فهرست مطالب
آداب مشورت
چکیده:
آداب مشورت دربیان ائمه معصومین (علیهم السلام) آمده است و از آداب زندگی هم محسوب میشود.از لوازم زندگی اجتماعی برای زندگانیِ بهینه، بهرهمندی از خرد دیگران است و مشورت عاملی برای این کار است. مشورت، آثاری هم به دنبال دارد و شرایطی برای آن مذکور است و بیتردید مراعات آن رفاه و اطمینان به دنبال دارد.
۱- اهمیت مشورت
اَللهُ تَعالى: وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ. (آل عمران/ ۱۵۹)
و در کار[ها] با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکّل کن، زیرا خداوند توکّلکنندگان را دوست میدارد.
اَللهُ تَعالى: وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُمْ. (شوری/۳۸)
(مؤمنین) در کارها با همدیگر مشورت میکنند.
اَللهُ تَعالى: فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا.(بقره/۲۳۳)
اگر پدر و مادر بر اساس توافق و مشورتشان بخواهند کودک را [قبل از دو سال] از شیر بگیرند، گناهی بر آنان نیست…
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: بَعَثَنِی رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) عَلَى الْیَمَنِ فَقَالَ وَ هُوَ یُوصِینِی یَا عَلِیُّ مَا حَارَ مَنِ اسْتَخَارَ وَ لَا نَدِمَ مَنِ اسْتَشَارَ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۰)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مرا به یمن فرستاد و به من سفارش کرد: ای علی! کسی که خیر جوید، حیران نشود، و آن کس که مشورت کند، پشیمان نگردد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَا عَطِبَ امْرُؤٌ اسْتَشَارَ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۰)
کسی که مشورت کند، سقوط نکند .
فِیمَا أَوْصَى بِهِ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) عَلِیّاً (عَلَیْهِ السَّلَامُ) أَنْ قَالَ: لَا مُظَاهَرَهَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَهِ وَ لَا عَقْلَ کَالتَّدْبِیرِ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۰)
در وصیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) آمده بود: پشتیبانی محکمتر از مشورت، و عقلی همچون تدبیر نیست.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَنْ یَهْلِکَ امْرُؤٌ عَنْ مَشُورَهٍ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۱)
هرگز انسان با مشورت کردن هلاک نمیشود.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَا یَمْنَعُ أَحَدَکُمْ إِذَا وَرَدَ عَلَیْهِ مَا لَا قِبَلَ لَهُ بِهِ أَنْ یَسْتَشِیرَ رَجُلًا عَاقِلًا لَهُ دِینٌ وَ وَرَعٌ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) أَمَا إِنَّهُ إِذَا فَعَلَ ذَلِکَ لَمْ یَخْذُلْهُ اللَّهُ بَلْ یَرْفَعُهُ اللَّهُ وَ رَمَاهُ بِخَیْرِ الْأُمُورِ وَ أَقْرَبِهَا إِلَى اللَّهِ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۲)
چه مانع است برای شما که چون گرفتاری طاقت فرسایی به شما رو آورد، با افراد خردمندِ دیندار و پارسا مشورت نمیکنید؟ سپس آن حضرت فرمود: آگاه باش!همانا که وقتی این کار را کند، خدایش او را خوار نمیگرداند (وانمی نهد)، بلکه مقام او را بالا میبرد و به کارهای خوب و مقرب درگاه خدا میرساند.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ لَمْ یَسْتَشِرْ یَنْدَمْ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۴)
هر کس مشورت نکند پشیمان میشود.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَفْضَلُ النَّاسِ رَأْیاً مَنْ لَا یَسْتَغْنِی عَنْ رَأْیِ مُشِیر. (غررالحکم ص۲۰۲)
بهترین مردم در نظر، کسى است که خود را از راى مشورت کننده بىنیاز نداند.
۲- شرایط مشورت
عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ : کَتَبَ إِلَیَّ أَبُو جَعْفَرٍ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) أَنْ سَلْ فُلَاناً یُشِیرُ عَلَیَّ وَ یَتَخَیَّرُ لِنَفْسِهِ فَهُوَ یَعْلَمُ مَا یَجُوزُ فِی بَلَدِهِ وَ کَیْفَ یُعَامِلُ السَّلَاطِینَ فَإِنَّ الْمَشُورَهَ مُبَارَکَهٌ قَالَ اللَّهُ لِنَبِیِّهِ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ{ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ. } (آل عمران /۱۵۹) فَإِنْ کَانَ مَا یَقُولُ مِمَّا یَجُوزُ کُنْتُ أُصَوِّبُ رَأْیَهُ وَ إِنْ کَانَ غَیْرَ ذَلِکَ رَجَوْتُ أَنْ أَضَعَهُ عَلَى الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ { وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ } قَالَ یَعْنِی الِاسْتِخَارَهَ. (بحارالأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۴)
علی بن مهزیار: امام جواد (علیه السلام) به من نوشت: از فلانی بخواه که نظری به من بدهد و پیش خود خیرخواهی کند؛ چون میداند در شهر او چه می توان کرد، و با سلاطین چه معاملهای میتوان داشت؛ زیرا مشورت مبارک است و خدا در قرآن مجید به پیغمبرش فرمود: { گذشت کن از آنها و برایشان آمرزش بخواه و در کار با آنها مشورت کن و چون تصمیم گرفتی، بر خدا توکل کن که خدا اهل توکل را دوست دارد. } و اگر نظر او جایز است، من نظر او را تصویب میکنم؛ اگرنه، امید دارم او را به راه روشنی وادارم، ان شاء الله. {و مشورت کن با آنها در کار}، یعنی خیرخواهی کن.
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنِ اسْتَشَارَ لَمْ یَعْدَمْ عِنْدَ الصَّوَابِ مَادِحاً وَ عِنْدَ الْخَطَاءِ عَاذِراً. (بحارالأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۴)
کسى که مشورت میکند، ستایشگر را به گاه صواب، و پذیرشگرِ عذر را به گاهِ خطا از دست نمیدهد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ خَفِیَ الصَّوَابُ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۵)
هنگامی که پاسخها زیاد میشوند، راه درست پنهان میگردد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: رَأْیُ الشَّیْخِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ حِیلَهِ الشَّبَابِ.
رأی پیران را بیشتر از چاره جویی و تلاش جوانان دوست دارم. (بحارالأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۵)
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ إِذَا سَافَرْتَ مَعَ قَوْمٍ فَأَکْثِرِ اسْتِشَارَتَهُمْ فِی أَمْرِکَ وَ أَمْرِهِم.(بحار الأنوار ج ۷۳ ص ۲۷۱)
لقمان به پسرش گفت: هنگامی که همراه با گروهى سفر میکنى، در کار خود و کار آنها با همسفرانت بسیار مشورت کن.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: عَلَى الْمُشِیرِ الِاجْتِهَادُ فِی الرَّأْیِ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ ضَمَانُ النُّجْح. (غررالحکم ص۴۵۲)
وظیفهی مشورت شونده، کوشش در ارائه نظر [درست] است. امّا ضمانت پیروزى بر عهده او نیست.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا عَزَمْتَ فَاسْتَشِرْ. (غررالحکم ص۲۸۱)
هر گاه اراده و قصد کارى را کردى، مشورت کن.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: شَاوِرْ قَبْلَ أَنْ تَعْزِمَ وَ فَکِّرْ قَبْلَ أَنْ تُقْدِمَ. (غررالحکم ص۴۱۳)
پیش از عزیمت بر انجام کاری، مشورت کن، و پیش از این که اقدام به عمل کنی، فکر کن.
۳- آثار مشورت
۳-۱- مشارکت در عقل دیگران
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ هَلَکَ وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکَهَا فِی عُقُولِهَا. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۴)
هر کس خودرأى شد هلاک میشود و هر کس با افراد صاحب نظر مشورت کند در عقل آنان شریک میشود.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْمُشَاوَرَهُ رَاحَهٌ لَکَ وَ تَعَبٌ لِغَیْرِک. (غررالحکم ص ۱۰۱)
مشورت کردن براى تو آسایش است و براى غیر تو زحمت است. (یعنی مشاور، که باید مشغول فکر و تأمّل شود.).
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: اَلْمُشْوَرَهُ تَجْلِبُ لَکَ صَوَابَ غَیْرِکَ. (غررالحکم ص ۴۴۱)
مشورت کردن، اندیشههای درست دیگران را برای تو کسب میکند.
۳-۲- پیدا کردن راه درست
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مٰا مِنْ رَجُلٍ یُشٰاوِرُ اَحَداً اِلّا هُدِیَ اِلَى الرُّشْدِ. (تفسیر نور الثقلین ج ۴ ص ۵۸۴)
هیچ کس با دیگری مشورت نمیکند، جز آنکه به مقصود خویش کامیاب میشود.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَاءِ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۴)
هر کس آراى گوناگون را ببیند، جایگاههاى خطا (نادرست اندیشى) را باز شناسد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ شَاوَرَ ذَوِی الْأَلْبَابِ دُلَّ عَلَى الرَّشَادِ وَ نَالَ النُّصْحَ مِمَّنْ قَبِلَهُ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۵)
هر که با خردمندان مشورت کند، به راه درست هدایت شود، و از هر کس که پذیرا باشد.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مُشَاوَرَهُ الْعَاقِلِ النَّاصِحِ رُشْدٌ وَ یُمْنٌ وَ تَوْفِیقٌ مِنَ اللَّهِ فَإِذَا أَشَارَ عَلَیْکَ النَّاصِحُ الْعَاقِلُ فَإِیَّاکَ وَ الْخِلَافَ فَإِنَّ فِی ذَلِکَ الْعَطَبَ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۲)
مشورت کردن با خردمندِ خیرخواه، مایهی هدایت و میمنت است و توفیقى است از جانب خداوند. پس هرگاه مشاور دلسوز و خردمند تو را راهنمایى کرد، مبادا مخالفت کنى که موجب نابودى میشود.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْمُسْتَشِیرُ عَلَى طَرَفِ النَّجَاح. (غررالحکم ص۶۵)
مشورت کننده، بر لبهی پیروزی است.
اَلحَسَنُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَا تَشَاوَرَ قَوْمٌ إِلَّا هُدُوا إِلَى رُشْدِهِم. (بحار الأنوار ج ۷۵ ص ۱۰۵)
هیچ مردمی با هم مشورت نکردند، مگر آنکه راه درست (حلّ مشکلات) خود را پیدا کردند.
۳-۳- ایمنی از اشتباه
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْمُسْتَشِیرُ مُتَحَصِّنٌ مِنَ السَّقَطِ. (غررالحکم ص۶۴)
مشورت کننده از سقوط ایمنی دارد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنِ اسْتَشَارَ الْعَاقِلَ مَلَک. (غررالحکم ص۵۷۹)
هر که با عاقل مشورت کند، مالک کارش میگردد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الِاسْتِشَارَهُ عَیْنُ الْهِدَایَهِ وَ قَدْ خَاطَرَ مَنِ اسْتَغْنَى بِرَأْیِهِ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۴)
مشورت کردن، دیدهی راهیابى است و کسى که به نظر خویش اکتفا کند، خود را به خطر افکنده است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإ. (نهج البلاغه حکمت ۱۷۳)
کسى که آرای مختلف را ملاحظه و برآورد کند، اشتباه کاریها (و لغزشگاهها) را بشناسد.
۳-۴- دوراندیشی
اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: قِیلَ لِرَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)، مَا الْحَزْمُ ؟ قَالَ: مُشَاوَرَهُ ذَوِی الرَّأْیِ وَ اتِّبَاعُهُمْ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۰)
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسیده شد: دوراندیشی چیست؟ فرمود: مشورت با صاحب نظران و پیروی از آنان.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: عَلَیْکَ بِالْمَشَاوَرَهِ فَإِنَّهَا نَتِیجَهُ الْحَزْم. (غررالحکم ص۴۴۲)
بر تو باد مشورت کردن! زیرا که آن، نتیجهی دور اندیشی است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إسْتَشِرْ أعدٰائَکَ تَعْرِفْ مِنْ رَأْیِهِمْ مِقْدٰارَ عَدٰاوَتِهِمْ وَ مَوٰاضِعَ مَقٰاصِدِهِمْ. (غررالحکم ص۱۴۸)
با دشمنانت مشورت کن تا از رأی و نظر آنها، میزان دشمنی و مقصودهای ایشان را بدانی.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ لَزِمَ الْمُشَاوَرَهَ لَمْ یَعْدَمْ عِنْدَ الصَّوَابِ مَادِحاً وَ عِنْدَ الْخَطَاءِ عَاذِراً. (غررالحکم ص۶۵۰)
کسى که با مشاور ملازم باشد، در صورت موفقیت ستایش مردم را از دست نداده، و در صورت خطا، عذر آنها را به دست آورده است (که او را معذور دارند).
۳-۵- رسیدن به خیر
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: جِمَاعُ الْخَیْرِ فِی الْمُشَاوَرَهِ وَ الْأَخْذِ بِقَوْلِ النَّصِیح. (تصنیف غررالحکم ص۴۴۱)
مجموعهی خیر در مشورت کردن است و عمل کردن به گفتار نصیحتکنندهیِ خیرخواه است.
۴- ویژگیهای مشاور
۴-۱- تقوا
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: شَاوِرْ فِی حَدِیثِکَ الَّذِینَ یَخَافُونَ اللَّهَ وَ أَحْبِبِ الْإِخْوَانَ عَلَى قَدْرِ التَّقْوَى وَ اتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۹۸)
در پیشامد خود با کسانى مشورت کن که خدا ترسند، و برادران را به اندازه تقوایشان دوست بدار. و از زنان بد پرهیز کنید.
عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) یَا عَمَّارُ إِنْ کُنْتَ تُحِبُّ أَنْ تَسْتَتِبَّ لَکَ النِّعْمَهُ وَ تَکْمُلَ لَکَ الْمُرُوَّهُ وَ تَصْلُحَ لَکَ الْمَعِیشَهُ فَلَا تَسْتَشِرِ الْعَبْدَ وَ السَّفِلَهَ فِی أَمْرِکَ فَإِنَّکَ إِنِ ائْتَمَنْتَهُمْ خَانُوکَ وَ إِنْ حَدَّثُوکَ کَذَبُوکَ وَ إِنْ نُکِبْتَ خَذَلُوکَ وَ إِنْ وَعَدُوکَ مَوْعِداً لَمْ یَصْدُقُوکَ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۹۹)
عمار ساباطی: امام صادق (علیه السّلام) فرمود: اى عمار! اگر خواهى نعمت برای تو فراهم گردد و مردانگی تو به کمال رسد و زندگانی تو خوب باشد، بردگان و افراد پست را در کار خود وارد مکن، زیرا که اگر به آنها چیزى بسپارى، به تو خیانت ورزند و اگر با تو سخنى گویند، دروغ گویند و اگر گرفتار شدى، تو را واگذارند و اگر به تو وعده دهند خلاف کنند.
۴-۲- خردمندی
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِذَا أَشَارَ عَلَیْکَ الْعَاقِلُ النَّاصِحُ فَاقْبَلْ وَ إِیَّاکَ وَ الْخِلَافَ عَلَیْهِمْ فَإِنَّ فِیهِ الْهَلَاکَ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۵)
هر گاه به سوى تو خردمندِ پند دهنده مشورتی داد، بپذیر، و بیگمان بپرهیز از مخالفت با خردمندان، که در آن نابودى است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: اسْتَشِرِ الْعَاقِلَ مِنَ الرِّجَالِ الْوَرِعَ فَإِنَّهُ لَا یَأْمُرُ إِلَّا بِخَیْرٍ وَ إِیَّاکَ وَ الْخِلَافَ فَإِنَّ مُخَالَفَهَ الْوَرِعِ الْعَاقِلِ مَفْسَدَهٌ فِی الدِّینِ وَ الدُّنْیَا. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۱)
با مردم خردمندِ با تقوا مشورت کن، زیرا آنها جز به نیکى راهنمایى نمیکنند؛ و بپرهیز از مخالفت با آنان، زیرا مخالفت با شخص پرهیزگارِ خردمند، باعث تباهى دین و دنیاست.
۴-۳- امین بودن در آداب مشورت
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: قُمْ بِالْحَقِّ وَ لَا تَعَرَّضْ لِمَا فَاتَکَ وَ اعْتَزِلْ مَا لَا یَعْنِیکَ وَ تَجَنَّبْ عَدُوَّکَ وَ احْذَرْ صَدِیقَکَ مِنَ الْأَقْوَامِ إِلَّا الْأَمِینَ وَ الْأَمِینُ مَنْ خَشِیَ اللَّهَ وَ لَا تَصْحَبِ الْفَاجِرَ وَ لَا تُطْلِعْهُ عَلَى سِرِّکَ وَ لَا تَأْمَنْهُ عَلَى أَمَانَتِکَ وَ اسْتَشِرْ فِی أُمُورِکَ {الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ}.( انبیاء/۴۷) (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۹۹)
به حق قیام کن و رو مکن به آنچه از دستت رفته است! از آنچه سودی برایت ندارد کناره گیری کن! از دشمنت دور شو! و از دوستت بر حذر باش، از هر مردمی باشد، جز آن کسی که امین است! و امین آن کسی است که از خدا بترسد. با بدکار یار مشو و او را به رازت آگاه مکن، و امانت به او مسپار! و در کارهایت با {کسانی که از پروردگارشان می ترسند.} مشورت کن!
۴-۴- باتجربه بودن
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَفْضَلُ مَنْ شَاوَرْتَ ذُو التَّجَارِبِ وَ شَرُّ مَنْ قَارَنْتَ ذُو الْمَعَایِبِ. (غرر الحکم ص۲۱۱)
بهترین کسان براى مشورتِ تو، افراد باتجربه هستند.و بدترین کس برای همنشینی، کسی است که دارای عیب باشد.
۴-۵- دوراندیش
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مُشَاوَرَهُ الْحَازِمِ الْمُشْفِقِ ظَفَر. (غررالحکم ص۷۱۱)
مشورت کردن با دور اندیشِ مهربان، پیروزی است.
۴-۶- افراد غیر شایسته برای مشورت
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: یَا عَلِیُّ لَا تُشَاوِرَنَّ جَبَاناً فَإِنَّهُ یُضَیِّقُ عَلَیْکَ الْمَخْرَجَ وَ لَا تُشَاوِرَنَّ الْبَخِیلَ فَإِنَّهُ یَقْصُرُ بِکَ عَنْ غَایَتِکَ وَ لَا تُشَاوِرَنَّ حَرِیصاً فَإِنَّهُ یُزَیِّنُ لَکَ شَرَهاً وَ اعْلَمْ یَا عَلِیُّ أَنَّ الْجُبْنَ وَ الْبُخْلَ وَ الْحِرْصَ غَرِیزَهٌ وَاحِدَهٌ یَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ. (بحار الأنوار ج ۶۷ ص ۴۸۶)
ای علی! با ترسو مشورت مکن، زیرا که او راه بیرون شدن از مشکل را بر تو تنگ میسازد. با بخیل مشورت مکن، که تو را از هدفت باز میدارد. با حریص و آزمند مشورت مکن زیرا او آزمندی را در نظرت نیکو جلوه میدهد. ای علی! ترس و بخل و حرص، یک نوع غریزهاند که جامع آنها بدگمانی است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ ضَلَّ مُشِیرُهُ بَطَلَ تَدْبِیرُهُ. (تصنیف غرر الحکم ص۴۴۳)
هرکس طرف مشورتش گمراه باشد، اندیشهاش باطل است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مُشَاوَرَهُ الْجَاهِلِ الْمُشْفِقِ خَطَرٌ. (تصنیف غررالحکم ص۴۴۲)
مشورت کردن با نادانِ مهربان، خطرناک است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مُشَاوَرَهُ الْجَاهِلِ الْمُشْفِقِ خَطَأٌ. (غررالحکم ص۷۱۱)
مشورت کردن با نادانِ مهربان، خطا است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا تُشَاوِرْ أَحْمَقَ… وَ الْأَحْمَقَ یُجْهِدُ لَکَ نَفْسَهُ وَ لَا یَبْلُغُ مَا تُرِید. (بحار الأنوار ج ۷۵ ص۲۳۰)
با احمق مشورت نکن! … احمق به نفع تو کوشش می کند، اما نمیتواند منظور تو را برآورد.
۵- اخلاص در مشاوره
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ غَشَّ الْمُسْلِمِینَ فِی مَشُورَهٍ فَقَدْ بَرِئْتُ مِنْهُ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۹۹)
هر کس در مشورتی با مسلمانان دغلی کند، البته که من از او بیزارم.
فِیمَا کَتَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) لِمُحَمَّدِ بْنِ أَبِی بَکْرٍ: وَ انْصَحِ الْمَرْءَ إِذَا اسْتَشَارَکَ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۰)
در نامهی امیرالمؤمنین (علیه السلام) به محمد بن ابی بکر آمده است: و خیرخواه کسی باش که با تو مشورت می کند!
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَنِ اسْتَشَارَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَلَمْ یَمْحَضْهُ النَّصِیحَهَ سَلَبَهُ اللَّهُ لُبَّهُ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۴)
هر کس با برادر مؤمنش مشورت کند و وی نظر درست به او ندهد، خدا عقلش را بگیرد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّمَا حُضَّ عَلَى الْمُشَاوَرَهِ لِأَنَ رَأْیَ الْمُشِیرِ صِرْفٌ وَ رَأْیَ الْمُسْتَشِیرِ مَشُوبٌ بِالْهَوَى. (غرر الحکم ص۲۷۶)
از آن جهت به مشورت کردن تشویق شده است، چون نظرِ طرفِ مشورت، خالص [از انگیزههاى شخصى]است و نظر مشورت کننده، آمیخته به هوس (خواهشها و انگیزههاى فردى) میباشد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ نَصَحَ مُسْتَشِیرَهُ صَلُحَ تَدْبِیرُه. (غرر الحکم ص۵۹۳)
هر که مشورت کننده خود را نصیحت کند، تدبیرش درست در آید.
۶- آثار خودرأی بودن
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: خَاطَرَ بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَغْنَى بِرَأْیِهِ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۹۸)
هرکس با اتکاءِ به رأی خویش از آرای دیگران اظهار بینیازی کند، خود را به خطر درافکنده است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: ثَلَاثٌ هُنَّ قَاصِمَاتُ الظَّهْرِ رَجُلٌ اسْتَکْثَرَ عَمَلَهُ وَ نَسِیَ ذُنُوبَهُ وَ أُعْجِبَ بِرَأْیِهِ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص۹۸)
سه چیز براى انسان کمرشکن است: آن کس که کارش را بیش میشمارد، آن کس که گناهانش را فراموش میکند و کسی که خودرأی است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا رَأْیَ لِمَنِ انْفَرَدَ بِرَأْیِهِ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۵)
کسى که خودرأی باشد، نظر کامل ندارد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْمُسْتَبِدُّ مُتَهَوِّرٌ فِی الخَطَأِ وَ الْغَلَطِ. (غررالحکم ص۶۴)
شخص خودرأی، برای افتادن به خطا و غلط، بیباک است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ هَلَکَ وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکَهَا فِی عُقُولِهَا. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۴)
هر که خودرأیى کرد (در کار مشورت نکرد) تباه گشت؛ و هر که با افراد (با تجربه) مشاورت کند، در عقلهای آنان شرکت کرده است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: آفَهُ الْمُشَاوَرَهِ انْتِقَاضُ الْآرَاء. (غررالحکم ص۲۷۸)
آفتِ مشورت، در هم شکستن نظرات است.
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْمُسْتَبِدُّ بِرَأْیِهِ مَوْقُوفٌ عَلَى مَدَاحِضِ الزَّلَلِ. (بحار الأنوار ج ۷۲ ص ۱۰۵)
فردى که فقط به فکر خود اتکاء میکند، بر لغزشگاههاى خطا ایستاده است.
۷- آداب کسی که مشورت میدهد
اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَا تَکُونَنَّ أَوَّلَ مُشِیرٍ وَ إِیَّاکَ وَ الرَّأْیَ الْفَطِیرَ وَ تَجَنَّبِ ارْتِجَالَ الْکَلَامِ وَ لَا تُشِرْ عَلَى مُسْتَبِدٍّ بِرَأْیِهِ وَ لَا عَلَى وَغْدٍ وَ لَا عَلَى مُتَلَوِّنٍ وَ لَا عَلَى لَجُوجٍ وَ خَفِ اللَّهَ فِی مُوَافَقَهِ هَوَى الْمُسْتَشِیرِ فَإِنَّ الْتِمَاسَ مُوَافَقَتِهِ لُؤْمٌ وَ سُوءَ الِاسْتِمَاعِ مِنْهُ خِیَانَهٌ. (بحارالأنوار ج ۷۲ ص۱۰۴)
[در مشورت] نخستین کسى مباش که نظر میدهد و از اظهار رأى خام و ناپخته بپرهیز و از ناسنجیده گویى دورى کن. و به آدمِ خودرأى و سست اندیش و دمدمی مزاج و لجوج مشورت مده و از خدا بترس و سعى نکن در مشورت، مطابق میل و هوس مشورت خواه نظر دهى؛ زیرا که باب میل او مشورت دادن پستى است! و خوب گوش ندادن به حرفهاى او خیانت است.
ثبت دیدگاه