاد کند، نباید گمان کند که تنها او را شاد کرده، بلکه به خدا، ما را هم شاد کرده؛ و همچنین، به خدا، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را هم شاد کرده است.

    اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: اِنَّهُ یَوْمُ عیدٍ وَ فَرَحٍ وَ سُرُورٍ وَ یَوْمُ صَوْمٍ شُکْرا لِلّهِ تَعالى. (وسایل الشیعه ج۷ ص۳۲۶)

    [عید غدیر] روز عید و خوشى و شادى است و روزِ روزه دارى به عنوان سپاس از نعمت الهى است.

    أَبِی هَارُونَ الْعَبْدِیِّ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فِی الْیَوْمِ الثَّامِنَ عَشَرَ مِنْ ذِی الْحِجَّهِ فَوَجَدْتُهُ صَائِماً فَقَالَ إِنَّ هَذَا الْیَوْمَ یَوْمٌ عَظَّمَ اللَّهُ حُرْمَتَهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ أَکْمَلَ اللَّهُ لَهُمْ فِیهِ الدِّینَ وَ تَمَّمَ عَلَیْهِمُ النِّعْمَهَ وَ جَدَّدَ لَهُمْ مَا أَخَذَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْمِیثَاقِ وَ الْعَهْدِ فِی الْخَلْقِ الْأَوَّلِ إِذْ أَنْسَاهُمُ اللَّهُ ذَلِکَ الْمَوْقِفَ وَ وَفَّقَهُمْ لِلْقَبُولِ مِنْهُ وَ لَمْ یَجْعَلْهُمْ مِنْ أَهْلِ الْإِنْکَارِ الَّذِینَ جَحَدُوا فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَمَا صَوَابُ صَوْمِ هَذَا الْیَوْمِ فَقَالَ إِنَّهُ یَوْمُ عِیدٍ وَ فَرَحٍ وَ سُرُورٍ وَ صَوْمٍ شُکْراً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنَّ صَوْمَهُ یَعْدِلُ سِتِّینَ شَهْراً مِنَ الْأَشْهُرِ الْحُرُم‏. (بحار الأنوار ج‏۹۵ ص ۲۹۸)

    ابی هارون عبدی: در روز هجدهم ذی حجه [عید غدیر] به محضر امام صادق (علیه السلام) وارد شدم و دیدم که روزه است. فرمود: امروز، روزی است که خداوند حرمت آن را بر مومنان بزرگ داشت، چرا که در این روز دین خود را تکمیل کرد و نعمت را بر مومنان تمام کرد و میثاق و پیمانی را که در آفرینش نخستین از آنان گرفته بود تجدید کرد، زیرا آن را از یاد آنان برده بود، و به پذیرش آن موفق گردانید و آنان را از منکرانی که از پذیرش آن سرپیچی کردند، قرار نداد.

    عرض کردم: فدایت گردم! پاداش روزه داشتن این روز چیست؟ فرمودند: این روز، روز عید و شادمانی و خوشحالی و روزه داری جهت سپاسگزاری از خدای عزیز و بلندمرتبه است. از این رو، روزه‌ی آن با روزه‌ی شصت ماه از ماه‌های حرام برابر است.

     ۳-۱-۵- ملاقات با عزیزان

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَ أَظْهِرُوا الْبِشْرَ فِیمَا بَیْنَکُمْ وَ السُّرُورَ فِی‏ مُلَاقَاتِکُمْ‏. (بحار الأنوار ج‏۹۴ ص ۱۱۷)

    میان خویش آشکارا شادی کنید و در دیدار با یکدیگر شادمانی خویش را نشان دهید.

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:‏‏ عَلِیّاً یَا عَلِیُ‏  وَ الْإِفْطَارُ مِنَ الصِّیَامِ وَ التَّهَجُّدُ مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ‏. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۳۵۲)

    برای مؤمن در دنیا سه خوشحالی است: دیدار برادران دینی، افطار از روزه و شب زنده داری در آخر شب.

    ۴-۱-۵- انجام کار خیر

    اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ:… وَ السُّرُورُ فِی‏ ثَلَاثِ‏ خِلَالٍ‏ فِی الْوَفَاءِ وَ رِعَایَهِ الْحُقُوقِ وَ النُّهُوضِ فِی النَّوَائِب‏. (بحار الأنوار ج‏۷۵ ص ۲۳۷)

    شادى در سه چیز است : در وفادارى، رعایت حقوق و ایستادگى در برابر سختی‌هاى زمانه.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَکْثِرْ سُرُورَکَ‏ عَلَى مَا قَدَّمْتَ مِنَ الْخَیْرِ وَ حُزْنَکَ عَلَى مَا فَاتَکَ مِنْهُ. (عیون الحکم  ص ۷۸)

    شادى تو بیشتر به خاطر کار خیرى باشد که انجام داده‌اى و اندوهت بیشتر براى کار خیرى باشد که از دست داده‌اى.

    اللهُ تَعالى:‏ فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَهٍ یُحْبَرُونَ.(روم/۱۵)

    اما کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‌اند، در گلستانى شادمان مى‌گردند.

    ۲-۵- شادی‌های ناپسند

    ۱-۲-۵- شادی بر گناه

    اللهُ تَعالى:‏ لاَتَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ وَ یُحِبُّونَ أَن یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَہ مِّنَ الْعَذَابِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ. (آل ‌عمران/۱۸۸(

    گمان مبر آنان‌ که از اعمال (زشت) خود خوشحال می‏شوند و دوست دارند در برابر آن کار (نیکی) که انجام نداده‌‏اند، ستایش شوند، از عذاب (الهی) برکنارند، (بلکه) برای آنان عذاب دردناکی است.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ‏ تَلَذَّذَ بِمَعَاصِی‏ اللَّهِ‏ أَوْرَثَهُ‏ اللَّهُ‏ ذُلًّا. (تصنیف غرر الحکم  ص ۱۸۶)

    هر که از نافرمانى خداوند لذّت برد، خداوند او را به خوارى افکند.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: حَلَاوَهُ الْمَعْصِیَهِ یُفْسِدُهَا أَلِیمُ‏ الْعُقُوبَهِ. (تصنیف غرر الحکم  ص ۱۸۶)

    شیرینى گناه را دردناک بودن کیفر از بین مى برد.

    اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِیَّاکَ‏ وَ الِابْتِهَاجَ‏ بِالذَّنْبِ‏ فَإِنَّ الِابْتِهَاجَ بِهِ أَعْظَمُ مِنْ رُکُوبِهِ. (بحار الأنوار ج‏۷۵ ص ۱۵۹)

    از شاد شدن به گناه بپرهیز، همانا که شاد شدن به گناه از ارتکاب آن بدتر است.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ‏ تَلَذَّذَ بِمَعَاصِی‏ اللَّهِ أَکْسَبَتْهُ ذُلًّا. (عیون الحکم و المواعظ  ص ۴۳۶)

    کسی که هنگام نافرمانی از خدا،  لذت ببرد، خداوند ذلت را به جای آن لذت به او می رساند.

     ۲-۲-۵- شادی در غرور

    اللهُ تَعالى:‏ إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَهِ أُولِی الْقُوَّهِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِین. (قصص/۷۶)

    همانا قارون از قوم موسی بود که بر آنان تعدی و تجاوز کرد، و از گنجینه های مال و ثروت آن اندازه به او دادیم که حمل کلیدهایش بر گروهی نیرومند گران و دشوار می‌آمد. [یاد کن] هنگامی که قومش به او گفتند: [متکبرانه و مغرورانه] شادی مکن، قطعاً خدا شادمانان [متکبر و مغرور] را دوست ندارد!

     

    اللهُ تَعالى:‏ لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ.(حدید/۲۳)

    تا بر آنچه از دستتان مى‌‌رود اندوهگین نباشید و بدانچه به دستتان مى‌آید شادمانى نکنید. و خدا هیچ متکبر خودستاینده‌اى را دوست ندارد.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا وِزْرَ أَعْظَمُ‏ مِنَ‏ التَّبَجُّحِ‏ بِالْفُجُورِ. (تصنیف غرر الحکم  ص ۴۶۲)

    هیچ گناهى بزرگ‌تر از شاد شدن و بالیدن به تبهکاری‌ها  نیست.

    ۳-۲-۵- شادی برای دنیا

    اللهُ تَعالى:‏ اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَهِ إِلَّا مَتَاعٌ. (رعد/۲۶ )

    خداوند روزی را برای هرکه بخواهد گشاده یا تنگ می‌گرداند؛ اما آنان به زندگی دنیا شاد شده‌اند و زندگی دنیا در برابر آخرت، جز بهره‌ای [ناچیز] نیست.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: ما بالُکُم تَفرَحُونَ بالیَسیرِ مِنَ الدنیا تُدرِکُونَهُ و لا یَحزُنُکُمُ الکثیرُ منَ الآخِرَهِ تُحرَمُونَهُ  و یُقلِقُکُم الیَسیرُ مِنَ الدنیا یَفُوتُکُم  حتّى یَتَبَیَّنَ ذلکَ فی وُجوهِکُم. (نهج البلاغه خطبه ۱۱۳)

    چه شده است که با دست یافتن به اندکى از دنیا شاد مى‌شوید و براى از دست دادن نعمت فراوان آخرت اندوهگین نمی‌شوید؟! و اندک چیز دنیا که از کفتان مى‌رود، شما را نگران مى‌سازد، چندان که آثار این نگرانى در چهره‌هاى شما آشکار مى‌شود؟!

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: اِحْذَرْ أَنْ یَخْدَعَکَ الْغُرُورُ بِالْحَائِلِ الْیَسِیرِ أَوْ یَسْتَزِلَّکَ السُّرُورُ بِالزَّائِلِ الْحَقِیرِ. (عیون الحکم  ص ۱۰۴)

    از این که جهان پر غرور تو را به اندک پوششى بفریبد و یا به شادى زودگذرى تو را بلغزاند بر حذر باش!

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: فَسُبْحَانَ اللَّهِ مَا أَعَزَّ سُرُورَهَا وَ أَظْمَأَ رَیَّهَا وَ أَضْحَى فَیْئَهَا، کَأَنَّ الَّذِی کَانَ مِنَ الدُّنْیَا لَمْ یَکُنْ وَ کَأَنَّ الَّذِی هُوَ کَائِنٌ مِنْهَا قَدْ کَانَ، لَا جَاءٍ یُرَدُّ وَ لَا مَاضٍ یَرْتَجِعُ‏. (نهج البلاغه خطبه ۱۱۴)

    منزه است خدا! چه فریبنده است شادمانى دنیا و چه عطش افزاست سیراب کردنش و چه گرم است سایه آن! آن را که مى‌آید باز نتوان گردانید و گذشته را باز نتوان آورد. چه نزدیک است زنده به مرده تا به او پیوندد و چه دور است مرده از زنده به سبب بریدن از او.

    ۴-۲-۵- بازی وسرگرمی بیهوده

    اللهُ تَعالى:‏ وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَهُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ. (انعام/۳۲)

    و زندگى دنیا جز بازى و سرگرمى نیست، و قطعاً سراى بازپسین براى کسانى که پرهیزگارى مى‌کنند بهتر است. آیا نمى‌اندیشید؟!

    ۵-۲-۵- شادی در برابر مصیبت‌زدگان

    اَلْعَسْکَرِیُّ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَیْسَ مِنَ الْأَدَبِ إِظْهَارُ الْفَرَحِ‏ عِنْدَ الْمَحْزُونِ. (بحار الأنوار ج‏۷۵ ص ۳۷۴)

    از ادب انسانی به دور است که انسان در برابر افراد محزون اظهار شادی کند.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا تَفْرَحَنَ‏ بِسَقْطَهِ غَیْرِکَ فَإِنَّکَ لَا تَدْرِی مَا یُحْدِثُ بِکَ الزَّمَانُ. (عیون الحکم  ص ۵۲۳)

    به لغزش دیگران خوشحال مشو؛ زیرا تو نمی‌دانی که زمانه با تو چه خواهد کرد!

    ۶-۲-۵- شادی در غم همسایه

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:‏‏‏ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ جَارِ السَّوْءِ فِی دَارِ إِقَامَهٍ تَرَاکَ عَیْنَاهُ وَ یَرْعَاکَ قَلْبُهُ إِنْ رَآکَ بِخَیْرٍ سَاءَهُ وَ إِنْ رَآکَ بِشَرٍّ سَرَّهُ. (کافی ج‏۲ ص ۶۶۹)

    به خدا پناه برم از همسایه بد در اقامتگاه زندگى! چشمش تو را بیند، و دلش به تو توجه دارد. اگر تو را خوش بیند بد دارد، و اگر تو را در بدى بیند، شادى‏ کند!

    ۶- شادمانی در قیامت

    اللهُ تَعالى:‏ فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَٰلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَهً وَسُرُورًا. (انسان/۱۱)

    پس خدا [هم‌] آنان را از آسیب آن روز نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت.

    اللهُ تَعالى:‏ وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ مُّسْفِرَهٌ  ضَاحِکهٌ مُّسْتَبْشِرَهٌ. (عبس/۳۸)

    در آن روز، [بهشتیان] چهره‌هایی درخشان و خندان و شادمان دارند.

    اللهُ تَعالى:‏ فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَهٍ یُحْبَرُونَ. (روم/۱۵)

    آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‌اند، در باغی از بهشت، شادمان و مسرور خواهند بود.

    اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْقِیَامَهُ عُرْسُ الْمُتَّقِینَ. (مشکاه الأنوار ص ۴۴)

    روز قیامت روز شادى‏ و خوشحالى متقیان است.

    اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: کَمْ مِمَّنْ أَکْثَرَ ضَحِکَهُ لَاعِباً یَکْثُرُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ بُکَاؤُهُ وَ کَمْ مِمَّنْ أَکْثَرَ بُکَاءَهُ عَلَى ذَنْبِهِ خَائِفاً یَکْثُرُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِی الْجَنَّهِ سُرُورُهُ‏ وَ ضَحِکُهُ‏. (بحار الأنوار ج‏۷۳ ص ۵۹)

    چه بسیار پر خنده و بازیگر که روز قیامت پر گریه است. و چه بسیار پر گریه بر گناه خود و ترسان که روز قیامت در بهشت بسیارشاد است و خندان است.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَن طالَ حُزنُهُ على نَفْسِهِ فی الدُّنیا، أقَرَّ اللّه ُ عَینَهُ یَومَ القِیامَهِ و أحَلَّهُ دارَ المُقامهِ. (عیون الحکم  ص ۴۲۷)

    هر که در دنیا بر نفس خویش اندوه بسیار خورد، خداوند در روز قیامت او را شادمان گرداند و در سراى ماندگارى جایش دهد.

    ۷- شاد کردن مؤمن

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:‏‏‏ إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ‏. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۲۸۹)

    محبوب­ترین عمل نزد خدا، شاد کردن مؤمنین است.

    اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) أَیُّ الْأَعْمَالِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ قَالَ اتِّبَاعُ سُرُورِ الْمُسْلِمِ قَالَ وَ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا اتِّبَاعُ سُرُورِ الْمُسْلِمِ قَالَ شُبْعَهُ جُوعِهِ وَ تَنْفِیسُ کُرْبَتِهِ وَ قَضَاءُ دَیْنِهِ‏. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۲۸۳)

    پرسش شد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که نزد خدا کدام عمل بهتر است؟ فرمود: پیگیری شادی مسلمان. و گفته شد: یا رسول الله! پیگیری شادی مسلمان به چه معنی است؟ فرمود: سیر کردن گرسنگی او، گشودن گره گرفتاری او، و رسیدگی به دین او.

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:‏‏ مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ سَرَّنِی فَقَدْ سَرَّ اللَّهَ‏. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۲۸۷)

    هر کس مؤمنی را شاد کند مرا شاد کرده، و هر کس مرا شاد کند، البته که خدا را شاد کرده است.

    اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ سَرَّ امْرَأً مُؤْمِناً سَرَّهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ قِیلَ لَهُ تَمَنَّ عَلَى رَبِّکَ مَا أَحْبَبْتَ فَقَدْ کُنْتَ تُحِبُّ أَنْ تَسُرَّ أَوْلِیَاءَهُ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَیُعْطَى مَا تَمَنَّى وَ یَزِیدُهُ اللَّهُ مِنْ عِنْدِهِ مَا لَمْ یَخْطُرْ عَلَى قَلْبِهِ مِنْ نَعِیمِ الْجَنَّهِ. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۳۰۴)

    هر کس مؤمنی را شاد کند، خدا او را در روز قیامت شاد می­کند، و به او گفته می­شود: هر چه می­خواهی، از پروردگارت آرزو کن، چون تو دوست داشتی در دنیا اولیای او را شاد کنی. و هر چه آرزو می­کند به او داده می­شود؛ و خدا از پیش خود برای او می­افزاید، چیزهایی از نعمت­های بهشت، که بر دلش خطور نمی­کند.

    اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ أَدْخَلَ عَلَى رَجُلٍ مِنْ شِیعَتِنَا سُرُوراً فَقَدْ أَدْخَلَهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ). (المؤمن ص ۶۹)

    کسى که براى فردى از شیعیان و دوستداران ما (اهل بیت رسالت) اسباب شادى‏ و آسایش فراهم کند، در حقیقت براى رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) فراهم کرده است.

    جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیُ‏:  لَقِیتُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) ذَاتَ یَوْمٍ صَبَاحاً فَقُلْتُ کَیْفَ أَصْبَحْتَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ بِنِعْمَهِ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ مِنْ رَجُلٍ لَمْ یَزُرْ أَخاً وَ لَمْ یُدْخِلْ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً قُلْتُ وَ مَا ذَلِکَ السُّرُورُ قَالَ یُفَرِّجُ عَنْهُ کَرْباً أَوْ یَقْضِی عَنْهُ دَیْناً أَوْ یَکْشِفُ عَنْهُ فَاقَهً. (بحار الأنوار ج‏۷۳ ص ۱۷)

    روزی صبح هنگام علی بن ابی طالب (علیه السلام) را دیدم  و گفتم: صبح را چگونه آغاز کردی ای امیر مؤمنان؟ فرمود: با نعمتی از جانب خدا و فضلی از جانب مردی که برادری را دیدار نکرد و بر مؤمنی با شادی وارد نشد. گفتم: چه شادی؟ فرمود: گرهی از کارش گشاید، قرضش را بپردازد یا فقرش را برطرف می­کند.

    ۸- شاد کردن فرزند

    فرزندان نتایج زندگی مشترک والدین ، نعمت و رحمت پروردگار هستند که در آداب شادی در قرآن و احادیث به شاد کردن آنها توجه ویژه ای شده است.

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:‏‏ مَنْ فَرَّحَ ابْنَتَهُ فَکَأَنَّمَا أَعْتَقَ رَقَبَهً مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ وَ مَنْ أَقَرَّ بِعَیْنِ ابْنٍ فَکَأَنَّمَا بَکَى مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَ مَنْ بَکَى مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ أَدْخَلَهُ اللَّهُ جَنَّاتِ النَّعِیمِ. (أمالی صدوق ص ۵۷۷)

    کسى که دختر بچه خود را شادمان کند، مانند کسى است که برده ای را از فرزندان اسماعیل، آزاد کرده باشد و هر کس پسر بچه خود را مسرور سازد و دیده او را روشن کند، مانند کسى است که دیده اش از خوف خداوند گریسته باشد و هر کس از خوف خدا بگرید، خداوند او را وارد باغ های پرنعمت بهشت می کند.

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:‏‏‏ مَنْ‏ قَبَّلَ‏ وَلَدَهُ‏ کَتَبَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ لَهُ‏ حَسَنَهً وَ مَنْ‏ فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ. (کافی ج‏۶ ص ۴۹)

    آن کس که فرزند خود را ببوسد، حسنه‌اى در نامه عمل او ثبت خواهد شد و آن کس که فرزند خود را شاد کند، خداوند او را در قیامت مسرور می‌کند.

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:‏‏‏ إِذَا نَظَرَ الْوَالِدُ إِلَى‏ وَلَدِهِ‏ فَسَرَّهُ‏ کَانَ‏ لِلْوَالِدِ عِتْقُ‏ نَسَمَهٍ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ نَظَرَ سِتِّینَ وَ ثَلَاثَمِائَهِ نَظْرَهٍ قَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۸۰)

    هنگامی که پدرى با نگاه محبت آمیز خود، فرزند خویش را مسرور می‌کند، خداوند به او پاداشِ آزادسازی یک برده عنایت می‌کند.

    ۹- افراط در شادی و شوخی

    اللهُ تَعالى:‏ ذَٰلِکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا کُنْتُمْ تَمْرَحُونَ. (غافر/۷۵)

    این [عقوبت‌] به سبب آن است که در زمین به ناروا شادى و سرمستى مى‌کردید و بدان سبب است که [سخت به خود] مى‌نازیدید.

    اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:‏‏ رُبَّ شَهْوهِ ساعهٍ تُورِثُ حُزناً طویلاً. (امالی طوسی ص۵۳۳)

    بسا لذتى که دمى بپاید، اما اندوهى دراز بر جاى گذارد.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْإِفْرَاطُ فِی الْمَزْحِ خُرْقٌ. (تصنیف غرر الحکم  ص ۲۲۲)

    افراط در مزاح نادانى یا حماقت است.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْمِزَاحُ فُرْقَهٌ تَتْبَعُهَا ضَغِینَهٌ. (تصنیف غرر الحکم  ص ۲۲۲)

    مزاح و شوخى سبب جدایى است و کینه در پى دارد.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: کَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَنْ یَضْحَکَ مِنْ غَیْرِ عَجَبٍ. (تصنیف غرر الحکم  ص ۲۲۲)

    در نابخردى انسان همین بس، که بدون تعجّب بخندد.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: کَثْرَهُ الْمِزَاحِ تُذْهِبُ الْبَهَاءَ وَ یُوجِبُ الشَّحْنَاءَ. (تصنیف غرر الحکم  ص ۲۲۲)

    شوخى زیاد، ارج و احترام را مى‌برد و موجب دشمنى مى‌شود.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ غَلَبَ عَلَیْهِ الْهَزْلُ فَسَدَ عَقْلُهُ. (تصنیف غرر الحکم  ص ۲۲۲)

    هر که مسخرگى بر او چیره آید، خردش تباه شود.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ کَثُرَ مِزَاحُهُ لَمْ یَخْلُ مِنْ حَاقِدٍ عَلَیْهِ وَ مُسْتَخِفٍّ بِهِ. (تصنیف غرر الحکم  ص ۲۲۲)

    کسى که شوخى بسیار کند، بدون دشمن و بدون کسى که او را سبک بشمارد، نخواهد بود.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَقِّرُوا أَنْفُسَکُمْ عَنِ الْفُکَاهَاتِ وَ مَضَاحِکِ الْحِکَایَاتِ وَ مَحَالِّ التُّرَّهَاتِ. (تصنیف غرر الحکم  ص۲۲۲)

    وقار خود را در برابر خوش مزگی‌ها و حکایت‌هاى مضحک و یاوه‌ها و هرزه ‌گویی‌ها حفظ کنید.

     

    ۱۰- آثار عدم شادی و نشاط

    اللهُ تَعالى:‏ أَلَا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لَا هُمْ یحْزَنُونَ. (یونس/۶۲)

    آگاه باشید! که بر دوستان خدا نه ترسی دارند و نه  اندوهگین مى‌شوند.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْغَمُ‏ یَقْبِضُ‏ النَّفْسَ‏ وَ یَطْوِی الِانْبِسَاطَ. (عیون الحکم  ص ۶۲)
    اندوه، تنگنای روانی ایجاد می‌کند و انبساطِ خاطر را از بین می‌بَرَد.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِضَاعَهُ الْفُرْصَهِ غُصَّهٌ. (نهج البلاغه حکمت ۱۱۴)

    از دست دادن فرصت، باعث اندوه می‌شود.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: بِالْفَجَائِعِ‏ یَتَنَغَّصُ السُّرُورُ. (عیون الحکم  ص ۱۸۹)

    با اندوه‌ها، شادی‌ها تیره مى‌شود.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْغَمُ‏ یَقْبِضُ‏ النَّفْسَ‏ وَ یَطْوِی الِانْبِسَاطَ. (عیون الحکم  ص ۶۲)
    اندوه، تنگنای روانی ایجاد می‌کند و انبساطِ خاطر را از بین می‌بَرَد.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الهَمُّ نِصفُ الهَرَمِ. (تحف العقول ص ۲۱۴)

    اندوه، نیمى از پیرى است.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: اطْرَحْ عَنکَ وارِداتِ الهمُومِ (الاُمورِ) بعَزائمِ الصّبرِ و حُسنِ الیَقینِ. (نهج البلاغه نامه ۳۱)

    اندوه‌هاى [دل] خویش را با صبر استوار و یقینِ نیکو دور کُن.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا تُشْعِرْ قَلْبَکَ‏ الْهَمَ‏ عَلَى مَا فَاتَ فَیَشْغَلَکَ عَنِ الِاسْتِعْدَادِ لِمَا هُوَ آتٍ. (عیون الحکم  ص ۵۳۰)

    براى آنچه از دست رفته است، اندوه به دلت راه مده، که تو را از آنچه مى‌آید باز مى‌دارد.

     

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: وَ الدَّهْرُ یَوْمَانِ، یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ، فَإِذَا کَانَ لَکَ فَلَا تَبْطَرْ، وَ إِذَا کَانَ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ. (نهج البلاغه حکمت ۳۹۶)

    روزگار دو روز است: روزى به سود تو، و روزى به زیان تو. هرگاه روزى به سود تو بود گردنکشى مکن، و هرگاه روزى به زیان تو بود شکیبا باش.

    ۱۱- حسادت، مخالف شادی

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: یَشْفِیکَ مِنْ حَاسِدِکَ أَنَّهُ یَغْتَاظُ عِنْدَ سُرُورِکَ‏. (عیون الحکم  ص ۵۵۴)

    شفا و بهبودى تو از کسى که بر تو رشگ برد، به این است که او در وقت شادمانىِ تو خشمناک گردد.

    أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا یُوجَدُ الْحَسُودُ مَسْرُوراً. (عیون الحکم  ص ۵۳۲)

    حسود، شادمان یافت نمیشود (بلکه پیوسته اندوهگین است).

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

    برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.