عناوین موضوعات
آداب شکرگزاری
۱- معنی و مصداق شکرگزاری
علامه طباطبایی گوید: حقیقت آداب شکرگزاری، اظهار نعمت است، همچنان که کفر، مقابل آن است یعنى پنهان کردن نعمت و سرپوش روى آن نهادن است، و اظهار نعمت، به این معنی است که آن را در جاى خود استعمال کنى. آن جایى که دهندهی نعمت در نظر داشته و نیز اظهار نعمت به این است که آن را به زبان بیاورى، و منعم را در برابر دادن این نعمت، ثنا بگویى. و مرحله دیگر اظهار نعمت این است که در قلب هم به یاد آن و به یاد منعمش باشى، و از یادش نبرى. (المیزان ذیل تفسیر آیه ۱۴۴ سوره آل عمران)
عَلَاءِ بْنِ الْکَامِلِ قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) آتَانِیَ اللَّهُ بِأُمُورٍ لَا أَحْتَسِبُهَا لَا أَدْرِی کَیْفَ وُجُوهُهَا قَالَ أَ وَ لَا تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا مِنَ الشُّکْرِ. (مشکاه الأنوار ص ۲۷)
علاء بن کامل: به حضرت کاظم (علیه السّلام) عرض کردم: خداوند چیزهایى به من عطا فرموده و نمی دانم اینها از کجا و چگونه برایم رسیده است! فرمود: آیا نمی دانی این خودِ شکر است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الشُّکْرُ تَرْجُمَانُ النِّیَّهِ وَ لِسَانُ الطَّوِیَّهِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۷)
سپاسگزارى، بازگو کنندهی نیّت و زبانِ درون است .
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَحْسَنُ السُّمْعَهِ شُکْرٌ یُنْشَرُ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۷)
بهترین آوازه، تشکّرى است که منتشر شود.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِین عَلَیْهِ السَّلَامُ: الشُّکْرُ زِینَهُ الرَّخَاءِ وَ حِصْنُ النَّعْمَاءِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۸)
شُکر، زینت و آراستگىِ توسعه زندگانى است و از براى حفظِ نعمت، قلعه است.
۲- اهمیت شُکرگزاری
اَللهُ تَعَالی: أَ لَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاکِرِینَ. (انعام/۵۳)
آیا خداوند به حال شاکران داناتر نیست؟
اَللهُ تَعَالی: کَذلِکَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ. (اعراف/۵۸)
براى مردمى که سپاس مىگویند، آیات خدا را این چنین گونهگون بیان مىکنیم.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الشُّکْرُ زِینَهٌ لِلنَّعْمَاءِ [زَیْنُ النَّعْمَاءِ]. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۷)
شُکر، آرایش نعمتهاست. [آراستن نعمتهاست.]
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّهِ الشُّکْرِ. (نهج البلاغه حکمت ۱۳)
هنگامى که قسمتى از نعمت به شما رسید، با کم شُکرى باقیمانده آن را فَرارى ندهید.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا قَصُرَتْ یَدُکَ عَنِ الْمُکَافَاهِ فَأَطِلْ لِسَانَکَ بِالشُّکْرِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۹)
هر گاه دستت کوتاه است، از پاداش دادن به نعمت (و توانایى مکافات و پاداش نعمت کسى را ندارى) زبانت را به سپاس او دراز کن.
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) قِیلَ لَهُ مَنْ أَکْرَمُ الْخَلْقِ عَلَى اللَّهِ قَالَ مَنْ إِذَا أُعْطِیَ شَکَرَ وَ إِذَا ابْتُلِیَ صَبَرَ. (بحار الأنوار ج ۶۷ ص ۱۸۴)
به امام صادق (علیه السلام) عرض شد: چه کسی ارجمندترین مردم نزد خداست؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود: آن کس که چون بخششی به او رسد، سپاس گزارد؛ و چون به بلایی دچار شود شکیبایی ورزد.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: ثَلَاثَهٌ لَا یَضُرُّ مَعَهُنَّ شَیْءٌ الدُّعَاءُ عِنْدَ الْکَرْبِ وَ الِاسْتِغْفَارُ عِنْدَ الذَّنْبِ وَ الشُّکْرُ عِنْدَ النِّعْمَهِ. (مشکاه الأنوار ص ۳۰)
سه چیز است که زیانى براى آنها نیست: دعاء در هنگام حزن و اندوه، استغفار هنگام گناه و سپاسگزارى هنگام برخوردارى از نعمت.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَحْسِنُوا جِوَارَ نِعَمِ اللَّهِ وَ احْذَرُوا أَنْ تَنْتَقِلَ عَنْکُمْ إِلَى غَیْرِکُمْ أَمَا إِنَّهَا لَمْ تَنْتَقِلْ عَنْ أَحَدٍ قَطُّ وَ کَادَتْ أَنْ تَرْجِعَ إِلَیْهِ. (مشکاه الأنوار ص ۳۰)
همسایهی خوبى براى نعمتها باشید، آنها را آزرده و فرارى نکنید؛ زیرا به ندرت پیش مىآید که نعمتى از مردمى بگریزد و باز به میان آنان برگردد.
الْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: یَا مُوسَى أَحِبَّنِی وَ أَحْبِبْنِی إِلَى خَلْقِی قَالَ: یَا رَبِّ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ أَنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْکَ- فَکَیْفَ لِی بِقُلُوبِ الْعِبَادِ قَالَ: ذَکِّرْهُمْ نعمای [نَعْمَائِی] وَ آلَائِی فَإِنَّهُمْ لَا یَذْکُرُونَ مِنِّی إِلَّا حَسَناً. (مشکاه الأنوار ص ۳۳۲)
خداوند عزیز و بلند مرتبه مىفرماید: اى موسى! مرا دوست بدار، و مردم را هم با من دوست گردان. موسى عرض کرد: بار خدایا! خود مىدانى که کسى محبوبتر از تو نزد من نیست. ولى دل مردم را چگونه به طرف شما بکشانم؟ فرمود: نعمتهاى مرا به آنها یاد آور باش، آنها جز نیکى از من چیزى به خاطر ندارند.
۳- وجوب شکرگزاری
اَللهُ تَعَالی: وَ اشْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ. (نحل/۱۱۴)
و اگر تنها او را مىپرستید نعمت خدا را شکرگزارید.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِذَا أَحْسَنْتُمْ فَاحْمَدُوا اللَّهَ وَ إِذَا أَسَأْتُمْ فَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ. (مشکاه الأنوار ص ۲۷)
هر گاه نیکى کردید، خدا را سپاس گویید،و هر گاه کار ناشایستى انجام دادید، پس از خدا طلب آمرزش و بخشش کنید.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا کُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ. (نهج البلاغه حکمت ۲۴۶ )
از رمیدن نعمت بترسید، بسا که رمیده باز نگردد!
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الشُّکْرُ مَفْرُوضٌ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۷)
شُکر واجب است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: عَلَیْکَ بِالشُّکْرِ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۷)
در گشایش و سختى شکرگزار باش.
دَاوُدُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: یَا رَبِّ کَیْفَ أَشْکُرُکَ وَ أَنَا لَا أَسْتَطِیعُ أَنْ أَشْکُرَکَ إِلَّا بِنِعْمَهٍ ثَانِیَهٍ مِنْ نِعَمِکَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَیْهِ: إِذَا عَرَفْتَ هَذَا فَقَدْ شَکَرْتَنِی. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۳۶)
پروردگارا؛ چگونه میتوانم سپاسگزاری تو را انجام دهم؟ با اینکه قدرت و توانایی من بر سپاسگزاری ممکن نیست، مگر به وسیله نعمت دیگری که به من عنایت فرمایی. خداوند متعال وحی فرمود: اکنون که چنین معرفتی یافتی و اعتراف داری که موفقیت به شکر و سپاس به وسیلهی نعمت تازه دیگری باید باشد، شکر و سپاس مرا ادا کردی.
۴- سپاسگزاریِ واقعی
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: شُکْرُ النِّعْمَهِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ تَمَامُ الشُّکْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ: { الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.} (فاتحه/۲) (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۴۰)
شکر و سپاسِ نعمت به این است که از گناهان دوری شود و جملهی کامل شکر این جمله است: {ستایش خدا را که پروردگارِ جهانیان است.}
۵- راههایِ شکرگزاری
اَللهُ تَعَالی: وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ … لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ. (انفال/۲۶)
و یاد کنید هنگامی را که شما در زمین گروهی اندک بودید، و ناتوان و زبون شمرده می شدید، … باشد که شما شکرگزارى کنید.
اَللهُ تَعَالی: وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ. (إبراهیم/۶)
و (به یادآور) هنگامى که موسى به قوم خود گفت: نعمت خداوند بر خودتان را یاد کنید.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَکْثِرِ النَّظَرَ إِلَى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَیْهِ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ أَبْوَابِ الشُّکْرِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۹)
به آن که از تو کم نصیبتر است، بسیار بنگر ، که این از جمله راههاى شکرگزارى است .
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ لَمْ یُنْکِرِ الْجَفْوَهَ لَمْ یَشْکُرِ النِّعْمَهَ. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۴۲)
کسى که بدخویی را زشت نداند، در مقابل نعمت هم سپاسگزارى نخواهد کرد.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ لَمْ تُغْضِبْهُ الْجَفْوَهُ لَمْ یَشْکُرِ النِّعْمَهَ. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۴۲)
هر کس که در برابر ستمى که به او مىشود خشمگین نشود، شکر نعمت نکرده است.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنِ احْتَمَلَ الْجَفَاءَ لَمْ یَشْکُرِ النِّعْمَهَ. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۴۲)
کسى که بدرفتارى [دیگران] را تحمّل کند ، از خوبیها هم شکرگزاری نکند .
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ:شُکْرُ کُلِّ نِعْمَهٍ الْوَرَعُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۴۲ )
شکر و سپاس هر نعمتی این است که انسان از آنچه که خداوند حرام کرده، دوری کند.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِظْهَارُ الْغِنَى مِنَ الشُّکْرِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۹)
اظهار توانگرى، گونهاى شُکر است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ حَمِدَ اللَّهَ عَلَى النِّعْمَهِ فَقَدْ شَکَرَهُ وَ کَانَ الْحَمْدُ أَفْضَلَ مِنْ تِلْکَ النِّعْمَهِ. (کافی ج۲ ص ۹۶)
آن کس که در برابر نعمت، حمد و سپاس الهی را بجای آورد، قطعا شکر خدا را انجام داده و همین حمد و سپاس، از آن نعمت باارزش تر است.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ بِنِعْمَهٍ صَغُرَتْ أَوْ کَبُرَتْ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ إِلَّا أَدَّى شُکْرَهَا. (کافی ج۲ ص ۹۶)
هر کس در برابر نعمت بزرگ یا کوچکی بگوید: الحمد للَّه، حق شُکرش را ادا کرده است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: شُکْرُ مَنْ فَوْقَکَ بِصِدْقِ الْوَلَاءِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۹)
شکر کسى که بر تو برتر است،به صداقت در دوستى است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ:شُکْرُ إِلَهِکَ بِطُولِ الثَّنَاءِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۹)
شکر از پروردگارت به نیایشِ (ثناى) بسیار است.
الْمَسِیحُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: النَّاسُ رَجُلَانِ مُعَافًى وَ مُبْتَلًى فَاحْمَدُوا اللَّهَ عَلَى الْعَافِیَهِ وَ ارْحَمُوا أَهْلَ الْبَلَاءِ. (مشکاه الأنوار ص ۲۸)
مردم دو دسته هستند، تندرست و بیمار. آنها که تندرست هستند، باید سپاسگزار باشند و نسبت به بیماران و دردمندان مهربانى کنند.
۶- آثار شکرگزاری
۶-۱- تاثیر بر شکرکننده
اَللهُ تَعَالی: وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَهَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ. (لقمان/۱۲)
و ما به لقمان حکمت دادیم، که شکر خدا را به جاى آور و هر کس شکر کند، همانا براى خویش شکر کرده؛ و هر کس کفران کند (بداند به خدا زیان نمىرساند، زیرا) بىتردید خداوند بىنیاز و ستوده است.
۶-۲- هدایت
اَللهُ تَعَالی: شاکِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ. (نحل/۱۲۱)
او نسبت به نعمتهاى خداوند شکرگزار بود، (خدا) او را برگزید و به راهى مستقیم هدایتش کرد.
۶-۳- افزایش نعمت
اَللّهُ تَعَالی: و إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ. (إبراهیم/۷)
و (نیز به یادآور) هنگامى که پروردگارتان اعلام فرمود: همانا اگر شکر کنید، به طور قطع (نعمتهاى) شما را مىافزایم، و اگر ناسپاسی کنید، البتّه عذاب من سخت است.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَنْ یَشْکُرِ اللَّهَ یَزِدْهُ اللَّهُ. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۴۱)
کسی که شکر و سپاس الهی را بجا آورد، خداوند نعمتش را بر او میافزاید.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ بَابَ شُکْرٍ فَخَزَنَ عَنْهُ بَابَ الزِّیَادَهِ. (کافی ج۲ ص ۹۴)
خداوند چنین نیست که درِ شکر و سپاس را به بندهای باز کند و توفیق شکر به او بدهد، ولی درِ زیاد شدن نعمت را بر او ببندد.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: شُکْرُ نِعْمَهٍ سَالِفَهٍ یَقْضِی [یفضی] بِتَجَدُّدِ نِعَمٍ مُسْتَأْنِفَهٍ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۸)
شکر نعمتى که گذشته، باعث نعمتى تازه شود.
۶-۴- عبرت
اَللّهُ تَعَالی: إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ . (لقمان/۳۱)
همانا در این نشانهها، براى هر شکیبا و شکرگزار، عبرتهایى است.
۶-۵- بی نیازی از دیگران
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَام: مَنْ حَمِدَ اللَّهَ أَغْنَاهُ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۸۰)
کسى که خداى را حمد و ستایش کند، خداوند بىنیازش کُند.
۶-۶- ایمنی
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: شُکْرُ النِّعْمَهِ أَمَانٌ مِنْ حُلُولِ النِّقْمَهِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۸۰)
شُکر نعمت، مانع رسیدن مجازات است، یعنى سببِ ایمنى از آن -نعمت- مىشود.
۷- تشکر از مردم
اَلسّجادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ کُلَّ قَلْبٍ حَزِینٍ وَ یُحِبُّ کُلَّ عَبْدٍ شَکُورٍ یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: لِعَبْدٍ مِنْ عَبِیدِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَ شَکَرْتَ فُلَاناً فَیَقُولُ: بَلْ شَکَرْتُکَ یَا رَبِّ فَیَقُولُ لَمْ تَشْکُرْنِی إِذْ لَمْ تَشْکُرْهُ ثُمَّ قَالَ: أَشْکَرُکُمْ لِلَّهِ أَشْکَرُکُمْ لِلنَّاسِ. (کافی ج۲ ص ۹۹)
خداوند دل اندوهناک و بنده شکرگزار را دوست دارد. (و در مورد تشکر از افرادی که به انسان احسان کرده، فرموده است:) روز قیامت خداوند متعال از بنده اش سؤال می کند که آیا شکر فلانی را بجا آوردی و از او تشکر کردی؟ عرض می کند: نه، بلکه من شکر تو را کردم . خداوند میفرماید: تو که شکر فلانی را نکردی، شکر مرا هم نکردی. سپس حضرت فرمود: سپاسگزارترین شما آن کس است که از مردم بیشتر تشکر کند.
۸- حدود شکر
أَبِو بَصِیرٍ : قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ): هَلْ لِلشُّکْرِ حَدٌّ إِذَا فَعَلَهُ الْعَبْدُ کَانَ شَاکِراً؟ قَالَ: نَعَمْ قُلْتُ: مَا هُوَ؟ قَالَ: یَحْمَدُ اللَّهَ عَلَى کُلِّ نِعْمَهٍ عَلَیْهِ فِی أَهْلٍ وَ مَالٍ وَ إِنْ کَانَ فِیمَا أَنْعَمَ عَلَیْهِ فِی مَالِهِ حَقٌّ أَدَّاهُ وَ مِنْهُ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ: { سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ.} (زخرف/۱۳) وَ مِنْهُ قَوْلُهُ تَعَالَى: { رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبارَکاً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ.} (مؤمنون/۲۹) وَ قَوْلُهُ: { رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً.} ( إسراء/۸۰) (کافی ج۲ ص ۹۵)
ابو بصیر: به حضرت صادق (علیه السّلام) عرض کردم: آیا شکر حد و میزانی دارد که وقتی انسان چنان کند، بنده شاکری میشود؟ فرمود: آری. عرض کردم: آن میزان کدام است؟ فرمود: در برابر هر نعمتی که خداوند به او عنایت فرموده، مثلا مالی به او داده یا همسر و فرزند خوبی داده است، حمد و سپاس الهی را بجا آورد و اگر حقی به مالش تعلق گرفت، بپردازد. نظیر این آیه: { پاک است کسی که این را برای ما رام کرد و[گرنه] ما را یارای [رام ساختن] آنها نبود.} یا آیه: { پروردگارا! من به هر خیری که سویم بفرستی سخت نیازمندم.} یا این آیه : { پروردگارا، مرا در جایی پربرکت فرود آور [که] تو نیکترین مهمان نوازانی. } یا آیه : { پروردگارا! مرا [در هر کاری] به طرز درست داخل کن و به طرز درست خارج ساز، و از جانب خود برای من تسلّطی یاری بخش قرار ده.}
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ:الْکَرِیمُ یَشْکُرُ الْقَلِیلَ وَ اللَّئِیمُ یُکَفِّرُ الْجَزِیلَ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۷۷)
شخص بزرگوار از – احسانِ – اندک، سپاسگزارى مىکند و فرومایه، از بسیار – هم – ناسپاسى مىکند.
۹- شکرگزاری حقیقی
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: فِیمَا أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى (عَلَیْهِ السَّلَامُ) : یَا مُوسَى اشْکُرْنِی حَقَّ شُکْرِی. فَقَالَ: یَا رَبِّ وَ کَیْفَ أَشْکُرُکَ حَقَّ شُکْرِکَ وَ لَیْسَ مِنْ شُکْرٍ أَشْکُرُکَ بِهِ إِلَّا وَ أَنْتَ أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ. قَالَ: یَا مُوسَى الْآنَ شَکَرْتَنِی حِینَ عَلِمْتَ، أَنَّ ذَلِکَ مِنِّی. (کافی ج۲ ص ۹۸)
خداوند عزیز و بلند مرتبه به موسی (علیه السلام) وحی فرمود: ای موسی! حق شکر و سپاس مرا آنچنان که باید و شاید انجام ده! موسی (علیه السّلام) عرض کرد: پروردگارا؛ من چگونه میتوانم حق شکر تو را ادا کنم، با اینکه هر شکر و سپاسی، خود نعمتی است که تو توفیقش را عنایت فرمودهای؟ خداوند فرمود: اکنون که اعتراف داری توفیق شکر و سپاسگزاری از طرف من و نعمتی است از ناحیه من، شکر و سپاس مرا به جای آوردهای.
حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ: خَرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) مِنَ الْمَسْجِدِ وَ قَدْ ضَاعَتْ دَابَّتُهُ فَقَالَ: لَئِنْ رَدَّهَا اللَّهُ عَلَیَّ لَأَشْکُرَنَّ اللَّهَ حَقَّ شُکْرِهِ قَالَ: فَمَا لَبِثَ أَنْ أُتِیَ بِهَا فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ. فَقَالَ لَهُ: قَائِلٌ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ لَیْسَ. قُلْتَ: لَأَشْکُرَنَّ اللَّهَ حَقَّ شُکْرِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ): أَ لَمْ تَسْمَعْنِی؟! قُلْتُ: الْحَمْدُ لِلَّهِ. (کافی ج۲ص ۹۷)
حماد بن عثمان: حضرت صادق (علیه السّلام) از مسجد بیرون رفت، در حالی که مَرکبش گم شده بود. حضرت گفت: اگر خداوند مرکب سواری مرا به من برگرداند و مرکبم پیدا شود، حق شکر الهی را بجا می آورم. طولی نکشید که مرکب پیدا شد و حضرت گفت: الحمد للَّه! شخصی به حضرت عرض کرد: فدایت شوم! شما گفتید شکری که حق شکر و کمال سپاس باشد بجا میآورم. حضرت فرمود: مگر نشنیدی؟! که گفتم: الحمد للَّه!
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بِنِعْمَهٍ ثُمَّ عَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّى شُکْرَهَا. (مشکاه الأنوار ص ۳۲)
هر کسى که خداوند نعمتى به وى ارزانى داشت و او در دل آن را [به عنوان نعمت خدادادى ]بشناسد ، شکر آن نعمت را بجای آورده است.
۱۰- ناسپاسی و آثار آن
اَللهُ تَعَالی: إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ وَلَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَإِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ. (زمر/۷ )
اگر ناسپاسى کنید، پس (بدانید)خدا از شما بىنیاز است. و ناسپاسى را براى بندگانش نمىپسندد. و اگر سپاس دارید، آن را براى شما مىپسندد.
اَللهُ تَعَالی: وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ. (بقره/۱۵۲)
اَللهُ تَعَالی: مرا سپاس گویید و ناسپاسى من می کنید.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْعَمَ عَلَى قَوْمٍ بِالْمَوَاهِبِ فَلَمْ یَشْکُرُوا فَصَارَتْ عَلَیْهِمْ وَبَالًا وَ ابْتَلَى قَوْماً بِالْمَصَائِبِ فَصَبَرُوا فَصَارَتْ عَلَیْهِمْ نِعْمَهً. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۴۱)
خداوند عزیز و بلند مرتبه با عطایای خود قومی را مشمول نعمت خود قرار داد، ولی آنان شکر آن نعمت ها را بجای نیاوردند، در نتیجه همان نعمت ها موجب وِزر و وَبال آنان شد. و گروه دیگر را به مصائب و گرفتاری ها دچار کرد، ولی چون آن گروه در برابر مشکلات صبر و تحمل کردند، همان مشکلات برای آنان نعمتی شد.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ شَرّاً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِعْمَهٍ لِیُنْسِیَهُ الِاسْتِغْفَارَ وَ یَتَمَادَى بِهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: { سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ.} (اعراف/۱۸۲) بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعَاصِی. (مشکاه الأنوار ص ۳۳۳)
خداوند متعال هر گاه به بندهاى بخواهد غضب کند، ابتداء به او نعمتى میدهد و بعد آن مرد مرتکب گناه مىشود و بعد خداوند استغفار را از یاد او مىبرد و او، همچنان آلوده به گناه مىماند و به همین جهت در قرآن فرموده: { از راهى که خود نمىدانند به تدریج خوارشان مىسازیم.}
الْجَوَادُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: نِعْمَهٌ لَا تُشْکَرُ کَسَیِّئَهٍ لَا تُغْفَرُ. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۵۳ )
نعمتی که شکر و سپاس آن نعمت نشود، مانند گناهی است که بخشوده نشود.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ کُتِبَ لَهُ الْجَنَّهُ الْبَتَّهَ وَ مَنْ أُتِیَ إِلَیْهِ مَعْرُوفٌ فَلْیُکَافِئْ فَإِنْ عَجَزَ فَلْیُثْنِ بِهِ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ فَقَدْ کَفَرَ النِّعْمَهَ. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۴۷)
کسی که از آبرو و حیثیت برادر اسلامی خود دفاع کند، بهشت برای او مقرر خواهد شد. و هر کس نیکی و احسانی در حقش شد، باید جبران کند و اگر از جبرانش ناتوان بود، ثنا و تشکری کند و اگر این را انجام ندهد، کفران نعمت کرده است.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ لِلَّهِ عَلَیْهِ حُجَّهٌ إِمَّا فِی ذَنْبٍ اقْتَرَفَهُ وَ إِمَّا فِی نِعْمَهٍ قَصَّرَ عَنْ شُکْرِهَا. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۴۶)
هیچ بنده ای نیست، مگر اینکه خداوند بر او حجتی دارد و این حجت و سند یا مربوط به گناهی است که مرتکب شده و یا مربوط به نعمتی است که از شکر آن کوتاهی کرده است.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَنْ لَمْ یَعْلَمْ فَضْلَ نِعَمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ إِلَّا فِی مَطْعَمِهِ وَ مَشْرَبِهِ فَقَدْ قَصُرَ عِلْمُهُ وَ دَنَا عَذَابُهُ. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۴۹)
کسی که ارزش نعمت های خدا را فقط در خوردنی و آشامیدنی منحصر بداند، بسیار کوتاه بین و رنج و عذابش نزدیک است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ:مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْإِنْعَامَ فَلْیُعَدَّ مِنَ الْأَنْعَامِ. (تصنیف غرر الحکم ص ۲۸۰)
هر که نعمت ها را شکر نکند پس باید که از حیوانات شمرده شود.
۱۱- دعایی در شکرگزاری
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَیْتَ فَقُلْ عَشْرَ مَرَّاتٍ- اللَّهُمَّ مَا أَصْبَحَتْ بِی مِنْ نِعْمَهٍ أَوْ عَافِیَهٍ مِنْ دِینٍ أَوْ دُنْیَا فَمِنْکَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ، لَکَ الْحَمْدُ، وَ لَکَ الشُّکْرُ، بِهَا عَلَیَّ یَا رَبِّ حَتَّى تَرْضَى وَ بَعْدَ الرِّضَا فَإِنَّکَ إِذَا قُلْتَ: ذَلِکَ کُنْتَ قَدْ أَدَّیْتَ شُکْرَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِ عَلَیْکَ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ وَ فِی تِلْکَ اللَّیْلَهِ. (کافی ج۲ ص ۹۹)
در صبحگاه و شامگاه خود، ده مرتبه چنین بگو: خدایا! من وارد روز نمیشوم در حالی که از نعمت و یا عافیتی دینی یا دنیوی برخوردارم، این از جانب توست که یکتایی و شریکی برایت نیست. پروردگارم! بر من واجب است که سپاس و شکر تو را بابت این نعمت و عافیت به جا آورم تا آن که خشنود شوی و حتی بعد از خشنودی نیز سزاوار حمد و شکری.
پس هر گاه این ذکر را بگویی؛ شکر نعمت خداوند را در آن شبانه روز به جای آوردهای.
۱۲- سجده شکر
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ} کَانَ فِی سَفَرٍ یَسِیرُ عَلَى نَاقَهٍ لَهُ إِذَا نَزَلَ فَسَجَدَ خَمْسَ سَجَدَاتٍ فَلَمَّا أَنْ رَکِبَ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا رَأَیْنَاکَ صَنَعْتَ شَیْئاً لَمْ تَصْنَعْهُ فَقَالَ نَعَمْ اسْتَقْبَلَنِی- جَبْرَئِیلُ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَبَشَّرَنِی بِبِشَارَاتٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَسَجَدْتُ لِلَّهِ شُکْراً لِکُلِّ بُشْرَى سَجْدَهً. (کافی ج۲ ص ۹۸)
رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله) در سفر خود بر شترش سوار بود و راه را می پیمود که ناگهان پیاده شد و پنج بار سجده کرد. چون سوار بر مرکب شد، اصحاب گفتند : یا رسول اللَّه؛ ما از تو عملی را مشاهده کردیم که تاکنون ندیده بودیم. حضرت فرمود: آری، جبرئیل (علیه السلام) مقابل من آمد و بشارات و مژده هایی از جانب خدا به من بشارت داد. من هم برای هر بشارت و مژده ای سجدهی شُکری بجا آوردم.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا ذَکَرَ أَحَدُکُمْ نِعْمَهَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْیَضَعْ خَدَّهُ عَلَى التُّرَابِ شُکْراً لِلَّهِ فَإِنْ کَانَ رَاکِباً فَلْیَنْزِلْ فَلْیَضَعْ خَدَّهُ عَلَى التُّرَابِ وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ یَقْدِرُ عَلَى النُّزُولِ لِلشُّهْرَهِ فَلْیَضَعْ خَدَّهُ عَلَى قَرَبُوسِهِ وَ إِنْ لَمْ یَقْدِرْ فَلْیَضَعْ خَدَّهُ عَلَى کَفِّهِ ثُمَّ لْیَحْمَدِ اللَّهَ عَلَى مَا أَنْعَمَ عَلَیْهِ. (کافی ج۲ ص ۹۸)
هر گاه فردى از شما به یاد نعمت خداوند عزّوجلّ افتاد، براى سپاسگزارى از خدا گونه اش را بر خاک گذارد . اگر سواره بود پیاده شود و گونه اش را بر خاک نهد، و اگر به خاطر [ترس از ]انگشت نما شدن نتوانست پیاده شود، صورتش را بر کوهه زین بگذارد، و اگر باز هم نتوانست این کار را بکند گونهاش را بر کف دست خود بگذارد و آنگاه خدا را براى نعمتى که به او داده است حمد و سپاس گوید.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ سَجَدَ سَجْدَهً لِیَشْکُرَ نِعْمَهً وَ هُوَ مُتَوَضِّئٌ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عَشْرَ حَسَنَاتٍ وَ مَحَا عَنْهُ عَشْرَ خَطِیئَاتٍ عِظَامٍ. (مشکاه الأنوار ص ۲۹)
هر کس با وضو سجدهی شُکر بجاى آورد، خداوند ده پاداش در نامه عمل او مىنویسد و ده گناه بزرگ را از او محو میکند.
۱۳- شکرِ واسطههای نعمتها
اَللهُ تَعَالی: أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ. (لقمان/۱۴)
مرا و پدر و مادرت را شکر گوى که سرانجام تو نزد من است.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَحْسِنُوا جِوَارَ النِّعَمِ- [قِیلَ وَ مَا جِوَارُ النِّعَمِ] قَالَ الشُّکْرُ لِمَنْ أَنْعَمَ بِهَا وَ أَدَاءُ حُقُوقِهَا. (مشکاه الأنوار ص ۳۰)
هر کس به شما نعمتى رسانید، از او سپاسگزار باشید… و فرمود: سپاسگزارى از منعم و اداء حقوق لازم است.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَکْتُوبٌ فِی التَّوْرَاهِ اشْکُرْ مَنْ أَنْعَمَ عَلَیْکَ وَ أَنْعِمْ عَلَى مَنْ شَکَرَکَ فَإِنَّهُ لَا زَوَالَ لِلنَّعْمَاءِ إِذَا شَکَرْتَ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا کَفَرْتَ وَ الشُّکْرُ زِیَادَهٌ فِی النِّعَمِ وَ أَمَانٌ مِنَ الْغِیَرِ. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۵۵)
در تورات نوشته شده که شکر و سپاس نعمت دهنده را بجای آور و به کسی که از تو سپاسگزاری می کند احسان کن، که نعمت هنگامی که شکرش بجا آورده شود، زوال ندارد. و اگر کفران و ناسپاسی شود، بقا و دوام ندارد. و شکر و سپاس موجب ازدیاد نعمت و مانع تغییر و دگرگونی است.
الرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَ. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۴۴)
کسی که از احسان مردم تشکر نکند، شکر خدا را بجا نیاورده است.
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: حَقٌّ عَلَى مَنْ أُنْعِمَ عَلَیْهِ أَنْ یُحْسِنَ مُکَافَاهَ الْمُنْعِمِ فَإِنْ قَصُرَ عَنْ ذَلِکَ وُسْعُهُ فَعَلَیْهِ أَنْ یُحْسِنَ الثَّنَاءَ فَإِنْ کَلَّ عَنْ ذَلِکَ لِسَانُهُ فَعَلَیْهِ مَعْرِفَهُ النِّعْمَهِ وَ مَحَبَّهُ الْمُنْعِمِ بِهَا فَإِنْ قَصُرَ عَنْ ذَلِکَ فَلَیْسَ لِلنِّعْمَهِ بِأَهْلٍ. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۵۰)
کسى که به او نیکى شده ، وظیفه دارد نیکى کننده را به خوبى پاداش دهد . اگر توان این کار را نداشت ، باید به خوبى تشکّر کند و اگر زبانش از این کار هم قاصر بود ، وظیفه دارد که ارزش آن نیکى را بشناسد و خوبى کننده را دوست داشته باشد و چنانچه از این کار هم کوتاهى کرد ، چنین شخصی لیاقت نعمت و احسان را ندارد.
۱۴- پاداش شکرگزاری
اَللهُ تَعَالی: وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ. (آل عمران/۱۴۴)
و خداوند به زودی پاداش شاکران را خواهد داد.
اَللهُ تَعَالی: ما یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِکُمْ إِنْ شَکَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ کانَ اللَّهُ شاکِراً عَلِیماً. (نساء/ ۱۴۷)
چرا خدا شما را عذاب کند اگر سپاسگزار باشید و ایمان آورید؟ و در حالى که شکرپذیر و داناست!
اَللهُ تَعَالی: کَذلِکَ نَجْزِی مَنْ شَکَرَ. (قمر/ ۳۵ )
آنان را که سپاس گویند چنین پاداش دهیم.
اَلرَسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: الطَّاعِمُ الشَّاکِرُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ کَأَجْرِ الصَّائِمِ الْمُحْتَسِبِ وَ الْمُعَافَى الشَّاکِرُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ کَأَجْرِ الْمُبْتَلَى الصَّابِرِ وَ الْمُعْطَى الشَّاکِرُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ کَأَجْرِ الْمَحْرُومِ الْقَانِعِ. (کافی ج۲ ص ۹۴)
شخصِ سیرِ سپاسگزار، اجرش همانند روزه دارى است که براى خدا گرسنگى مى کشد ، تندرستِ سپاسگزار همانند آن اجرى را دارد که بیمارِ شکیبا ، و متنعّم سپاسگزار همان اجر را دارد که تنگ دست قانع.
الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: إِذَا رَأَیْتَ الرَّجُلَ وَ قَدِ ابْتُلِیَ وَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْکَ فَقُلِ- اللَّهُمَّ إِنِّی لَا أَسْخَرُ وَ لَا أَفْخَرُ وَ لَکِنْ أَحْمَدُکَ عَلَى عَظِیمِ نَعْمَائِکَ عَلَیَّ. (کافی ج۲ ص ۹۸)
هنگامی که شخص گرفتاری را دیدی و در مقابل آن، نعمت خدا را در خود مشاهده کردی، پس بگو: خدایا؛ من مسخره و استهزاء نمی کنم و فخر و غروری ندارم، ولی حمد و سپاس می کنم تو را بر نعمت های بزرگی که به من عنایت فرموده ای.
قَدْ نُقِلَ أَنَّ عِیسَى (عَلَیْهِ السَّلَامُ) مَرَّ عَلَى رَجُلٍ أَعْمَى مَجْذُومٍ مَبْرُوصٍ مَفْلُوجٍ فَسَمِعَ مِنْهُ یَشْکُرُ و یَقُولُ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَافَانِی مِنْ بَلَاءٍ ابْتُلِیَ بِهِ أَکْثَرُ الْخَلْقِ فَقَالَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ): مَا بَقِیَ مِنْ بَلَاءٍ لَمْ یُصِبْکَ؟ قَالَ: عَافَانِی مِنْ بَلَاءٍ هُوَ أَعْظَمُ الْبَلَایَا وَ هُوَ الْکُفْرُ. فَمَسَّهُ عیسی (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَشَفَاهُ اللَّهُ مِنْ تِلْکَ الْأَمْرَاضِ وَ حَسُنَ وَجْهُهُ فَصَاحَبَهُ وَ هُوَ یَعْبُدُ مَعَهُ. (بحار الأنوار ج۶۸ ص ۳۳)
نقل شده که عیسی (علیه السلام) به کسی که نابینا و جذامی و فلج و دارای مرض برص بود عبور کرد. حضرت متوجه شد که این شخص دارد شکر خدا را می کند و می گوید: حمد و سپاس خداوند را که مرا از بلیه و امراضی که بیشتر مردم به آن مبتلا هستند عافیت داده. عیسی بن مریم (علیهما السّلام) فرمود: چه بلیه ای مانده که تو به آن مبتلا نشده ای؟ عرض کرد: خداوند مرا از بزرگ ترین بلاها نجات داده و آن کفر و انکار خدا است. عیسی (علیه السلام) دستی به بدن او کشید و در نتیجه خداوند او را از این امراض گوناگون شفا داده و خوش صورت شد و او از یاران عیسی (علیه السلام) شد.
ثبت دیدگاه