آداب دوستی در اسلام
  • 1403-11-10
  • بازدید 1203
    پ
    پ

    آداب دوستی در اسلام

     

    چکیده

    از آنجا که زندگی اجتماعی، لازمه‌ی طبیعت انسان است و او در این دنیا برای رفع نیازهای خود ناگزیر از ارتباط با دیگران و رعایت آداب دوستی است و معاشرت بر پایه ارزش های فطری و با حفظ آداب زندگی عقلایی شکل می‌گیرد و بی‌تردید محصول آن ترقی و رشد فراگیر انسان خواهد بود.

     

    واژه های مرتبط

    اخ، صدیق، حمیم، رفیق، قرین، خلیل، ولی، و…

     

    1- معنا و مفهوم دوست

    دوست: (ص ، اِ ) مُحِبْ و یکدل و یکرنگ. مقابل دشمن. (لغت نامه دهخدا)

    دوست: همدم، یار و مترادف با: آشنا، حبيب، خليل، دمساز، رفيق، صديق، محب، مصاحب، ولی، همراه، همنشين، و…(فرهنگ معین)

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: الْمَوَدَّةُ تَعَاطُفُ‏ الْقُلُوبِ‏ فی ائْتِلَافُ الْأَرْوَاحِ. (غررالحکم ص ۱15)

    دوستی، ميل كردن دل‌ها به يكديگر در اُلْفَت و آرام روح‌هاست.

     

    2- اهمیت دوست

    اَلْبَاقِرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) ذَاتَ‏ يَوْمٍ‏ لِأَصْحَابِهِ‏ أَخْبِرُونِي‏ بِأَوْثَقِ‏ عُرَی الْإِسْلَامِ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ الصَّلَاةُ قَالَ إِنَّ الصَّلَاةَ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ الزَّكَاةُ قَالَ إِنَّ الزَّكَاةَ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ الْجِهَادُ قَالَ إِنَّ الْجِهَادَ قَالَ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ فَأَخْبِرْنَا قَالَ الْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِي اللَّهِ‏. (بحار الأنوار ج‏66 ص 250)

    رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روزی به یارانش فرمود: از محکم‌­ترین دستاویزهای ایمان چیست؟ گفتند: ای رسول خدا! نماز است. فرمود: نماز نه. گفتند: ای رسول خدا! زکات است. فرمود: زکات نه. گفتند: ای رسول خدا! جهاد است. فرمود: جهاد نه. گفتند: ای رسول خدا! پس آن چیز چیست؟ فرمود: دوستی و دشمنی در راه خداوند.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: ثَلَاثٌ‏ مِنْ‏ عَلَامَاتِ‏ الْمُؤْمِنِ‏ عِلْمُهُ‏ بِاللَّهِ‏ وَ مَنْ‏ يُحِبُّ وَ مَنْ يُبْغِضُ. (بحار الأنوار ج‏66 ص 236)

    سه چیز از نشانه­‌‌های مؤمن است: شناخت او به خدا، شناخت دوستان خدا و شناخت دشمنان خدا.

     

    3- سود رسانی در دوستی

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِنَّمَا سُمِّيَ‏ الرَّفِيقُ‏ رَفِيقاً لِأَنَّهُ يَرْفَقُكَ عَلَی صَلَاحِ دِينِكَ فَمَنْ يَرْفَقُكَ عَلَی صَلَاحِ دِينِكَ فَهُوَ الرَّفِيقُ الشَّفِيقُ. (غررالحکم ص273)

    به راستی رفیق را رفیق نامند، برای آنکه او بر آنچه صلاح دينَت است به تو نفع می‏‌رساند. پس كسی كه تو را بر صلاح دينت ياری كند، همانا اوست رفيق مهربان.

     

    4- صداقت در دوستی

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: انَّمَا سُمِّيَ‏ الصَّدِيقُ‏ صَدِيقاً لِأَنَّهُ‏ يَصْدُقُكَ فِي نَفْسِكَ وَ مَعَايِبِكَ فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فَاسْتَنِمْ إِلَيْهِ فَإِنَّهُ الصَّدِيقُ. (غررالحکم ص273)

    به راستی دوست را صديق نامند، برای آنكه در مورد تو و عيب‌هايت از درِ راستی و صفا با تو درآيد، (و زشت و زيبايت را به راستی بيان می‌کند) پس هر که این چنین کرد، دوستی را با وی تمام کن. زیرا که او دوست توست. (دوستیِ صميمی و راست و درست.)

     

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مِنَ‏ النِّعَمِ‏ الصَّدِيقُ‏ الصَّدُوقُ‏. (غررالحکم ص 671)

    دوستِ‏ راستگو، از جمله نعمت‌هاست.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ أَحَبَّ كَافِراً فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ وَ مَنْ‏ أَبْغَضَ‏ كَافِراً فَقَدْ أَحَبَ‏ اللَّهَ‏ ثُمَّ قَالَ علیه السلام صَدِيقُ عَدُوِّ اللَّهِ عَدُوُّ اللَّهِ. (بحار الأنوار ج‏66 ص 236)

    هر کس کافری را دوست بدارد، نسبت به خدا دشمنی ورزیده است و هر کس با کافری دشمن باشد، دوستدار خداست. سپس فرمود: دوستِ دشمن خدا، دشمن خداست.

     

    5- دوستی با اهل‌بیت علیهم السلام

    اَللهُ تَعالی:… قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبی‏… (شوری/23)

    … (ای پيامبر! به مردم) بگو: من از شما بر اين (رسالت خود) هيچ مزدی، جز مودّت نزديكانم را نمی‌‏خواهم…

     

    اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:‏‏… مَنْ‏ أَحَبَ‏ الْحَسَنَ‏ وَ الْحُسَيْنَ‏ أَحْبَبْتُهُ‏ وَ مَنْ‏ أَحْبَبْتُهُ‏ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ… (بحار الأنوار ج‏43 ص 261)

    … هر کس حسن و حسین را دوست داشته باشد، من او را دوست دارم، کسی که من او را دوست داشته باشم، خدا او را دوست دارد و کسی که خدا او را دوست داشته باشد، او را داخل بهشت خواهد کرد…

     

    6- دوستی با دوستانِ اهل‌بیت علیهم السلام

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: شِيعَتُنَا الْمُتَبَاذِلُونَ فِي وَلَايَتِنَا الْمُتَحَابُّونَ فِي مَوَدَّتِنَا الْمُتَوَازِرُونَ فِي أَمْرِنَا الَّذِينَ إِنْ غَضِبُوا لَمْ يَظْلِمُوا وَ إِنْ رَضُوا لَمْ يُسْرِفُوا بَرَكَةٌ عَلَی مَنْ جَاوَرَهُ سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوهُ… أُولَئِكَ الَّذِينَ يَرِدُونَ الْقِيَامَةَ وُجُوهُهُمْ كَالْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ تَغْبِطُهُمُ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا يَحْزَنُون. (بحار الأنوار ج‏ ۷۵ ص ۲۶)

    شیعیان ما کسانی هستند: که در راه ولایت ما به یکدیگر کمک می‌کنند، و در راه محبت ما با هم به دوستی می‌پردازند و در امر ما با یکدیگر همکاری دارند. کسانی هستند که اگر خشم بگیرند، ستم نمی‌کنند و اگر خشنود باشند، اسراف ندارند. برکت برای همسایگانند و تسلیم برای دوستان… آنهایند که در قیامت چهره‌شان چون ماه تابان می‌درخشد و مورد حسرت گذشتگان و آیندگانند؛ نه بیمی بر آنهاست و نه محزون می‌شوند.

     

    7- دوستی با دوستانِ دوست و دشمنی با دشمنانِ دوست

    اَللهُ تَعالی: لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ‏… (مجادلة/۲۲)

    هيچ قومی را نمی ‏يابی كه به خدا و قيامت مؤمن باشند و (در همان حال) با كسی كه در برابر خدا و رسولش موضع گرفته است، مهرورزی كنند! حتّی اگر پدران يا پسران يا برادران يا خويشانشان باشند…

     

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ فَأَصْدِقَاؤُكَ صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ وَ أَعْدَاؤُكَ عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّكَ‏. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۱۶۴)

    دوستان تو سه دسته، و دشمنان نیز سه دسته­اند: دوستانت: 1. دوستت 2. دوستِ دوستت 3. دشمن دشمنت. و دشمنانت: 1. دشمنت2. دشمن دوستت 3. دوست دشمنت.

     

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا تَتَّخِذَّنَ‏ عَدُوَّ صَدِيقِكَ‏ صَدِيقاً فَتُعَادِيَ صَدِيقَكَ. (عيون الحكم ص 524)

    دشمنِ دوست خود را دوست مگیر، تا با دوست، دشمنی نکنی.

     

    8- دوستیِ قدیمی

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: خَيْرُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ جَدِيدُهُ، وَ خَيْرُ الْإِخْوَانِ‏ أَقْدَمُهُمْ. (غررالحكم ص 364)

    بهترينِ هر چيز، تازه آنست، و بهترين برادران، قديمی‌ترِ ايشانند.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: عَلَيْكَ بِالتِّلَادِ وَ إِيَّاكَ وَ كُلَّ مُحْدَثٍ لَا عَهْدَ لَهُ وَ لَا أَمَانَ وَ لَا ذِمَّةَ وَ لَا مِيثَاقَ … (كافی ج‏۲ ص ۶۳۸)

    دوستِ قدیمی و آزموده شده خود را نگهدار. و از هر دوستِ جدیدی كه پاسِ هيچ عهد و پيمان و امانتی را نگه نمی‌دارد، بپرهيز…

     

    9- آزمایش دوست

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ‏ لَمْ‏ يُقَدِّمْ‏ فِي‏ اتِّخَاذِ الْإِخْوَانِ‏ الِاعْتِبَارَ دَفَعَهُ الِاغْتِرَارُ إِلَی صُحْبَةِ الْفُجَّار. (غرر الحكم ص ۴۱۶)

    آنكه پيش از انتخاب دوستان و برادران، آنان را نیازموده گزینش کند، فريب خواهد خورد، و به همنشينی بَدان كشيده خواهد شد.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: اخْتَبِرُوا إِخْوَانَكُمْ‏ بِخَصْلَتَيْنِ‏ فَإِنْ كَانَتَا فِيهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَی الصَّلَوَاتِ فِي مَوَاقِيتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِي الْعُسْرِ وَ الْيُسْرِ. (كافي ج‏۲ ص ۶۷۲)

    برادران خود را در دو خصلت آزمايش كنيد. پس اگر آن دو خصلت در آنها بود، خوب است، و گرنه، از آنها دور شويد، دور شويد، دور شويد! (آن دو خصلت:) مواظبت او بر نمازهايش در اوقات آن و (دیگر) نيكی به برادران، در سختی و گشايش.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ غَضِبَ عَلَيْكَ مِنْ إِخْوَانِكَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَلَمْ يَقُلْ فِيكَ شَرّاً فَاتَّخِذْهُ لِنَفْسِكَ صَدِيقاً. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۱۷۳)

    هر کدام از دوستانت که، سه مرتبه از تو خشمگین شد و درباره تو، بد نگفت، او را دوست خود بگیر.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِذَا كَانَ لَكَ صَدِيقٌ فَوُلِّيَ وِلَايَةً فَأَصَبْتَهُ عَلَی الْعُشْرِ مِمَّا كَانَ لَكَ عَلَيْهِ قَبْلَ وِلَايَتِهِ فَلَيْسَ بِصَدِيقِ سَوْءٍ. (بحار الأنوار  ج‏۷۱ ص 176)

    اگر دوستی داری که به منصبی رسید و یک‌دهم آنچه را که قبلاً برایت منظور می­داشت، منظور کرد، دوست بدی نیست.

     

    10- مهربانی و خوش‌خُلقی

    10-1- گشاده‌رویی

    اَللهُ تَعالی: …‏ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ. (فتح/۲۹)

    … و كسانی كه با او (پیامبر، که درود خداوند بر او و خاندانش باد) هستند در برابر كفّار، سرسخت و در ميان خود، مهربانند.

     

    اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:‏‏ ثَلَاثٌ يُصْفِينَ وُدَّ الْمَرْءِ لِأَخِيهِ الْمُسْلِمِ يَلْقَاهُ بِالْبِشْرِ إِذَا لَقِيَهُ وَ يُوَسِّعُ لَهُ فِي الْمَجْلِسِ إِذَا جَلَسَ إِلَيْهِ وَ يَدْعُوهُ بِأَحَبِّ الْأَسْمَاءِ إِلَيْهِ. (كافی ج‏۲ ص ۶۴۲)

    سه چيز است كه دوستیِ مرد را با برادر مسلمانش با صفا می‏‌‌كند: هميشه به خوشرویی با او برخورد كند، هر گاه به جهت نشستن وارد مجلس شد، برای او جا باز كند و به هر نامی كه دوست دارد، او را بخواند.

     

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: ارْحَمْ أَخَاكَ وَ إِنْ عَصَاكَ وَ صِلْهُ وَ إِنْ جَفَاكَ. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۱۶۳)

    به برادرت رحم کن و با او مهربان باش، اگرچه از تو نافرمانی کند، و با او رابطه داشته باش، اگرچه به تو جفا کرده باشد.

     

    10-2- احترام و وقار

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنِ‏ احْتَشَمَ‏ أَخَاهُ‏ حَرُمَتْ وُصْلَتُهُ وَ مَنِ اغْتَمَّهُ سَقَطَتْ حُرْمَتُهُ. (تحف العقول ص ۳۵۷)

    هر كس حشمت ( حیا، احترام، جلال) را در برابر برادر خود فروخت، از پيوستن او محروم ماند. و هر كس او را غمناك كرد، حرمتش را بُرد.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا تُذْهِبِ‏ الْحِشْمَةَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ أَخِيكَ وَ أَبْقِ مِنْهَا فَإِنَّ ذَهَابَ الْحِشْمَةِ ذَهَابُ الْحَيَاءِ وَ بَقَاءَ الْحِشْمَةِ بَقَاءُ الْمَوَدَّةِ. (بحار الأنوار  ج‏75 ص 325)

    میان خود و برادرت تمام حُرمت را زیر پا مگذار و از آن قدری باقی بگذار. زیرا حرمت که ریخت، حیا و شرم نیز برود، و ماندن حرمت، مایه دوام دوستی و مودّت باشد.

     

    11- دید و بازدید، معاشرت و مکاتبه

    أَنَسٍ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) إِذَا فَقَدَ الرَّجُلَ مِنْ إِخْوَانِهِ‏ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ سَأَلَ عَنْهُ فَإِنْ كَانَ غَائِباً دَعَا لَهُ وَ إِنْ كَانَ شَاهِداً زَارَهُ وَ إِنْ كَانَ مَرِيضاً عَادَهُ. (بحارالانوار ج16ص233)

    از انس روایت شده که وی گفت: رسول خدا که درود خداوند بر او و خاندانش باد، وقتی یکی از برادران خود را سه روز نمی­دید، جویای او می­شد، اگر حضور نداشت برایش دعا می­‌فرمود و اگر حضور داشت به دیدارش می­رفت و اگر بیمار بود عیادتش می­‌کرد.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: التَّوَاصُلُ بَيْنَ الْإِخْوَانِ‏ فِي الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ، وَ فِي السَّفَرِ التَّكَاتُبُ. (كافی  ج‏۴ ص ۷۶۶)

    پيوند ميان برادران (دينی) آنگاه كه پيش هم هستند، ديدار همديگر است، و در مسافرت به يكديگر نامه نوشتن است.

     

    اَلْكَاظِمُ عَلَيْهِ السَّلَامُ:‏ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ أَنْكَی لِإِبْلِيسَ وَ جُنُودِهِ عَنْ زِيَارَةِ الْإِخْوَانِ فِي اللَّهِ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ. (كافی ج ۲ ص ۱۸۸)

    چیزی برای شیطان و لشکریان او کشنده‌تر از این نیست که برادران دینی، برای رضایت خداوند به دیدار یکدیگر بروند.

     

    11-1- پرسیدن نام و احوال‌پرسی

    اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:‏‏ إِذَا آخَی أَحَدُكُمْ رَجُلًا فَلْيَسْأَلْهُ عَنِ اسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ قَبِيلَتِهِ وَ مَنْزِلِهِ فَإِنَّهُ مِنْ وَاجِبِ الْحَقِّ وَ صَافِي الْإِخَاءِ وَ إِلَّا فَهِيَ مَوَدَّةُ حَمْقَاءَ. (بحار الأنوار ج۷۱ ص۱۶۶)

    چون یکی از شما با کسی دوست شد، باید از: نام و نژاد (تبارش) او ، نام پدر و قبیله (اجداد وی را) و منزلش (نشانی محل سکونتش) را بپرسد. زیرا این حقی است واجب. و دوستیِ صادقانه این است که اینها را از او بپرسد، وگرنه شناسایی و آشنایی احمقانه‌ای است.

     

    11-2- آراستگی هنگام ملاقات

    اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:‏‏ لِيَتَزَيَّنْ أَحَدُكُمْ لِأَخِيهِ الْمُسْلِمِ إِذَا أَتَاهُ كَمَا يَتَزَيَّنُ لِلْغَرِيبِ الَّذِي يُحِبُّ أَنْ يَرَاهُ فِي أَحْسَنِ هَيْئَةٍ. (تحف العقول ص ۱۰۲)

    برای برادری كه به ديدنتان آيد خود را بيارایيد. چنان كه برای بيگانه‌‏ای مايليد در بهترين قيافه شما را ببيند، زينت می‏‌كنيد.

     

    11-3- ابراز و اظهار دوستی

    مَرَّ رَجُلٌ فِي الْمَسْجِدِ وَ أَبُو جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) جَالِسٌ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فَقَالَ: لَهُ بَعْضُ جُلَسَائِهِ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ هَذَا الرَّجُلَ قَالَ: لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) أَلَا فَأَعْلِمْهُ فَإِنَّهُ أَبْقَی لِلْمَوَدَّةِ وَ خَيْرٌ فِي الْأُلْفَة. ( بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۱۸۱)

    راوی گفت: مردی به مسجد گذر کرد. امام باقر با امام صادق (علیهما السلام) در آنجا نشسته بودند. یکی از همنشینان به آن حضرت گفت: سوگند به خدا! من این مرد را دوست دارم. امام باقر (علیه السلام) به او فرمود: پس حتما به او اعلام کن؛ چون این کار، دوستی را پایدارتر می­کند و برای اُنس گرفتن بهتر است.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِذَا أَحْبَبْتَ رَجُلًا فَأَخْبِرْهُ بِذَلِكَ فَإِنَّهُ أَثْبَتُ لِلْمَوَدَّةِ بَيْنَكُمَا. (كافی  ج‏۲ ص ۶۴۴) هر گاه به مردی محبت داشتی، او را از دوستی (محبت) خود با خبر ساز، زيرا كه آن، دوستی را ميان شما استوارتر كند.

     

    11-4- پذیرایی از دوست

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِذَا دَخَلَ عَلَيْكَ أَخُوكَ فَاعْرِضْ عَلَيْهِ الطَّعَامَ فَإِنْ لَمْ يَأْكُلْ فَاعْرِضْ عَلَيْهِ الْمَاءَ فَإِنْ لَمْ يَشْرَبْ فَاعْرِضْ عَلَيْهِ الْوَضُوءَ. (بحار الأنوار ج‏۷۲ ص ۴۵۷)

    چون برادرت بر تو وارد شد، خوراک به او عرضه کن، و اگر نخورد، آبش بده، و اگر ننوشید، وضو (یعنی دست و رو شستن) به او تعارف کن.

     

    11-5- اطلاع‌رسانی قبل از سفر

    اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:‏‏ حَقٌّ عَلَی الْمُسْلِمِ إِذَا أَرَادَ سَفَراً أَنْ‏ يُعْلِمَ‏ إِخْوَانَهُ‏ وَ حَقٌ‏ عَلَی إِخْوَانِهِ إِذَا قَدِمَ أَنْ يَأْتُوهُ‏.  (كافی ج ۲ ص ۱۷۴)

    سزاوار است بر مسلمان که وقتی قصد سفر می‌کند، به برادرانش اعلام کند، و بر برادران هم سزاوار است که چون بازآید، به دیدن او بروند.

     

    11-6- پذیرش پوزش و چشم‌پوشی

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: اقْبَلْ عُذْرَ أَخِيكَ وَ إِنْ لَمْ‏ يَكُنْ لَهُ عُذْرٌ فَالْتَمِسْ لَهُ عُذْراً … (بحار الأنوار ج‏۷۱ص ۱۶۵)

    … عذر دوستت را بپذیر، و اگر عذری ندارد، عذری برایش بتراش،…

     

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: احْتَمِلْ زَلَّةَ وَلِيِّكَ لِوَقْتِ وَثْبَةِ عَدُوِّكَ. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۱۶۶)

    لغزش دوستت را تحمل کن، برای روزی که دشمنت با تو گلاویز می­شود. (يعنی با ديدن لغزشی از دوست خود او را از دست مده، و آزرده خاطرش مكن، و برای كمك دادن به تو در روز حملۀ دشمن، او را برای خود نگهدار.)

     

    11-7- تکریم

    اَلْبَاقِرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: عَظِّمُوا أَصْحَابَكُمْ وَ وَقِّرُوهُمْ وَ لَا يَتَجَهَّمُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ… (كافی ج ۲ ص ۱۷۳)

    ياران خود را بزرگ شماريد و به آنها احترام کنید، و با هم با چهره عبوس روبرو نشويد و…

     

    11-8- هدیه در آداب دوستی

    اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:‏‏ تَصَافَحُوا وَ تَهَادَوْا فَإِنَّ الْمُصَافَحَةَ تَزِيدُ فِي الْمَوَدَّةِ وَ الْهَدِيَّةَ تَذْهَبُ الْغِلَّ. (مستدرك الوسائل ج‏۱۳ ص ۲۰۳)

    به يكديگر دست دهيد و به همديگر هديه دهيد، چرا كه دست دادن بر دوستی می‏‌افزايد و هديه، كينه را از ميان می‏‌برد.

     

    اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:‏‏ مِنْ مَكْرُمَةِ الرَّجُلِ لِأَخِيهِ أَنْ يَقْبَلَ تُحْفَتَهُ وَ أَنْ يُتْحِفَهُ بِمَا عِنْدَهُ وَ لَا يَتَكَلَّفَ لَهُ شَيْئاً. ‏ (بحار الأنوار ج‏۷۲ ص ۴۵۴)

    از نشانه‌های احترام به برادر دینی این است که هدیه را از او بپذیرد، و اینکه خود وی نیز چیزی را که دارد به او هدیه کند؛ ولی خود را برای آماده کردن هدیه در رنج نیندازد.

     

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِذَا أَكْرَمَ‏ أَحَدُكُمْ‏ أَخَاهُ‏ بِالْكَرَامَةِ فَلْيَقْبَلْهَا فَإِنْ كَانَ ذَا حَاجَةٍ صَرَفَهَا فِي حَاجَتِهِ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ مُحْتَاجاً وَضَعَهَا فِي مَوْضِعِ حَاجَةٍ حَتَّی يُؤْجَرَ فِيهَا صَاحِبُهَا وَ مَنْ كَانَ عِنْدَهُ جَزَاءٌ فَلْيَجْزِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ جَزَاءٌ فَثَنَاءٌ حَسَنٌ وَ دُعَاءٌ. (مستدرك الوسائل ج‏۸  ص ۳۹۷)

    هرگاه يكی از شما با هديه‌‏ای برادرش را احترام كرد و بزرگ داشت، بايد آن را بپذيرد. آنگاه اگر خود به آن نياز دارد، در نيازش مصرف كند و اگر خود به آن نياز ندارد، به کسی که به آن نيازمندست، ببخشد تا صاحبش از پاداش معنوی آن بهره ‏مند گردد. و هر كس جايگزينی برای آن دارد، آن را تلافی كند و هر كس جايگزينی برای آن ندارد، پس او را به نيكی مورد تکریم قرار دهد و در حق او دعا كند.

     

    11-9- دوستی با دوستان پدر

    اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:‏‏ لَا تَقْطَعْ أَوِدَّاءَ أَبِيكَ فَيُطْفَأَ نُورُكَ. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۲۶۴)

    با دوستان پدرت قطع رابطه مكن كه جلوه ات كم می‌گردد.

     

    اَلْكَاظِمُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يَحْفَظَ أَصْحَابَ أَبِيهِ فَإِنَّ بِرَّهُ بِهِمْ بِرُّهُ بِوَالِدَيْهِ. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۱۹۵)

    سزا است كه هر كس ياران پدرش را برای خود نگهدارد. زيرا نيكی به آنان نيكی به پدر و مادر باشد.

     

    12- اعتدال

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: ابْذُلْ لِصَدِيقِكَ كُلَّ الْمَوَدَّةِ وَ لَا تَبْذُلْ لَهُ كُلَّ الطُّمَأْنِينَةِ وَ أَعْطِهِ كُلَّ الْمُوَاسَاةِ وَ لَا تُفْضِ إِلَيْهِ بِكُلِّ الْأَسْرَارِ تُوَفِّي الْحِكْمَةَ حَقَّهَا وَ الصَّدِيقَ وَاجِبَهُ. (بحارالانوار ج ۷۱ ص ۱۶۵)

    همه محبت را به دوستت بده، ولی نه همه اطمینان را. با او همه گونه همنشینی داشته باش، ولی همه رازها را به او مگو. بدين ترتيب، هم حقّ حكمت را به تمامی ادا كرده ای، و هم حقوق دوستی را به جا آورده‌ای.

     

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِيَّاكَ أَنْ تُخْرِجَ صَدِيقَكَ إِخْرَاجاً تُخْرِجُهُ عَنْ مَوَدَّتِكَ وَ اسْتَبْقِ لَهُ مِنْ أُنْسِكَ مَوْضِعاً يَثِقُ بِالرُّجُوعِ إِلَيْهِ. (عيون الحكم ص ۹۸)

    مبادا دوستت را چنان از خود برانی كه از دوستی با تو (کاملا) بيرون رود. پس قدری از پيوند دوستيت را با او باقی بگذار، تا به اتّكای آن، دوستی را از سر گيرد.

     

    13- وفاداری

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أَكْرِمْ‏ وُدَّكَ‏ وَ احْفَظْ عَهْدَكَ‏. (غرر الحكم ص 132)

    دوستی‏ خود را گرامی دار ، و  پيمان خود را نگهدار.

     

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ‏ طَلَبَ‏ صَدِيقَ‏ صِدْقٍ‏ وَافِياً طَلَبَ مَا لَا يَجِدُ. (عيون الحكم ص ۴۲۳)

    هر كس جويایِ دوست راستين و وفادار باشد، جويای چيزی شده كه يافت نمی‌شود.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ لِلْمُفَضَّلِ: أُوصِيكَ بِسِتِّ خِصَالٍ تُبْلِغُهُنَّ شِيعَتِي قُلْتُ: وَ مَا هُنَّ يَا سَيِّدِي. قَالَ(عَلَيْهِ السَّلَامُ) : أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَی مَنِ ائْتَمَنَكَ وَ أَنْ تَرْضَی لِأَخِيكَ مَا تَرْضَی لِنَفْسِكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ لِلْأُمُورِ أَوَاخِرَ فَاحْذَرِ الْعَوَاقِبَ وَ أَنَّ لِلْأُمُورِ بَغَتَاتٍ‏  فَكُنْ عَلَی حَذَرٍ وَ إِيَّاكَ وَ مُرْتَقَی جَبَلٍ سَهْلٍ إِذَا كَانَ الْمُنْحَدَرُ وَعْراً وَ لَا تَعِدَنَّ أَخَاكَ وَعْداً لَيْسَ فِي يَدِكَ وَفَاؤُهُ. (بحارالانوار ج75 ص 250)

    امام صادق (علیه السلام) به مفضّل فرمود: تو را به شش خصلت سفارش می‌کنم تا به شیعیانم برسانی. گفتم: آقای من! آنها کدام است؟ حضرت فرمود: * بازگرداندن امانت به صاحبش. * آنچه برای خود می‌پسندی برای برادرت نیز بپسند. * این را بدان که هر کاری را پایانی است، بنا بر این نسبت به عاقبت آن هشیار باش. * تمام امور را حوادثی است ناگهانی، پس مواظب باش. * از صعود به کوهی هموار و صاف که بازگشتی ناهموار و مخوف دارد بپرهیز. (از آن راه كه رفتنی آسان و بازگشتنی دشوار دارد، پرهيز كن.) * هرگز به برادرت وعده‌ای مده که قادر به وفایش نیستی.

     

    14- رازداری

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: جُمِعَ خَيْرُ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فِي كِتْمَانِ السِّرِّ وَ مُصَادَقَةِ الْأَخْيَارِ وَ جُمِعَ الشَّرُّ فِي الْإِذَاعَةِ وَ مُوَاخَاةِ الْأَشْرَارِ. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۱۷۸)

    خیر دنیا و آخرت در رازداری و دوستی با نیکان جمع شده است، و همه شر و بدی، در فاش کردن راز و برادری با اشرار است.

     

    « البته در عُرف اخلاق، رازداری در بین افراد، از آداب دوستی و آداب زندگی است و  همیشه توصیه می‌گردد.»

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا يَطَّلِعُ صَدِيقُكَ مِنْ سِرِّكَ إِلَّا عَلَی مَا لَوِ اطَّلَعَ عَلَيْهِ عَدُوُّكَ لَمْ يَضُرَّكَ فَإِنَّ الصَّدِيقَ رُبَّمَا كَانَ عَدُوّاً. (وسائل الشيعة ج‏۱۲ ص ۱۴۷)

    دوستت را از راز خود آگاه مكن، مگر تا حدّی كه اگر دشمنِ تو بر آن راز آگاه شود، نتواند به تو زيان رساند. چون ممكن است دوست روزی دشمن گردد.

     

    15- گذشت و مُدارا

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أَحْبِبْ‏ حَبِيبَكَ‏ هَوْناً مَا فَعَسَی أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْماً مَا وَ أَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا فَعَسَی أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۱۷۳)

    در دوستی با دوست مدارا کن، شاید روزی دشمن تو گردد. و در دشمنی با دشمن نیز مدارا کن، چون شاید روزی دوست تو گردد.

     

    16- انصاف و رعایت در آداب دوستی در اسلام

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: عَلَی‏ الْإِنْصَافِ‏ تَرْسُخُ‏ الْمَوَدَّةُ. (غرر الحكم ص 452)

    دوستی‏، بر انصاف و عدل ثابت می‌ماند.

     

    17- تقسيم وقت

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقْسِمُ لَحَظَاتِهِ بَيْنَ أَصْحَابِهِ فَيَنْظُرُ إِلَی ذَا وَ يَنْظُرُ إِلَی ذَا بِالسَّوِيَّةِ. (كافی ج۲ ص۶۷۱)

    رسول خدا، که درود خداوند بر او و خاندانش باد، وقتش را بين دوستانش تقسيم می‏كرد، و به اين و آن به يك چشم نگاه می‏كرد.

     

    18- فُقدان دوست

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: ثَلَاثٌ‏ هُنَّ‏ الْمُحْرِقَاتُ‏ الْمُوبِقَاتُ‏: فَقْرٌ بَعْدَ غِنًی، وَ ذُلٌّ بَعْدَ عِزٍّ، وَ فَقْدُ الْأَحِبَّة. (غررالحكم ص 332)

    سه چيز، سوزاننده و نابود کننده است: فقر پس از توانگری، خواری پس از سرافرازی و از دست دادنِ دوستان.

     

    19- تکریم دوست پس از مرگ

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا يَكُونُ‏ الصَّدِيقُ‏ صَدِيقاً حَتَّی‏ يَحْفَظَ أَخَاهُ‏ فِي غَيْبَتِهِ وَ نَكْبَتِهِ وَ وَفَاتِه. (غرر الحكم ص 786)

    دوست، دوست نيست مگر آن كه حقوق برادرش را در سه جايگاه نگهبان باشد: در هنگامی که حضور ندارد، در روز گرفتاری و پس از مرگ.

     

    20- آسیب‌های دوستی

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: شَرُّ أَصْدِقَائِكَ‏ مَنْ تَتَكَلَّفُ لَهُ. (عيون الحكم ص ۲۹۳)

    بدترين دوستانت، كسی است كه به خاطر او به زحمت و سختی بیفتی.

     

    20-1- خرده‌گیری و تهمت زدن و خالص نبودن در دوستی

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنِ‏ اسْتَقْصَی‏ عَلَی‏ صَدِيقِهِ‏ انْقَطَعَتْ مَوَدَّتُهُ. (غررالحكم ص 624)

    هر كه بر دوستش خرده گيری كند، دوستی اش گسسته می‌شود.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخِيهِ أُفٍ‏ انْقَطَعَ مَا بَيْنَهُمَا مِنَ الْوَلَايَةِ فَإِذَا قَالَ أَنْتَ عَدُوِّي فَقَدْ كَفَرَ أَحَدُهُمَا فَإِذَا اتَّهَمَهُ انْمَاثَ فِي قَلْبِهِ الْإِيمَانُ كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ. (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص ۲۲۲)

    چون مردی به برادرش «اُف» بگوید، رشته دوستی میان آنها بریده شود. و چون بگوید: تو دشمن هستی؛ یکی از آن دو کافر شود. و چون متهمش سازد، ایمان در دلش آب شود، مانند نمک در میان آب.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنِ اسْتَشَارَ أَخَاهُ فَلَمْ يَنْصَحْهُ مَحْضَ الرَّأْيِ سَلَبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَأْيَه. (وسائل الشيعة ج‏۱۲ص۴۴)

    كسی كه با برادر مؤمنش مشورت كند و او نظرش را خالصانه بازگو نکند، خدای عزیز و بلندمرتبه،  قدرت فكر و انديشه را از وی می‏‌گيرد.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ سَأَلَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ حَاجَةً مِنْ ضُرٍّ فَمَنَعَهُ مِنْ سَعَةٍ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهَا مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَيْرِهِ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَغْلُولَةً يَدُهُ إِلَی عُنُقِهِ حَتَّی يَفْرُغَ اللَّهُ مِنْ حِسَابِ الْخَلْق. (بحارالأنوار ج‏ ۷۱ ص ۲۸۷)

    هر کس برادرش از روی نداری از او حاجتی بخواهد و آن را از وی دریغ کند، در حالی که با امکانات و دارایی خودش می‌­تواند آن را برآورده کند، یا از دیگری کمک بگیرد؛ خدا در روز قیامت او را دست به گردن بسته، محشور می‌کند تا خدا از حساب خلق فارغ شود.

     

    « بطور معمول تهمت زدن در آداب زندگی، از رفتارهای ناپسند محسوب می‌شود و معمولا رابطه بین افراد را تخریب و تهدید می‌کند.»

     

    20-2- سخن‌چینی

    وَصِيَّةِ النَّبِيِّ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) لِعَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) أَنَّهُ قَالَ لِأَصْحَابِهِ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ‏ بِشِرَارِكُمْ‏ قَالُوا بَلَی يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِيمَةِ الْمُفَرِّقُونَ بَيْنَ‏ الْأَحِبَّةِ الْبَاغُونَ لِلْبِرَاءِ الْعَيْبَ‏. (بحار الأنوار ج‏72 ص 212)

    در وصیت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) آمده است: آن حضرت به اصحابش فرمود: شما را به بدترین افرادتان خبر ندهم ؟ گفتند: بفرمایید ای رسول خدا! فرمود: سخن‌چینانی که میان دوستان جدایی می افکنند و برای پاکان عیب جویی می کنند.

     

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ‏ صَدَّقَ‏ الْوَاشِيَ‏ أَفْسَدَ الصَّدِيقَ‏. (غرر الحكم ص 618)

    کسی که حرف سخن‌چین را بپذیرد، دوستی را تباه ساخته است.

     

    20-3- فریب خوردن

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِيَّاكَ أَنْ تُخْدَعَ عَنْ صَدِيقِكَ أَوْ تُغْلَبَ عَلَی‏ عَدُوِّكَ. (عيون الحكم ص ۹۷)

    زنهار! بپرهیز از اینکه از دوست خود فریب خوری و یا از دشمن خود  مغلوب گردی.

     

    20-4- بدگمانی

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا يَغْلِبَنَّ عَلَيْكَ سُوءُ الظَّنِّ فَإِنَّهُ لَا يَدَعُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ صَدِيقٍ صَفْحا. (بحار الأنوار ج‏۷۴ ص۲۰۷ )

    مبادا كه بدگمانی بر تو چيره شود! كه [در اين صورت] ميان تو و هيچ دوستی، رابطه دوستانه‌ای برجای نمی‌گذارد.

     

    20-5- تکبّر و کینه‌ورزی

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَيْسَ لِكُلِّ مُتَكَبِّرٍ صَدِيق‏. (عیون الحکم ص ۴۰۹)

    متكبّر، هيچ دوستی ندارد.

     

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَيْسَ‏ لِحَقُودٍ أُخُوَّةٌ. (عيون الحكم ص  ۴۰۹)

    برای کینه‌ورزان، برادری و دوستی نیست.

     

    20-6- بد زبانی

    اَلرَسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:‏‏ إِنَّ مِنْ شَرِّ عِبَادِ اللَّهِ ‏مَنْ تُكْرَهُ مُجَالَسَتُهُ لِفُحْشِهِ. (كافی ج‏۲ ص ۳۲۵)

    بدترين بنده‌های خدا كسی است كه به جهت هرزه‌‌ گويی وی، از همنشينی با او كناره‌گيری شود.

     

    20-7- افشای اسرار

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: جُمِعَ‏ خَيْرُ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فِي‏ كِتْمَانِ‏ السِّرِّ وَ مُصَادَقَةِ الْأَخْيَارِ وَ جُمِعَ الشَّرُّ فِي الْإِذَاعَةِ وَ مُوَاخَاةِ الْأَشْرَارِ. (بحارالأنوار ج‏ ۷۱ ص ۱۷۳)

    خیر دنیا و آخرت در رازداری و دوستی با نیکان جمع شده، و همه شر و بدی، در فاش کردن راز و برادری با اشرار است.

     

    20-8- ضرر رسانی به خود برای دوستی

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا تَدْخُلْ لِأَخِيكَ فِي أَمْرٍ مَضَرَّتُهُ عَلَيْكَ أَعْظَمُ مِنْ مَنْفَعَتِهِ لَه. (کافی ج4 ص32)

    به خاطر برادر ديني خود كاری را انجام نده كه ضرر آن بر خودت بزرگ‌تر از نفع آن به برادرت باشد.

    ( ابن سنان گويد: يعنی اينكه به گردن كسی قرضی بسيار باشد، و تو مال كمی داری و بخواهی به وسيله مال خود قرض او را ادا کنی؛ در اين صورت مال تو می‌رود و دِين او هم ادا نمی‌شود.)

     

    20-9- شماتت در آداب دوستی

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا تُبْدِي الشَّمَاتَةَ لِأَخِيكَ‏  فَيَرْحَمَهُ اللَّهُ وَ يُصَيِّرَهَا بِكَ وَ قَالَ: مَنْ شَمِتَ بِمُصِيبَةٍ نَزَلَتْ بِأَخِيهِ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّی يُفْتَتَنَ. (كافی ج‏۲ ص ۳۵۹)

    در گرفتاریِ برادر (دينی) خود اظهار شادی و شماتت به او مكن! زیرا (در این صورت) خداوند به او ترحّم كند و آن گرفتاری را به سوی تو بگرداند. و فرمود: هر كس به مصيبتی كه به برادر (ديني‌اش) رسيده شادمان شود، از دنيا نرود تا خودش گرفتار آن شود.

     

    20-10- خیانت در آداب دوستی در اسلام

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: غَايَةُ الْخِيَانَةِ خِيَانَةُ الْخِلِّ الْوَدُودِ وَ نَقْضُ الْعُهُودِ. (غرر الحكم ص ۴69)

    اوج خيانت، خيانت كردن به دوستِ صميمی، و پيمان‌ها را شكستن است.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ رَأَی أَخَاهُ عَلَی أَمْرٍ يَكْرَهُهُ فَلَمْ يَرُدَّهُ عَنْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ فَقَدْ خَانَهُ… (بحار الأنوار ج‏۷۱ ص۱۹۰)

    هر کس ببیند برادرش در کار بدی است و او را از آن باز ندارد، در حالی که توانایی دارد، به او خیانت کرده است.

     

    20-11- آزار و اذیت در آداب دوستی

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: الْمُسْلِمُ‏ أَخُو الْمُسْلِمِ‏ لَا يَظْلِمُهُ‏ وَ لَا يَغُشُّهُ‏ وَ لَا يَخْذُلُهُ وَ لَا يَغْتَابُهُ وَ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَحْرِمُهُ‏. (بحار الأنوار ج‏71 ص 273)

    مسلمان برادر مسلمان است. بر او ستم نمی‌کند، با او دغلی (مکر و حیله) نمی‌کند، او را  وا نمی‌نهد، غیبتش را نمی‌کند، به او خیانت نمی‌ورزد و او را محروم نمی‌سازد.

     

    21- دوستی‌هایِ ممنوع

    قَالَ -اَلسّجادُ عَلَيْهِ السَّلَامُ- لِبَعْضِ بَنِيهِ‏ يَا بُنَيَ‏ انْظُرْ خَمْسَةً فَلَا تُصَاحِبْهُمْ وَ لَا تُحَادِثْهُمْ وَ لَا تُرَافِقْهُمْ فِي طَرِيقٍ فَقَالَ يَا أَبَتِ مَنْ هُمْ‏ قَالَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرَابِ يُقَرِّبُ لَكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ لَكَ الْقَرِيبَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفَاسِقِ فَإِنَّهُ بَايَعَكَ بِأُكْلَةٍ أَوْ أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَخْذُلُكَ فِي مَالِهِ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّكَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْقَاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّي وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِي كِتَابِ اللَّهِ‏. (بحار الأنوار ج‏75 ص 137)

    حضرت زين العابدين علیه السلام به يكی از فرزندانش فرمود: پسرك من! دقت كن با پنج نفر مصاحبت و گفتگو و رفاقت در راه مكن! عرض كرد: پدر جان! آنها كيانند؟ حضرت فرمود: * از مصاحبت با دروغگو بپرهيز، زيرا او همچون سراب، دور را برايت نزديك و نزديك را دور نشان می‌دهد. * از مصاحبت با فاسق بپرهيز، زيرا او تو را معامله مي‌كند با يك شكم خوراك يا كمتر از آن. * از مصاحبت با بخيل بپرهيز، زيرا در حساس‌ترين موقعيتی كه به او احتياج داری، از تو مضايقه مي‌كند. * از مصاحبت با نادان بپرهيز، زيرا او مي‌خواهد به تو نفع برساند، ولی (از نادانی) ضرر می‌رساند. * از كسی كه قطع رحم مي‌كند بپرهيز، زيرا من او را در كتاب خدا ملعون یافتم‏.

     

    21-1- دوستی با دروغگو

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ أَنْ يَجْتَنِبَ مُؤَاخَاةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ لَا يَهْنِئُكَ مَعَهُ عَيْشٌ يَنْقُلُ حَدِيثَكَ وَ يَنْقُلُ الْأَحَادِيثَ إِلَيْكَ كُلَّمَا فَنِيَتْ أُحْدُوثَةٌ مَطَّهَا بِأُخْرَی حَتَّی إِنَّهُ لَيُحَدِّثُ بِالصِّدْقِ فَمَا يُصَدَّقُ فَيَنْقُلُ الْأَحَادِيثَ مِنْ بَعْضِ النَّاسِ إِلَی بَعْضٍ يُكْسِبُ بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَ يُنْبِتُ الشَّحْنَاءَ فِي الصُّدُورِ.(وسائل الشيعة ج‏۱۲ ص ۳۰)

    شايسته مسلمان، آن است كه از مصاحبت و دوستی با دروغگو دوری کند. امّا دروغ‌پرداز، به راستی كه معاشرت با او برای تو شيرين و گوارا نباشد، سخن تو را در اختيار ديگران گذارد و سخن ديگران را برای تو آورد. هر وقت داستانی را به پايان رساند، داستان ديگری به دنبالش كشاند تا آنجا كه اگر راست هم گويد باور نشود. ميان مردم دشمنی ايجاد کند و كينه در سينه‌ها بكارد. 

     

    21-2- دوستی با دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام

    اَلْبَاقِرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ اَرادَ أنْ یَعْلَمَ حُبَّنا فَلْیَمْتَحِنْ قَلْبَهُ فَاِنْ شاَرَكَ فِی‌حُبِّنا حُبَّ عَدُوِّنا فَلَیْسَ مِنّا وَ لَسْنا مِنْهُ. (بحار الانوار ج ٢٧ ص ٥١)

    هر که مایل است بداند که محبت ما را دارد یا نه، پس باید قلب خود را امتحان کند؛ اگر در قلب خود، با محبتِ ما، محبتِ با دشمنانِ ما را نیز یافت، از ما نیست و ما نیز از او نیستیم.

     

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ قَعَدَ عِنْدَ سَبَّابٍ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ فَقَدْ عَصَی اللَّهَ تَعَالَی. (كافی ج‏۲ ص ۳۷۹)

    هر كس نزد دشنام‌گویِ به اولياءِ خداوند بنشيند، خدای تعالی را نافرمانی كرده است.

     

    21-3- دوستی با اهل بدعت

    اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لَا تُجَالِسُوهُمْ فَتَصِيرُوا عِنْدَ النَّاسِ كَوَاحِدٍ مِنْهُمْ قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) الْمَرْءُ عَلَی دِينِ خَلِيلِهِ وَ قَرِينِهِ. (كافی  ج‏۲ ص ۶۴۲)

    با بدعت‏‌گذاران هم‌صحبت نشويد و همنشين نگرديد كه در نظر مردم چون يكی از آنها شويد. رسول خدا که درود خداوند بر او و خاندانش باد، فرمود: انسان، هم‌كيشِ دوست و رفيق خويش است.

     

    21-4- دوستی با کافر و نادان

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا تُوَادُّوا الْكَافِرَ وَ لَا تُصَاحِبُوا الْجَاهِلَ. (غرر الحكم ص 748)

    با كافر دوستی‏ مكنيد، و با نادان نیز مصاحبت نكنيد.

     

    21-5- دوستی با حسود

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: الْحَاسِدُ يُظْهِرُ وُدَّهُ‏ فِي‏ أَقْوَالِهِ وَ يُخْفِي بُغْضَهُ فِي أَفْعَالِهِ فَلَهُ اِسْمُ الصَّدِيقِ وَ صِفَةُ الْعَدُوِّ. (غررالحكم ص 120)

    حسود، به زبان لافِ دوستی می‌زند و در عمل مخفيانه دشمنی می‌ورزد. بنابراين، او نام دوست را بر خود دارد، اما صفتش، دشمن است.

     

    21-6- دوستی با دشمنِ دوست

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدِيقِكَ صَدِيقاً فَتُعْدِيَ صَدِيقَكَ. (بحار الأنوار ج‏۷۵ ص ۴۲)

    مبادا دشمنِ دوستِ خود را به دوستی بگیری، که با این کار با دوستت دشمنی کرده‌ای.

     

    21-7- دوستی با بخیل

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا خَيْرَ فِي‏ صَدِيقٍ‏ ضَنِينٍ. (عيون الحكم ص  ۵۳۸ )

    در دوستیِ بخيل، خيری نيست.

     

    21-8- دوستی با بی‌وفا

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا تَعْتَمِدْ عَلَی‏ مَوَدَّةِ مَنْ‏ لَا يُوفِي‏ بِعَهْدِهِ‏. (غرر الحكم ص 748)

    به دوستی‏ كسی كه به پيمان خود وفا نمی‏كند، اعتماد مكن.

     

    22- آثار دوستی

    22-1- خویشاوندی اکتسابی

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: الْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ. (نهج البلاغه حکمت ۲۱۱)

    دوستی، خويشاوندی اكتسابی است.

     

    أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ:  مَوَدَّةُ الْآبَاءِ قَرَابَةٌ بَيْنَ الْأَبْنَاءِ وَ الْقَرَابَةُ إِلَی الْمَوَدَّةِ أَحْوَجُ [إِلَی الْمَوَدَّةِ] مِنَ الْمَوَدَّةِ إِلَی الْقَرَابَة. (نهج البلاغه حکمت ۳۰۸)

    دوستی ميان پدران، سبب خويشاوندی فرزندان است، و خويشاوندی به دوستی نيازمندتر است از دوستی به خويشاوندی.

     

    22-2- اثرپذیری

    أَوْحَی اللَّهُ إِلَی دَاوُدَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) يَا دَاوُدُ مَنْ‏ أَحَبَ‏ حَبِيباً صَدَّقَ‏ قَوْلَهُ وَ مَنْ رَضِيَ بِحَبِيبٍ رَضِيَ فِعْلَهُ وَ مَنْ وَثِقَ بِحَبِيبٍ اعْتَمَدَ عَلَيْهِ وَ مَنِ اشْتَاقَ إِلَی حَبِيبٍ جَدَّ فِي السَّيْرِ إِلَيْهِ يَا دَاوُدُ ذِكْرِي لِلذَّاكِرِينَ وَ جَنَّتِي لِلْمُطِيعِينَ وَ حُبِّي لِلْمُشْتَاقِينَ وَ أَنَا خَاصَّةً لِلْمُحِبِّينَ. (بحار الأنوار ج‏ ۷۴  ص ۴۲)

    روايت است كه خداوند به داوود عليه السلام وحی كرد: فردی یک دوستی را دوست بدارد، سخنش را باور می‌كند. کسی که به یک دوست انس گيرد، گفتارش را می‌پذيرد و كردارش را می‌پسندد. و هر كس به دوستی اعتماد كند، به او تكيه می‌كند. شخصی که مشتاق دوستی باشد، در رفتن به سوی او می‌كوشد. ای داوود! يادِ من، از آنِ ياد كنندگان است و بهشتِ من، از آنِ فرمانبرداران و ديدارم از آنِ مشتاقان. و خودم، ويژه دوستداران و عاشقان هستم.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

    برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.